به گزارش پی ام آپ به نقل از فرادید، ناصرالدین شاه قاجار نوشت: از عرشه کشتی به قسمت پایین آن، به سالنی رفتیم که میزی در آن قرار داشت. همه نوع میوه روی آن سفره بود. خربزه، خربزه، آناناس [آناناس]بشکه [توت فرنگی]رفیق بهش میگن موز و اینجا زیاد هست.
سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا فروردین سال 1268 آغاز شد; او در این سفر ابتدا به روسیه، سپس آلمان، هلند، بلژیک و انگلیس رفت.
در اینجا گزیده ای از دفتر خاطرات او در روزهای یکشنبه و دوشنبه 23 و 24 تیر 1268 (زیلکاد 1306) در خصوص حضور شاه در لیورپول و عزیمت او با کشتی به منچستر را می خوانید:
حاجی باقر تاجر خراسانی است که به تجارت فیروزه مشغول است. . . مدام به رفقای ما خبر می داد که اینجا جیب برها زیاد است و دستور می داد که مراقب باشند. . . در حالی که در ایستگاه [ایستگاه] ایرانی ها به استقبال ما آمدند، ساعت 60 لشکر خود را در جیبش گذاشت، اما خبری از او نشد.
داستان های زیادی از پلیس بریتانیا وجود دارد، اول از همه، مردم آنها قد بلند، قوی و توانا هستند، هر یک از آنها یک جنگجو هستند، همه آنها یک قد و با شکوه هستند. . . آنها هم تعهدات زیادی دارند، مثلاً برای کسی که کاری جز راحتی و نظم ندارد و لباسش یک ماهوت قهوه ای تیره خوب است، پانصد تومان است. . . بر اثر بارندگی، خرقه نیمی از بدن آنها را می پوشاند. . . آنها کنترل زیادی روی مسائل دارند. . . تعداد آنها زیاد نیست، مثلاً 500 هزار نفر در بیرمنگام هستند، 300 پلیس هستند و بسیار منظم هستند. . .
امروز باید به منچستر برویم. . . سوار کشتی شدیم، کشتی بزرگی آماده کرده بودند. . . از عرشه تا ته کشتی به سالنی رفتیم که میزی در آن قرار داشت. روی آن میز انواع میوه هایی بود که از مناطق گرمسیری آفریقا آورده بودند. طالبی، طالبی، آناناس. [آناناس]بشکه [توت فرنگی]دوست، آنها به آن موز می گویند و تعداد زیادی از آنها در اینجا وجود دارد. شبیه بامیه است ولی کمی بزرگتر و زرد رنگ است و پوست آن نرم و سفید و لذیذ و معطر است. موز به صورت خوشه ای، پنج تا ده به هم متصل هستند. ولی چون خیلی گرم بود نخوردیم. . .