گروه اندیشه: نشست مؤسسه فرهنگی میرداماد با حضور علاقمندان به حوزه اندیشه با موضوع «با مرگ زندگی و شجاعت» در گرگان برگزار شد. در این جلسه به بحث مرگ و ارزش زندگی پرداخته شد و اینکه با احتمال مرگ چقدر می توان زندگی را ارزشمند دانست.
به گزارش خبرگزاری اخبار آنلایندر این جلسه دکتر امیرعباسعلی زمانی، از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران، ویژگی مهم زندگی یعنی «شکننده بودن» را مطرح کرد و گفت: زندگی شکننده است، به این معنا که زندگی با حضور مرگ حاصل می شود. مارتین هایدگر فیلسوف بزرگ آلمانی می گوید مرگ سه ویژگی دارد و این سه ویژگی باعث شده است که مرگ در زندگی ما نقش برجسته ای داشته باشد: 1- مرگ قطعا مرگ من است. 2- مرگ اجتناب ناپذیر است. به عبارت دیگر: درد غیر قابل درمان است. هیچ راه فراری نیست. 3- مرگ هر لحظه ممکن است فرا رسد.
ما به طور اجتناب ناپذیر به سمت پایان حرکت می کنیم
علی زمانی در سخنان خود با اشاره به اینکه «از سه نکته فوق به نکته سوم یعنی احتمال مرگ در هر لحظه می پردازد» گفت: از این منظر باید هر روز را به گونه ای آغاز کنیم که این می تواند آخرین روز ما باشد. این آموزش که امروز آخرین روز من است یا امروز اولین روز زندگی من است، چقدر می تواند به ما کمک کند، من خودم نیاز به تربیت معنوی معنوی دارم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: بنابراین خواه ناخواه از همان ابتدای تولد با مرگ زندگی می کنیم. ما می گوییم برخی افراد طولانی زندگی می کنند، اما هر چه بیشتر عمر کنند، عمرشان کوتاهتر می شود. در هر دقیقه از زندگیمان عملاً بهطور اجتنابناپذیر به سمت پایان پیش میرویم.»
مرگ به معنای پایان یا ورود به ابدیت است
علی زمانی در ادامه با اشاره به اینکه «مرگ را در دو تصویر میبینیم»، گفت: اولی مرگی است که به ابدیت میانجامد، دومی مرگی است که به معنای پایان است. با اینکه خودم به ابدیت اعتقاد دارم. اما مطمئنم اگر کسی به ابدیت اعتقاد نداشته باشد و در عین حال یک فیلسوف آزاد باشد، این بحث برای او مهم است. چون احساس می کند شما گرسنه نیستید، چگونه می خواهد آبی را که به او داده اند بنوشد؟ به خصوص در زمینه زیست شناسی، این بحث وجود دارد که چه عواملی باید دست به دست هم دهند تا جانداری مثل من و شما به مرحله زندگی برسد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه به ذکر خاطره ای از مرحوم داریوش شایگان پرداخت و گفت: مرحوم داریوش شایگان می گفت از 70 سالگی هر صبح که از خواب بیدار می شوم احساس می کنم معجزه ای رخ داده است. ” این اتفاق افتاد که من هنوز زنده هستم. “انجام میدهم.”
مفهوم شکنندگی زندگی
علی زمانی در ادامه به تشریح مفهوم شکنندگی پرداخت و گفت: شکننده است، یعنی چه؟ قرآن هم به پیامبر می گوید تو می میری و آنها می میرند (حتما می میری و آنها هم می میرند) و همه جان طعم مرگ را می چشد. (هر نفسی طعم مرگ را می چشد) از این جا زمان و ساعت مرگ مشخص می شود. بنابراین کلمه ساعت در قرآن به این موضوع اشاره دارد. درست است که زمانی فرا خواهد رسید که مردم به هم نزدیکتر خواهند شد. اما خیلی نزدیک است، حاضر است.»
وی افزود: مردان بزرگ کسانی هستند که واقعیت زندگی خود را همانگونه که هستند درک می کنند اگر تصور من از قدرت بدنی و … اشتباه باشد. اما اگر در این مورد واقع بین باشم، متفاوت عمل می کنم. یکی یکی از چیزهایی که باید در مورد آن واقع بین باشیم این است که شانس بقای ما بسیار اندک است. اگر این محدودیت و شکنندگی را قبل از اپیدمی کرونا به شما میگفتم، میگفتید که با فناوری، علم و مهارتهای جدید امکانپذیر است. ما می خواهیم به توسعه و صلح برسیم، اما واقعیت ویروس کرونا به بشریت نشان داده است که با وجود این همه پیشرفت، سایه تهدید از روی بشریت از بین نرفته است. مولانا می گوید:
یکی از این شیخ ها گدا شد
عشق به لاابالی اتقوا آمد»
یافتن آرامش در چاه ترس
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه «همه دیدهاند که زندگی انسان در برابر یک ویروس چقدر شکننده است»، گفت: در مواجهه با چنین ترسهای وحشتناکی، زندگی به نوعی معنا و آرامش ناشی از آن نیاز دارد. معنا نیاز به لنگرگاه، پایگاه، نوعی سکوت یا ساحل دارد. بنابراین سؤال این است: چگونه می توانم به معنا، آرامش و خوشبختی برسم؟ آیا واقعاً می توان بر شکنندگی غلبه کرد یا با آن زندگی معناداری داشت؟
علی زمانی در پاسخ به این سوال که چگونه می توان بر شکنندگی غلبه کرد، دو دیدگاه را مطرح کرد و گفت: 1- یک دیدگاه می گوید زندگی معنادار ممکن نیست، زیرا زندگی شکننده نیست با ارتباط با سرچشمه و آب حیاتی که در ادبیات عرفانی و حماسی دیده می شود، می توان به سرچشمه جاودانگی دست یافت و از شکنندگی نجات یافت. پس ما ازلی و ابدی هستیم و ذات و ذات ما دائمی است و از بین نمی رود.
