وضعیت اقتصادی ایران عملا به شرایط منطقه، خلیج فارس و درگیری هایی که اخیراً به دریای سرخ کشیده شده است بستگی دارد. واقعیت اقتصاد کشور ما این است که در این سال ها رشد اقتصادی نداشتیم و تشکیل سرمایه نیز منفی بود. از سوی دیگر خروج سرمایه از کشور به شدت افزایش یافته است و بر اساس برخی اخبار غیررسمی میزان مهاجرت از ایران نشان می دهد که مهاجرت از ایران افزایش چشمگیری داشته است و البته این امر نیز افزایش یافته است. تقاضا برای ارز افزایش یافت از آنجایی که نرخ تورم دو رقمی است، نمی توان انتظار برابری نرخ ریال با سایر ارزها را داشت، آن هم در راستای این نرخ تورم و کاهش شدید سرمایه گذاری ها و از سوی دیگر به دلیل سوء مدیریت و رانت. -جستجوی متاثر از ارز چند ارزی نمی توان انتظار داشت که این عوامل تاثیر خود را بر اقتصاد نشان ندهند.
این در حالی است که رئیس کل بانک مرکزی معتقد است افزایش قیمت دلار تحت تاثیر احساسات به وجود آمده بوده است که این موضوع صحت ندارد و نمی تواند واقعیت اقتصاد ایران را منعکس کند. در کل تا زمانی که دولت تصمیم نگیرد ارز را با نرخ یکسان و فساد درست کند و رانت خواری های موجود را از بین ببرد. آش همان است و کاسه همان است.
از سوی دیگر دولت به سیاست های پوپولیستی خود ادامه می دهد و به جای تقویت تولید داخلی، آن را تضعیف می کند. به عنوان مثال قیمت هر متر مکعب گاز طبیعی مصرفی در صنایع انرژی مانند فولاد، سیمان، آلومینیوم و … 13 سنت است در حالی که این رقم در سایر کشورها کمتر است. همچنین سالانه 5 میلیارد دلار قطعات خودرو به ایزان وارد می شود که نیاز به ارز دارد.
طبق اطلاعاتی که به عنوان مشاور سابق استاندار خوزستان دریافت کردم، کشاورزان دزفول و شمال خوزستان نه تنها محصول خود را برداشت نکردند، بلکه مزارع خود را نیز شخم زدند. بنابراین تا زمانی که ایران نظر خود را تغییر ندهد، بازارهای صادراتی خود را از دست خواهیم داد، اگر کشور سیاست خارجی خود را تغییر دهد و روابط خود را عادی کند، این وضعیت ادامه خواهد داشت و البته قدرت خرید پول ملی نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. کمتر از توسعه اقتصاد کشور خواهد بود.
دولت با نداشتن دفاع قابل قبولی از عملکرد خود در برابر حوادثی مانند افزایش قیمت دلار، تورم و مشکلات معیشتی مردم و نیز چالش های تولیدکنندگان، تاکتیک سکوت و بی مسئولیتی را دنبال کرده است. همه از جمله خود دولت ها می دانند که بیشتر این تنگناها و چالش ها در این صنعت ناشی از سیاست های ناکارآمد و غیرحرفه ای کابینه ریاست جمهوری است. به عنوان مثال، با افزایش شدید قیمت انرژی برای صنایع انرژی بر، دولت ضربه 20 میلیارد دلاری به صنایع پتروشیمی و فولاد زده است – حتی در زمان احیای ترامپ و تشدید تحریم ها و عدم صادرات نفت. این دو صنعت توانستند ارز مورد نیاز برای خرید کالاهای اساسی را تامین کنند و در نتیجه وضعیت به مراتب بهتر از امروز بود و اگر اقدامات جدی صورت نگیرد ایران را به چنان گردابی کشاند که این اراده ها را به چالش بکشیم. روزهای دلتنگی Y
اقتصاددان
۲۱۲