«یادگار زبون» به کارگردانی حسین دوماری و پدرام پورامیری پس از گذشت دو هفته از اکران این روزها به پرفروش ترین فیلم درام اجتماعی تبدیل شده است. یکی یکی از مهم ترین ویژگی های این فیلم، انتخاب درست بازیگران و موفقیت آنها در باورپذیر ساختن نقش است. الناز شاکردوست، سحر دولتشاهی، پژمان جمشیدی و صابر ابر با پذیرش چالشی جدید سعی کرده اند بازی متفاوتی را به نمایش بگذارند و وحید رهبانی نیز با این فیلم نقطه عطف مهمی را در کارنامه کاری خود رقم زده است.
به گزارش بازتاب آنلاین، «یادگار جنوبی» هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا اثری شایسته محسوب می شود. به بهانه موفقیت فیلم نگاهی داریم به بازی های متفاوت بازیگران این فیلم.
الناز شاکردوست قورباغه
درست است که وحید رهبانی به عنوان شخصیت اصلی فیلم «یادگار جنوبی» به مخاطب معرفی می شود، اما با ورود شخصیت رعنا، اصل ماجرا مشخص می شود و داستان آغاز می شود. رعنا ابتدا به عنوان یک فاحشه معرفی می شود که یک روز سر راه وحید قرار می گیرد و با ورود او به زندگی او همه چیز تغییر می کند. کم کم تعریف ما از او تغییر می کند و می فهمیم این وحید است که می خواهد رعنا در کنارش بماند و دلیل خاصی هم برای آن دارد. رعنا از ابتدا تا انتهای فیلم تغییر ظاهر و رفتار می دهد و شخصیتی مرموز دارد. با توجه به تغییر این شخصیت، نوع بازی شاکردوست مدام در حال تغییر است. او در این فیلم توانسته است اعتماد مردم را برانگیزد و سپس آنها را به خود بی اعتماد کند و به همین دلیل یکی یکی از مهم ترین نکات فیلم است.
وحید رهبانی وحید
وحید رهبانی در فیلم یادگار جنوب در نقش مردی وفادار اما در عین حال عصبانی و سرکش ظاهر شد. نقش مهمی به او داده شده و آن را به خوبی مدیریت کرده است. بخش قابل توجهی از پیچیدگی فیلم به دلیل ژانر بازی راهب است. چهره او سرد است و ظاهراً هیچ احساسی ندارد، اما رفتار او به گونه ای است که حالات روحی این شخصیت را به درستی منتقل می کند و موقعیت دقیقی را در رابطه با شخصیت رعنا ایجاد می کند. رهبانی بازیگری است که به خاطر حضور پررنگش در تئاتر و تلویزیون شناخته شده است. او در سینما با چندین فیلم از جمله «حناس»، «مصلحات» و «سیشلیک» موفقیت هایی کسب کرده است، اما نقش او در «یادگار جنوبی» بسیار متفاوت است و با توجه به ویژگی هایی که دارد در ذهن ها باقی مانده است. او برای بازی در این فیلم نامزد بهترین بازیگر مرد چهلمین جشنواره فیلم فجر شد.
پژمان جمشیدی جاستو
پژمان جمشیدی در سال های اخیر بارها در نقش های جدی ظاهر شده و تجربیات موفقی در این زمینه داشته است. نقش صالح اگرچه در کنار نقش های جدی جمشیدی قرار می گیرد، اما او تصویر مرد جنوبی یاغی را نیز به مخاطب ارائه می دهد. او از ابتدای فیلم زمینه مخالفت با وحید را فراهم می کند و می خواهد او را از زندگی خواهرش بیرون کند. وقتی کار نمی کند، تصمیم می گیرد با برنامه ای به او نزدیک شود. یکی یکی از بهترین قسمت های اجرای او سکانسی است که در انتهای فیلم وجود دارد. جایی که خواهرش او را زندانی می کند تا از عصبانیتش نسبت به وحید آسیبی نبیند و دچار مشکل نشود. با تمام وجود برای رهایی بجنگید و با موفقیت بازی کنید. در چهلمین جشنواره فیلم فجر، پژمان جمشیدی برای بازی در این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد.
سحر دولتشاهی | هارا
سحر دولتشاهی در این فیلم نقش زنی جنوبی به نام هرا را بازی کرد و برای رسیدن به این نقش ظاهر خود را تغییر داد. او با پوست آفتاب سوخته، چشمان زرشکی، لباسی متفاوت و گویش محلی به میدان آمد. اندازه نقش کوتاه است اما او توانسته تاثیر خود را در فیلم بگذارد. دولتشاهی بارها در موقعیت های مختلف ظاهر شده است اما در این فیلم چالش بزرگی با این نقش داشت و می توان آن را متفاوت ترین نقش او دانست. مانگرو در بین قاچاقچیان جنوبی نفوذ دارد و همه روی او حساب زیادی می کنند. مدبر است و اجازه نمی دهد که سرش کلاه بگذارد. در پایان فیلم حضور او بسیار تاثیرگذار است.
ابر صابر | کارفرمای رعنا
صابر ابر در «یادگار جنوب» با ترکیبی بسیار متفاوت به عنوان یک مسابقه دهنده جنسی، نقش کوتاهی را ایفا کرد. اول از همه، نسخه اصلی با چهره ای کاملا متفاوت ظاهر شد که در نگاه اول قابل تشخیص نیست. او در قالب مردی 60 ساله با موهای تار، صورت متورم، پیشانی آویزان، پیشانی چروکیده و سبیل روی صورت ظاهر شد. او به خانه شخصیت اصلی می رسد تا در ازای ازدواج با دختری که برایش کار می کرد، او را تهدید و اخاذی کند. حرکات موزون صابر ابر به همراه تغییر صدا و لحن گفتاری او را کاملاً به شخصیتی جدید تبدیل کرده است. شاید اگر صدایش و نگاهش را نمی شناختیم آشنا می یافتیم. نبود اصلاً نفهمیدیم که با صابر ابر روبرو هستیم.
مسعود کرامتی عمو حیدر
در فیلم «یادبود جنوب» مسعود کرامتی را در نقش مردی غمگین و تنها جنوبی به نام عموحیدر می بینیم. او پدر دختری است که واحد بسیار به او علاقه مند است و در ابتدای فیلم او را بسیار ناراحت می بینیم زیرا دخترش به کما می رود. در سکانس غیرمعمول عروسی وحید با دخترش، او با اندوه فراوان نی می نوازد و اشک می ریزد. حضور کرامتی در فیلم زیاد نیست و بعد از قسمت اول بازی او به پایان می رسد اما در این مدت کوتاه نقش را به میزان قابل توجهی ارتقا داده است.