به گزارش vHkghdk، روزنامه اعتماد نوشت: در چنین شرایطی، منطقه در حالت انتظار به سر می برد، یعنی همه منتظر واکنش فعالان درگیر هستند و مرحله بعدی توسعه چیست. منطقه؟ به عبارت دیگر: چه وضعیتی را می توان برای منطقه متصور شد؟

در اظهارات مقامات کشورهای مختلف یا بسیاری از رسانه ها و اندیشکده ها، این موضوع به عنوان یک مضمون روشن تلقی می شود که ایران به اقدامات اسرائیل، هرچند با شدت های متفاوت، پاسخ خواهد داد. در چنین شرایطی، تحلیلی که اغلب شنیده می شود این است که احتمال وقوع یک جنگ همه جانبه در منطقه در مقطعی وجود دارد.

در این خبر در توجیه و تبیین این موضوع بر عدم آمادگی ایران برای تعدیل موضع و همچنین موضع اسرائیل مبنی بر بی پاسخ ماندن هیچ اقدامی تاکید شده است. بر اساس این دیدگاه، برخی کشورها از ابزار دیپلماتیک خود برای جلوگیری از افزایش تنش استفاده کرده اند.

نمونه آن درخواست کشورهای مختلف از ایران به خویشتنداری برای عدم افزایش تنش در منطقه است. در این میان باید به سفر وزیر خارجه اردن به ایران اشاره کرد که علاوه بر پیام های رد و بدل شده حکایت از این نگرانی ها نیز دارد.

اگرچه در این گزارش ها به تماس تلفنی بایدن با نتانیاهو نیز اشاره شد، اما دولت بایدن بر حمایت خود از اسرائیل تاکید کرده است.

همزمان، واشنگتن نیز تحرکات نظامی خود را در منطقه افزایش داده است، مشابه اقدامات آن دولت پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران. مقامات نظامی و دفاعی ایالات متحده به افزایش حضور نظامی خود در منطقه، از جمله ارسال کشتی‌ها و اسکادران‌های جنگنده اضافی یا سامانه‌های دفاع هوایی و سلاح‌های بدون سرنشین اشاره کرده‌اند. این اقدامات و لفاظی های آمریکا نه تنها نشان می دهد که این کشور علیرغم ابراز نارضایتی از اقدامات نتانیاهو در حمایت از اسرائیل جدی است، بلکه به احتمال زیاد به هدف بازدارندگی یا متقاعد کردن ایران برای عدم اقدام تلافی جویانه نیز عمل می کند. مقامات اسرائیلی همچنین بر آمادگی خود برای رویارویی با سناریوهای مختلف با تشدید تنش ها در منطقه تاکید کرده اند.

اما اینکه تحولات جدید منطقه را وارد درگیری همه جانبه خواهد کرد یا خیر به عوامل مختلفی بستگی دارد.

در این زمینه ابتدا باید به نیات فعالان درگیر اشاره کرد. اگرچه جمهوری اسلامی ایران واکنش جدی خود را اعلام کرده است، اما در حال حاضر هیچ مدرکی دال بر خواهان جنگ در منطقه وجود ندارد.

در مورد اسرائیل اگرچه بسیاری تاکید می کنند که نتانیاهو می خواهد با اقدامات تحریک آمیز آمریکا را وارد جنگ احتمالی با ایران کند، اما دو نکته را باید در نظر گرفت: اول اینکه اسرائیل قبلا این فرصت را داشته است و دوم اینکه به نظر می رسد او می خواهد این کار را انجام دهد. این کار را در آستانه انجام دهید انتخابات ریاست جمهوری در این کشور فشار بیشتری بر دموکرات ها در سیاست داخلی ایالات متحده وارد خواهد کرد. اظهارات کامالا هریس در آمریکا نشان دهنده نگرانی آمریکا از اقدامات اسرائیل است.

دومین مشکلی که می تواند تأثیرگذار باشد و باید در تحلیل به آن توجه کرد این است که دو قدرت بزرگ و تأثیرگذار فرامنطقه ای یعنی آمریکا و چین خواهان چنین جنگ همه جانبه ای در منطقه نیستند. آمریکا این مشکل را قبلا هم در فکر و هم در عمل نشان داده است، به این معنا که سیاست آمریکا در دفاع از اسرائیل و اقدامات تهاجمی آن متفاوت است.

در حال حاضر انتظار می رود واشنگتن همچنان بر تل آویو فشار بیاورد اگر ایران برای جلوگیری از یک تحریک جدی دیگر اقدام کند. در این زمینه، دموکرات ها تمایلی به سازماندهی این روند در آستانه انتخابات ندارند. با این حال ترامپ بارها بر لزوم پایان دادن به جنگ غزه تاکید کرده است.

اگرچه چین شرایط کنونی منطقه را بهانه ای برای انتقاد از آمریکا قرار می دهد و تنش های کنترل شده تا حدودی منجر به درگیر شدن آمریکا در مشکلات منطقه می شود، اما به دلایل مختلف با وقوع جنگی گسترده در چین مخالف است. دلایل منطقه برای این امر

از زمان آغاز جنگ غزه، پکن منتقد سیاست های آمریکا و اسرائیل بوده و همچنین سعی کرده است نقش میانجی گری بین گروه های فلسطینی را با هدف درگیر شدن در مسائل منطقه ای ایفا کند. به این ترتیب پکن می خواهد پای میز مذاکره بنشیند و به عنوان یک بازیگر موثر در مناقشات منطقه ای شناخته شود و معتقد است که روابط با کشورهای مسلمان منطقه می تواند برای این کشور برای ایفای چنین نقشی مفید باشد. اما توانایی این کشور برای ایفای نقش در منطقه ضعیف تر از آمریکاست. با توجه به این ملاحظات، در شرایطی که احتمال وقوع یک جنگ غیرقابل کنترل و خارج از کنترل لحظه به لحظه افزایش می‌یابد، می‌توان امیدوار بود که پکن برای ایفای نقش میانجی یا میانجی در مدیریت یا کاهش تنش‌ها اقداماتی انجام دهد.

این دو عامل منجر به عامل سوم یعنی امکان در نظر گرفتن عدم قطعیت ها در محاسبات بازیگران درگیر می شود. از این نظر، همه فعالان در نظر دارند که اگرچه می‌خواهند همه چیز را تحت کنترل داشته باشند، اما این احتمال نیز وجود دارد که تحولات و رویدادها از کنترل خارج شوند.

با وجود موارد فوق، باید توجه داشت که منطقه در حال حاضر با شرایط بسیار پیچیده ای مواجه است و در نتیجه خطرات درگیری های گسترده نیز افزایش یافته است که نباید نادیده گرفته شود. در این شرایط نمی توان با قاطعیت در مورد موضوعات مختلف صحبت کرد و به همین دلیل باید نقش متغیرها و عوامل پیش بینی نشده و همچنین چرخه رویدادها را همواره مورد توجه قرار داد. از این منظر، ماهیت کنش ها و واکنش ها در یک برهه زمانی معین می تواند عواقب غیر قابل پیش بینی داشته باشد.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما