به گزارش خبر پی ام آپ به نقل از برترین ها، بازیگری شغلی است که شاید بتواند از نظر سختی و مشقت معادل کار در معدن باشد! اگر باز هم باور نمی کنید، باید بدانید که به تصویر کشیدن سیل عظیم و جامعی از احساسات درونی که خود بازیگر هرگز تجربه نکرده است اما باید جلوی دوربین به نمایش بگذارد، سخت تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. چشم هزاران بیننده خواهد بود. سمفونی مرگباری از فراز و نشیب که بدون اغراق و اغراق باید روح بیننده را با خود همراه کند. در زیر قصد معرفی بازیگرانی را نداریم که جلوی دوربین اشک ریختند یا با فریادهای بی مورد گوش مخاطب را کر کردند. این مقاله درباره بازیگرانی است که هنرشان مخاطب را به دنبال احساسات روی ترن هوایی پیچ در پیچ دعوت می کند.
از سینمای ایران به سمت نقش هایی رفتیم که فراتر از یک اجرای حرفه ای بود. نقش هایی که شاید در ذهن مخاطب به شخصیت های واقعی تبدیل شده و نام بازیگران را در دل او زنده نگه داشته است. با ما بمان.
عزت الله تعظمی / گاو
در مقطعی از فیلم فروشنده اصغر فرهادی، دانش آموزی از معلمش می پرسد: چگونه انسان تبدیل به گاو می شود؟! معلم در پاسخ می گوید: یواش یواش!
این دیالوگ در کنار خطی جذاب، شاید بهترین اجرای عزت الله تعظمی در گاو داریوش مهرجویی باشد. روایت روستایی که با بازی پلیسی آرام آرام از مش حسن به گاو مش حسن تبدیل می شود! نظمی برای ایفای این نقش روندی آهسته اما پیوسته را دنبال کرد و با اغراق های مناسب مخاطب را برای جنون پایانی آماده کرد تا در نهایت مخاطب او را انسانی شبیه به حیوان دید. در این فیلم فقط پلیس نیست یکی او یکی از درخشان ترین نقش ها را در کارنامه هنری خود ثبت کرد اما توانست استانداردهای بازیگری آن زمان سینمای ایران را تغییر دهد. خلق حماسه ای که تا امروز تکرار نشده است.
بهروز وثوقی / سوته دلان
شاید سخت ترین کار علی حاتمی در فیلم سوته دلان انتخاب جذاب ترین بازیگر سینمای آن روزها برای به تصویر کشیدن یک شخصیت معلول ذهنی بود. دیدن بهروز ووشقی که دیگر خوش تیپ نیست و مانند دیگر آثارش قهرمان داستان است، چیزی بود که تماشاگر سینما هرگز انتظارش را نداشت. اما جذابیت ماجرا این بود که گریم سنگین و اجرای متفاوت بهروز وثقی بیش از حد انتظار مورد استقبال قرار گرفت. زمانی که مخاطب می تواند مجید دوکله خوش ذوق و همچنین قیصر قهرمان را دوست داشته باشد. این معجزه تنها با دستان بهروز وشوقی محقق می شود که با بازی بسیار متقاعد کننده ای می تواند خود را به عنوان یک استاد بازیگری ثابت کند.
سوزان تسلیمی / گوریکه تارا
چیزی که سوزان تسلیمی را به یک پدیده منحصر به فرد تبدیل می کند، تخصص او در بازی لایه به لایه است. چریک تارا مهر این تایید ادعاست. تارا زنی است با چهره ای زیبا که می تواند دل ها را به دست آورد، اما نه جذابیت خاصی دارد و نه شهوانی غیر ضروری. این زیبایی در تارا به یک شکوه افسانه ای تبدیل شده است. دقیقاً رسالت سوسن تسلیمی در کارنامه اش. او سعی می کند چیزی در مورد شخصیت داستان نشان دهد که مخاطب حتی به آن فکر نکرده است. او می تواند یک زن روستایی را به یک چریک تبدیل کند و او را به ذره ای شادی و آزادی تبدیل کند. او می تواند با یک نگاه فریاد بزند و بهترین باشد زیرا او یک زنبق تسلیم است!
