به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین، عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «تضادهای جریان رسمی» نوشت:
به نظر می رسد هر یک از رویکردهای سیاسی در ایران کم و بیش دارای تناقضات و مشکلات منطقی خاص خود است. این وضعیت محصول تغییرات داخلی و همچنین تحولات جهانی است. انگار جهان ایران پوست می اندازد. اگرچه این پوست اندازی در ذهنیت صورت گرفته است، اما در عینیت سیاسی و اجتماعی بازتابی ندارد و هیچ راهی برای حل این مشکل ارائه نشده است.
راهی که به نفع همگان منتهی می شود. تضادهای فکری ذکر شده بین هر یک از منتقدان، مخالفان و براندازان، ریشه فکری و عملی خاص خود را دارد، اما هیچ یک به اندازه تضادهای فکری و عملی جریان اصلی قدرت جدی نیست. در این یادداشت به برخی از تناقضات رفتاری و فکری او در چند هفته گذشته اشاره خواهم کرد. این تناقضات ناشی از بن بست های نظری و تکیه بر رویکردهای احتمالی و کوتاه مدت است.
مورد اول به نحوه برخورد تبلیغات و رسانه ها با اعتراضات دانشجویی در آمریکا مربوط می شود. شکی نیست که این اعتراضات مهم و بی سابقه است. مهم است زیرا موضوع اصلی او فلسطین و علیه اسرائیل است. عدم تجربه نیز به دلیل برخورد نسبتا تند با آنهاست. در هر صورت، اعتراضات مؤثر است، به ویژه اینکه تأثیر آنها در آینده می تواند افزایش یابد. پذیرش این تظاهرات اعتراضی از سوی مردم و کشورهای حامی فلسطین و مخالف اسرائیل امری بدیهی و روشن است، اما نحوه دفاع جنبش رسمی در ایران از این اعتراضات و محکومیت پلیس آمریکا بسیار عجیب است زیرا آنها چیزهایی را نقد می کنند و آنها را پیدا می کنند. آنها قطعاً از حوادثی که در ایران چندین برابر بدتر است دفاع می کنند.
در واقع، انتقاد آنها بر اساس نحوه برخورد با آنها است و نه حتی بر اساس انتقاد اساسی از موضوعی که توسط دانشجویان ارائه می شود. به این ترتیب تا آنجا پیش رفتند که حاضرند از جیب کشور پول بدهند و به دانشجویان معترض بورسیه بدهند. دانش آموزان بی حجاب در مقایسه با آنها محجبه محسوب می شوند اما در اینجا با آنها برخورد می شود و در عین حال. از دانشجویان مشابه در آمریکا استقبال می شود که برای بورسیه تحصیلی به ایران بیایند. البته همین تناقض در میان براندازانی که از سرکوب دانشجویان آمریکایی دفاع می کنند و حوادث مشابه در ایران را محکوم می کنند وجود دارد. هر دو گروه نمونه هایی از یک سقف و دو هوا هستند. به هر حال بهتر است اصولگرایان و جریان رسمی نگاهی به وضعیت خود بیاندازند و به این فکر کنند که چه زمانی باید از شرایط مشابه یا بدتر کشور حمایت و حتی همراهی کنند. جالب است که برخی از آنها نقش ایران را در این اعتراضات برجسته می کنند. با این حال، اگر شواهد مشابهی را در اعتراض داخلی آمریکا ببینند، چه کاری انجام نخواهند داد؟
مثال دوم بحث حجاب است. وقتی امام جمعه محترم مشهد برای دفاع از حجاب شاهنامه و داستان منیژه را نقل کرد، معلوم شد که بیل به ته دیگ خورده است. آنهایی که قبل از اسلام برای ایران جایی نداشتند، اکنون برای ترغیب مردم به رعایت ارزشی که اسلامی می دانند، به شخصیت های خیالی و اسطوره ای شاهنامه رجوع می کنند و جالب اینکه آنها را کاملاً اشتباه نقل می کنند. مثل این است که جوانی شعری می خواند و شخصی آن را می شنود و آن را مصداق حجاب و عفاف می داند و در نماز جمعه بی اشکال تکرار می کند. به گفته یکی از آنها، فاطمه را اینگونه با شعار «زنی برای تو» خطاب می کنند. زن باهی مورد نظر گوینده چندان هم نبود.
این تناقض را می توان در تبلیغات شهری و رسانه ای موضوع حجاب نیز مشاهده کرد که با ساده ترین و مضحک ترین ادبیات و حتی آثار منفی، حجاب را تبلیغ می کنند و خود را دانا و اخلاق مدار اسلامی می دانند و به دنبال راهنمایی کسانی هستند که جرأت می کنند حتی برخورد با آنها منطقی نیست زیرا آنها به راحتی گفتگو را از دست می دهند.
عجیب ترین تناقض در حوزه فساد است. یکی یکی از ویژگی های جریان رسمی ادعای مبارزه با فساد، ساده زیستی و حرف هایی از این دست است. البته این ادعا در دوره اول اصولگرایی از سال 1384 تا 1392 از خیال بافی به واقعیت تبدیل شد و شاخص فساد در ایران در این مدت افزایش چشمگیری پیدا کرد و حتی در روز خروج جامعه از جامعه چند تن از مقامات عالی آن پاستور تو متهم به فساد مالی شدند. اما این دولت حتی قبل از روی کار آمدن خود با تشکیل دادگاه های ویژه مبارزه با فساد و مثلا اعدام مفسدان تلاش کرد اراده آهنین خود را در برابر فساد نشان دهد.
موضوع دامداری، چای دباش، باغ ازگل، بنیادها، وام های ارزان شهرداری تهران به مدیران داخلی، عملیات سایبری و کلاهبرداری های پولشویی، ماجرای ماشین های مجلس و انواع اتهامات و دروغ های انتخاباتی، محرک این حربه بود. برای بار دوم دستشان
یکی یکی دیگر از تناقضات آنها که کاملا مشهود است، مخالفت مستمر آنها با گرانی و ریختن اشک تمساح برای فقرا و مردم در دوران روحانی است، برخلاف درخواست دولت جدید برای سکوت و تحمل نسبت به گرانی های مضاعف. . این تناقضات در رویکرد آنها به مسائل سیاست خارجی به وضوح مشهود است.
تحمل این تضادهای فکری و رفتاری برای همه سخت است و دیر یا زود آثار خود را نشان خواهند داد.
۲۷۲۱۸