بهترین: داستانهای زیادی در کتابهای فارسی وجود داشت که شاید سالها از ذهن کسانی که با آنها سر و کار داشتهاند، رها نشود. داستان هایی که فراموش شدنی نیست و به راحتی می توان پذیرفت که دیگر قرار نیست بچه ها آنها را بخوانند و یک سال تمام با هر کلمه زندگی کنند. جالب اینجاست که حتی نسل های جدید هم با رویکردی انتقادی به داستان هایی که زمانی مقدس بوده اند نگاه می کنند، نگاهی آمیخته با طنز و کنایه که گاه جالب است.
داستان کوکب خانم یکی از داستان هایی است که این روزها در کتاب های درسی جایی ندارد به این راحتی از ذهن هیچکس پاک نمی شود. آن حجم از مهمان نوازی در دنیای امروز منطقی به نظر نمی رسد، چرا باید این همه از خودگذشتگی کب خانم را در دنیای پر از فردیت امروز باور کنیم؟
داستان کوکب خانم درباره مهمان نوازی پیرزنی به نام کوکب خانم است که با مهمانان سرزده خود به خوبی رفتار می کند. در این داستان مینیمال خلاصه ای از میهمان نوازی یک خانواده ایرانی به گونه ای توصیف شده است که بتوان آن را در ذهن مجسم کرد. به نظر می رسد در این داستان کوتاه سعی شده فضای ساده زیستی در کودکان منتقل شود. کوبک خانم نعم یکی یکی از داستان های کتاب فارسی دوم ابتدایی بود که توسط محمدرضا انتزیریان نوشته شده بود و قبل از انقلاب 57 در کتاب های درسی گنجانده شده بود.
آه از این جمله که هنوز در خاطره دهه شصت و هفتاد باقی مانده است: «دوکب خانم زنی پاک و خوش سلیقه و مهمان نواز است». یک روز عده ای به خانه او می آیند. کوکب خانم با لبنیات خانگی و غذاهای محلی از مهمانان پذیرایی می کند. کوکب خانم تا سال 1390 جزء کتاب فارسی دوم ابتدایی بود و پس از آن بنا به تصمیم آموزش و پرورش از کتاب درسی حذف شد. هدف آن تمجید و ستایش فرهنگ ساده زیستی با زبان کودکانه است.
حالا ماجرای این خانواده دوباره در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته و موجی از واکنش های طنز را به همراه داشته است که در ادامه تعدادی از آنها را قرار داده ایم:
* تیرداد با یادآوری خاطره ای از این ماجرای نوستالژیک نوشت: این خانم کوبک فقط ماست و پنیر درست می کرد! خب لبنیات می خرید.
زینب اما در توصیف دلنشین ماجرای کوکب خانم می گوید: بخاری نفتی، تلفن، دفتر 100 صفحه ای و کوکب خانم، نوستالژی نیمه اول دهه 70. یادت باشد هر چه جلوتر می رفتیم زندگی ماشینی بیشتر می شد و ما هم تبدیل به روبات هایی با قلب سنگی سرد و بی روح شدیم! حیف که آن روزها بر نمی گردند.
* حسین ولی در مخالفت با نظر زینب(س) در انتقادی کوتاه با لحنی تند توییت کرده است: دوست داری در آشپزخانه نیمرو درست کنی و بهت بگن کب خانم؟ در عوض الان به شما می گویند خانم دکتر، مهندس، مدیر و… بهتر نیست خانم رئیس؟!
* اکانت «آشپز خوب» هم با ماجرای کوکب خانم شوخی کرد اینگونه: ماستی درست کردم که کوکب خانم واقعاً دوست ندارد! بعد از دو بار سعی و خطا، ماستی درست کردم که در حد ماست کوکب خانم است که در شرکت معروف لبنیات موجود نیست.
* طاهره از داستان های کتاب های درسی دهه 60 تعریف کرد و گفت: ببخشید کوکب خانم هم مدرسه بود، خب خانم، دستور می دادی غذا را برایت بیاورند…
* شایان با اشاره به ماجرای کوکب خانم به وضعیت این روزهای مردم ایران کنایه داد: کوکب خانم را هم حذف کردند چون… مردم دیگر نمی توانند مهمان نواز باشند. Liar Shepherd حذف شد چون …. از آن بگذریم.
* لیلا هم اینطوری دوران مدرسه اش را مرور کرد: خوب یادت باشد، دوم دبستان تست گرامر داشتیم، دوکب خانم نوشتم، ماست است، نمی دانستم چرا، اما نوشتم)))))))) ))
* و توییت مونا در پایان این مطلب نوشته است: کوکب خانم حافظه اش خوب است یعنی کوکب خانم هنوز هم می تواند با این چیزهای گران قیمت از مهمانانش پذیرایی کند؟ البته که نه!
منبع:برترینه