نوید محمدزاده / شب، داخلی، دیوار
او یک بازیگر دوستدار هالیوود است! نوید محمدزاده احتمالا همان کریستین بیل ایرانی است که برای ایفای نقش هایش هر جنبه از ظاهرش را تغییر می دهد. بازی در فیلم «شب، داخلی، دیوار» بار دیگر ما را به این باور رساند که محمدزاده تمام تلاش خود را برای درخشش می کند. او برای بازی در این فیلم وزن زیادی از دست داد، اما موفقیت این شخصیت را تنها با این اتفاق نمی توان توضیح داد. داره دیوونه بازی میکنه نمایشی که هر دقیقه تماشاگر را شگفت زده می کند.
فرزانه مشری / هشتمین روز هفته
سال 1352 این فرزانه تاییدیه ای است که با تمام قدرت چهره زن سینما را به کلی دگرگون کرد. فرزانه مشارشی در فیلم «هشتمین روز هفته» نقش شخصیتی را بازی می کند که در سینمای ایران جریان می آفریند، کاری که در تاریخ سینما به سختی فراموش می شود. در آن زمان ماجرای تعرض به زنان موضوع اصلی روایت یک مبارزه شرافتمندانه بود، اما در این فیلم با بازی بازیگران هم تایید می شود، او زنی را به تصویر می کشد که بدون نیاز به مردی که بتواند بیاید می تواند انتقام خود را بگیرد. از حاشیه بیرون بیایید و انتقام او را بگیرید. دعوای مردان
میر سعید مولویان / تیومن
نمایش زن دیوانه! بازی میر سعید ملویان در فیلم «تومان» همان آتش سوزی است که مغز استخوان مخاطب را می سوزاند. میر سعید در این فیلم کم کم لبخند شخصیتش را به درد تبدیل می کند، نگاهش را پر از پوچی می کند و در نهایت در پایانی دراماتیک خود را از اعماق جهنم به زندگی بازمی گرداند. این بازی نردبان است، یکی یکی از بهترین بازی های مولیان در سینمای ایران به شمار می رود.
محسن تنابنده / جنگ جهانی سوم
شاید هرگز فکر نمی کردیم که نقی معمولی سریال باشکنت بتواند رهبر یک نسل کشی باشد! «جنگ جهانی سوم» این اتفاق غیرممکن را برای مخاطبانش ممکن کرد و محسن تنابنده در این فیلم موفق شد. یکی بهترین خود را نشان دهید. او ممکن است با نشان دادن بدبختی بزرگ در ابتدای فیلم باعث ترحم تماشاگران شود، اما در پایان تبدیل به یک هیتلر واقعی می شود و مخاطب را می ترساند. این نمایش شگفت انگیز باعث شد محسن تنابنده را فراتر از یک کمدین ببینیم.
لیلا حاتمی / رگ خواب
میراث علی حاتمی به سینما خیلی بیشتر از یک بازیگر بود. لیلا حاتمی یکی او یکی از درخشان ترین بازی های خود را در فیلم «رگ خواب» حمید نعمت الله انجام می دهد و با این بازی از همرزمان هایش متمایز می شود. بازی حاتمی در این فیلم نشان از مرگ تدریجی دارد. او ابتدا زنی تنها و افسرده را به مخاطب معرفی می کند، سپس با لبخند زیبای خود آنها را متقاعد می کند که عشق می تواند مشکلات را حل کند. اما این لبخندها کم کم تبدیل به گریه و سپس عصبانیت می شود که مخاطب را میخکوب می کند. رسیدن به این مرگ تدریجی هنری است که لیلا حاتمی در آن سرآمد است.