به گزارش مگتو، روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشت:
در ابتدای سال 1403 مسئولان وجود مشکلات اقتصادی را تایید و قول حل آن را دادند.
اینکه بالاخره مسئولان پذیرفتند مردم با مشکلات اقتصادی مواجه هستند و وضعیت اقتصادی کشور خوب نیست، باید این را یک اتفاق مثبت بدانیم.
این اعتراف را میتوان پیشرفت تلقی کرد، زیرا قبلاً آقایان آمادگی پذیرش این واقعیت را نداشتند و همیشه از پیشرفت و بهبود اوضاع اقتصادی صحبت میکردند و هرکسی را که از اوضاع اقتصادی انتقاد میکرد به سیاهپوستی متهم میکردند. حالا که خودشان به صراحت می گویند مردم از مشکلات اقتصادی رنج می برند، جای خوشحالی دارد به شرطی که در سیاست های قبلی خود تجدید نظر کنند و راه را برای حل مشکلات هموار کنند.
اما متأسفانه وعدههایی که از مسئولان شنیدهایم هیچ نشانهای از تغییر موضع و بازنگری در سیاست ندارد و به نظر میرسد به نظر آقایان در سال 1403 در همان مسیر خواهد چرخید. همانطور که تاکنون شلیک کرده است. حرف تازه ای برای گفتن نداشتند، طرح جدیدی ارائه نکردند و دوباره همان حرف های قبلی را تکرار کردند. این به معنای پافشاری بر سیاست گذشته و پرهیز از هرگونه تلاش برای تغییر نگاه جامعه و جهان و انتظارات واقعی مردم است.
شاید مهم ترین اشتباه مسئولان ما این باشد که فکر می کنند تنها یک راه حل اقتصادی برای مشکلات اقتصادی کشور وجود دارد. این طرز تفکر کاملاً اشتباه است و می تواند مسئولان را در یک چرخه معیوب قرار دهد که آنها را در یک جا گیر کرده و اجازه حل مشکلات را به آنها نمی دهد. از این واقعیت تلخ بگذریم که ضعف مدیران اقتصادی و اتکای مسئولان ارشد به آمارهای کذب نیز از عوامل گرفتار شدن آنها در این دور باطل است، اما اگر این عوامل هم وجود نداشتند، محدودیتی در حل مشکلات اقتصادی بود. مسائل مشکل اصلی گرفتار شدن در “دایره” مورد بحث قرار گرفت.
ایران کشوری بزرگ با ثروت محلی و زیرزمینی فراوان و نیروی کار با استعداد است. وجود بحران اقتصادی در چنین کشوری مطلقاً غیرقابل قبول است. ایران با توانمندیهای خود و در صورت مدیریت صحیح با سیاستهای صحیح، میتواند در منطقه و جهان پیشتاز باشد. یکی در بین 10 کشور برتر در تمامی زمینه های علمی، صنعتی، پزشکی و اقتصادی قرار بگیرید.
برای چنین کشوری، سقوط پول ملی، وجود فقر شدید، وضعیت مردم در بحران وجودی و اینکه بیش از دو سوم جمعیت یارانه دریافت می کنند، یعنی زیر خط فقر معیشتی هستند. ، آیا افرادی که در آنجا زندگی می کنند پست هستند. اینکه مسئولان بارها مدعی می شوند تورم را کنترل می کنند و شاخص های اقتصادی را بهبود می بخشند، اما مردم هر روز با افزایش قیمت ها مواجه می شوند و به دلیل کاهش ارزش پول ملی دیگر نمی توانند با زندگی خود کنار بیایند، زیان شدیدی را به دنبال دارد. از اعتماد مردم و ظهور منفی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی. نمونه آن کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم بود.
بحران اقتصادی کشور ما تنها در صورتی حل می شود که مسئولان بفهمند راه حل سیاسی برای این بحران وجود دارد. آنها باید سیاست های انقباضی را کنار بگذارند و به سیاست های تعادلی روی آورند. با سیاست جبرانی، قدرت تصمیم گیری بالایی هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی به مسئولان داده می شود که به کمک آن می توانند فرصت های بالقوه کشور را به واقعیت تبدیل کنند و به آن رونق فوق العاده ای بخشند و اقتصاد و کشور را نجات دهند. از عقب ماندگی و مردم آنها را از فقر و تنگدستی حفظ کن. سیاست موازنه نه تنها منافاتی با استقلال ندارد، بلکه عامل اصلی حفاظت از استقلال و نسخه بی بدیل سیاست اساسی «نه شرقی – نه غربی» است. این سیاست باعث شکوفایی استعدادهای داخلی، گشودن راه ها برای تعاملات و تبادلات خارجی و زمینه سازی برای پیشرفت کشور می شود. پافشاری در سیاست های گذشته نتیجه ای جز گرفتار شدن در یک «دایره باطل» نخواهد داشت. کشور نیاز به تغییر دارد.
۲۷۳۰۲