فیلیپ تتلاک در کتاب «هنر پیش‌بینی، گفتاری در مورد توانایی آینده‌نگری با شیوه های علمی» به این نکته اشاره می‌کند که در صورتی که ۶۰‌درصد از پیش‌بینی‌های روزانه یک فرد درست باشد، آن فرد یک پیشگوی خوب محسوب می شود. در این کتاب تتلاک اعتقاد دارد که با وجود اینکه همه ما پیش‌بینی می‌کنیم و به صورت دائم در حال پیش‌بینی‌کردن اتفاقات زندگی خود درباره آینده، شغل، ازدواج، خرید منزل و سرمایه‌گذاری و تولید کالا هستیم، اما با این وجود توانایی ما در درست پیش‌بینی‌کردن؛ در حقیقت خیلی کم است.

تتلاک یک مثال جالب دارد. او می‌گوید که تحلیل‌گران پیش‌بینی معتقدند که «عملکرد متوسط ​​کارشناسان تقریباً به اندازه یک شامپانزه که دارت پرتاب می‌کند دقیق است». این مثال برگرفته از یک مطالعه در دنیای واقعی است که در آن گروه بزرگی از کارشناسان دانشگاهی، دانشمندان و موارد مشابه گرد هم آمدند تا هزاران پیش‌بینی در مورد اقتصاد، بازار سهام، انتخابات، جنگ‌ها و سایر مسائل جاری انجام دهند.

به گزارش دنیای اقتصاد، این محقق هنگام ارزیابی صحت پیش بینی ها دریافت که میانگین پیش بینی کارشناسان چیزی بیش از حدس های تصادفی نیست. البته، این مثال برای خنداندن شما نیست. چون حدس های تصادفی زیاد خنده دار نیست، اما اگر مسابقه دارت بود، ظاهر تصادفی یک شامپانزه خنده دار محسوب می شد!

اما برخی پیش بینی ها می توانند عواقب خطرناک و ویرانگری داشته باشند. به عنوان مثال، پس از 11 سپتامبر، گزارش های خبری آمریکا پیش بینی کردند که عراق می خواهد به سلاح های کشتار جمعی دست یابد. این پیش بینی منجر به حمله وحشیانه ایالات متحده به عراق در سال 2003 و به گفته کتاب، این جنگ یکی از بدترین اشتباهات اطلاعاتی در تاریخ بشر مدرن است. در دنیای پیش بینی اقتصادی، شبکه های پیش بینی بازار گسترده و قابل تاملی وجود دارد.

محاسبات، اعداد و داده‌های متعددی در اختیار نرم‌افزارهای پیچیده قرار می‌گیرد و با کمک رایانه‌های قدرتمند و محاسبات ریاضی گسترده، تغییرات بازار تحلیل می‌شود و دستورات و معانی خاصی در مورد وضعیت اجتماعی و سیاسی کشورها، مناطق و جهان از این داده‌ها استخراج می‌شود. . اما آیا آنالیزهای کامپیوتری و محاسبات ریاضی همیشه نتیجه درستی را تولید می کنند؟ مثلاً آیا می توانند حمله ناگهانی یک کشور به کشور دیگر را پیش بینی کنند و افزایش قیمت نفت و طلا را به درستی برآورد کنند؟ تا به امروز دیدیم که نه! شما تحلیل می کنید، اما پیش بینی نکنید!

واقعیت مانند گذشته دیده و پیش‌بینی می‌شود، و بیشتر ما – بیایید با خودمان صادق باشیم – مه‌ترین تصور را نداریم که دانشمندان داده چگونه چنین کارهایی را انجام می‌دهند.

پیش‌بینی‌کنندگان و کسانی که مسئول پیش‌بینی رویدادهای بزرگ جهان هستند، قادر به درک عمیق علم ریاضیات نیستند، یا علم ریاضیات به اندازه‌ای در پیش‌بینی جهان کمک نمی‌کند.

کتاب «هنر پیش‌بینی» به این نکته اشاره می‌کند که از زمانی که انسان بوده‌ایم، با عدم قطعیت و عدم قطعیت سروکار داشته‌ایم. ما با اطمینان کار کردیم و تقریباً در تمام مدت نتوانستیم الگوهای آماری مناسبی را پیدا کنیم زیرا چنین الگوهایی وجود ندارند. در همین رابطه اپرا وینفری در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد گفت: چیزی به نام شکست وجود ندارد.

شکست یعنی اینکه زندگی فقط می خواهد ما را به مسیری متفاوت پرتاب کند… از هر اشتباهی درس بگیر، زیرا هر تجربه، هر برخورد و مهمتر از همه هر اشتباهی که مرتکب می شوی به تو می آموزد و از تو می سازد که هستی، چیزی که هستند. در این مرحله، پیش‌بینی‌های دقیق جای خود را به چیزی به نام «سرنوشت» و تقدیر می‌دهد.

 

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *