شما نمی توانید همیشه خوشحال باشید. اما می توان حداقل سطح معینی از تعادل عاطفی و شادی را حفظ کرد. بله، وقتی کارها خوب پیش می رود، مشکلی نیست و به راحتی می توان از نظر عاطفی متعادل بود، اما مهم این است که وقتی با موانعی روبرو می شویم یا شکست می خوریم، بتوانیم شادی خود را حفظ کنیم و در ورطه غم و ناامیدی نیفتیم.
همه ما گاهی اوقات غمگین می شویم. عده ای به زمین و زمان توهین می کنند، خود را قربانی می دانند و از بدشانسی می گویند که آنها را تا امروز رسانده است. اما غم و اندوه و نارضایتی ما خیلی بیشتر از آنچه فکر می کنیم از درون ما سرچشمه می گیرد. سوالات: چگونه؟ پاسخ ساده است، ما این کار را با تکرار عادت های سمی انجام می دهیم.
رفتارهایی که آنقدر تکرار کرده ایم و جزء عادات و اعمال روزمره ماست، طنابی به گردنمان شده است که با دستان خود و بی آنکه بخواهیم خود را به ورطه غم و نارضایتی از آن بکشانیم، همه چیز را به شانس و اقبال ربط می دهیم و از بدشانسی و اقبال خود به غم و تلخی می افتیم.
بسیاری از افراد در چنین مواقعی عادتهای سمی میگیرند که به آنها تسکین کوتاهمدت میدهد، اما اثر آن مانند مورفین بسیار کوتاه مدت است و زمانی که اثر از بین برود، درد نارضایتی از خود و اندوه امنیت ما را از بین میبرد.
و البته، هر چه بیشتر از این عادات آرامش بخش استفاده کنیم، شکستن آنها سخت تر می شود، بنابراین در یک چرخه معیوب قرار می گیریم. بنابراین بیایید نگاهی دقیق تر به این موضوع بیندازیم.