علی زمانی در ادامه با ارائه این دو دیدگاه، دیدگاه سوم خود را مطرح کرد و گفت: دیدگاهی که امروز مطرح می کنم، دیدگاه مولانا است که با پذیرش ترس، شکنندگی و زوال، به دنبال آرامش است. مولانا می گوید:
چرخ محل افتخار بود، خاک محل ضرر
به جانان که برسم زین دو خطر را رها می کنم
سپس می گوید:
ثانیه تند، ثانیه تند تا به رانندگان برسم
بد نیست به جانان بد نیست
چون از آسمان افتادم داشتم می لرزیدم
مطمئن و تزلزل ناپذیر باش که به پایان می رسم
چه کسی می تواند ترس از موقعیت های وجودی را به زیبایی مولانا توضیح دهد؟ سپس می گوید:
چون از آسمان افتادم داشتم می لرزیدم
مطمئن و تزلزل ناپذیر باش که به پایان می رسم
و زیباتر
چرخ محل افتخار بود، خاک محل ضرر
به جانان که برسم زین دو خطر را رها می کنم.
صلح با شگفتی زندگی در حال حاضر چیزی است که جوامع مدرن فاقد آن هستند
علی زمانی در ادامه معتقد بود که از ترس مرگ و اعجاز عرفان ایرانی به فراموشی پناه می برد و می گوید: برای رهایی از ترس از مرگ، برخی می گویند غفلت از مرگ درست است هنر جدید بشری نیز همان است که می خواهد با شبه معنا و رسانه و بی خیالی هر چه سریعتر از این ورطه خارج شود. بنابراین از خود و نه خود می گریزند. اما معجزه عرفان ایرانی که در آثار غربی یافت نمی شود، معجزه زندگی در زمان حال است. به قول مولانا:
باشد که صوفی “موقت” باشد، دوست من
هیچ راهی برای گفتن فردا وجود ندارد
به گفته این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، «در زمان حال نهفته است و اگر کسی نتواند آن را درک کند، حتی اگر الان داشته باشد، فایده ای ندارد». ویتگنشتاین تعبیری دارد که میگوید اگر «آن»، بینهایتی زمان، معنایی نداشته باشد، با بینهایتی «آن»، بینهایت صفر و بینهایت میشود که در ظاهر به الف میرسیم مفهوم زیبا: همه چیز در زمان حال است و چون محدود است و لحظه برخورد نزدیک است، زیبا نیز هست. اگر این نمایش آنقدر بی نهایت باشد که بی نهایت تکرار شود، یک پدیده مزخرف و مضحک پدید می آید.
وی افزود: سرمایه ای که ما داریم تولد است تا مرگ، مبلغی که اکنون (در گذشته) خرج کرده ایم. آنچه مهم است موجودی حساب است و آنچه بعدا خواهیم داشت. عاقل در گذشته نمی ماند، آینده هنوز نیامده است و ممکن است ما هم نیاییم و اینکه قطعا نخواهد آمد بیماری ناامیدی است. گزینه اول ما الان و گزینه دوم فردا است. آینده یک فضای سایه روشن است و اکنون آینده را تعیین می کند. لحظه عشق، ملاقات و دعا همینک است. شکنندگی می تواند ما را بیدار کند. عاشق زمانی پیروز می شود که به عشق خود برسد. مثل حضرت علی (ع) که به گفته محمود عقد در 80 جنگ شرکت کرد، اما در محراب به خاطر وفای به عشقش فضت و رب الکعبه می گوید.
علی زمانی افزود: برخی می گویند زندگی به دلیل کوتاهی بی معناست و به کوتاهی زندگی اعتراض می کنند و می گویند این زندگی به دلیل کوتاهی آن تلخ و بی معناست، بلکه مسئله این است : با این زمان می خواهیم چه کنیم؟ زندگی ما، طلوع و غروب خورشید، لحظاتی مانند جواهری است که داریم، معنایش به آن ارزش می دهد. لحظه حال، لحظه حضور است. مهمترین اثر هنری زندگی خود ماست. “زندگی با مرگ و مردن می تواند معلم باشد.”
بیشتر بخوانید:
216216