بدون شک، میکل آنژ و رافائل قابل مقایسه نیستند، اما هر دو، مانند بسیاری از هنرمندان، احساس حسادت، خودخواهی و حتی اشتیاق نسبت به یکدیگر داشتند. هنگامی که رافائل در سن 37 سالگی درگذشت، او را در یک تابوت مرمری عجیب قرار دادند که روی آن نوشته شده بود: «اینجا رافائل معروف است که طبیعت در زمان حیاتش از شکست دادن او می ترسید و وقتی مرد، شما از مرگ خود می ترسیدید .

به گزارش بازتاب آنلاین، جمعیت زیادی در مراسم تشییع جنازه او حضور داشتند و تقریبا تمام رم برای ادای احترام به این هنرمند جوان آمده بودند، تابلویی که به جز میکل آنژ مورد احترام همه هنرمندان بود!

میکل آنژ رقیب معروف رافائل بود و هیچ احترامی برای پسر طلایی رم قائل نبود، اما در نامه ای او را به سرقت ادبی متهم کرد. در واقع این اولین نشانه بدبینی این دو هنرمند است نبود.

در ابتدا آنها با هم دوست شده بودند و شور و شوق مشترکی با هم متحد شده بودند، اما شخصیت متفاوت آنها باعث بدگمانی و دوری آنها از یکدیگر می شد. معمولاً میکل آنژ به رافائل به عنوان جوانی افراطی و خودپسند نگاه می کرد و رافائل به شخصیت میکل آنژ به عنوان یک پیرمرد صادق و بخیل نگاه می کرد. علیرغم مشاجرات و تنش های بی پایان بین آنها، آشکارا آثار آنها همیشه یک الهام متقابل بوده است.

با ورود رافائل به دنیای پر جنب و جوش و هیجان انگیز رنسانس در اوایل قرن شانزدهم، میکل آنژ، که خود نقاش و مجسمه ساز ماهر و مورد احترام زمان خود بود، به وضوح تحت تأثیر روش های خلاقانه او قرار گرفت.

از آنجایی که نقاشی های رافائل بسیار واقع گرایانه بود و اغلب تصویری خاص را به تصویر می کشید، این امر تشویق و توجه پاپ ژولیوس دوم را به خود جلب کرد، بنابراین پاپ از او خواست تا نقاشی هایی را بر روی دیوارهای کتابخانه خصوصی خود در واتیکان بکشد که خشم لئوناردو داوینچی را برانگیخت. میکل آنژ بووناروتی.

در همین حین، میکل آنژ مشغول نقاشی سقف کلیسای سیستین بود یکی یکی از شاهکارهای منحصر به فرد این هنرمند محسوب می شود و موفقیت آن به نوعی الهام و انگیزه ای برای رافائل شد. حتی گفته می شود که او مخفیانه میکل آنژ را در محل کار تماشا می کرد.

رافائل به دلیل سن کمش می توانست بیشتر از میکل آنژ دیده شود و حتی محبوبیت بیشتری نزد پاپ داشت. همین شهرت و سرزندگی شخصیت او دلیلی شد که پس از مرگ ژولیوس دوم مورد توجه ویژه پاپ لئو دهم قرار گرفت. به همین دلیل، حسادت زیادی در میکل آنژ برانگیخته شد و هنگامی که رافائل دستورات ظالمانه دریافت کرد، اوضاع برای او بدتر شد.

اگر بخواهیم همه این مسائل را کنار بگذاریم، مطمئناً هر دوی آنها به دلیل شخصیت و سبک زندگی بسیار متفاوت و منحصر به فرد از یکدیگر متنفر بودند.

ظاهرا رافائل جذاب و پر زرق و برق بود، در حالی که میکل آنژ عصبانی و محجوب بود، و به عنوان یک کاتولیک معتقد ترجیح می داد با لباس و چکمه بخوابد و فقط در مواقع لزوم غذا بخورد. اگرچه او هرگز استعداد رافائل را انکار نکرد، اما پس از مرگش گفت: «آنچه در هنر داشت، در من هم داشت».

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما