به گزارش بازتاب آنلاین آنلاین، سریال زخم کاری به کارگردانی محمدحسین مهدویان جمعه 10 است. آذر بعد از 13 قسمت به پایان رسید. سریالی که فصل اولش موفقیت زیادی در بین مخاطبان داشت و بخش زیادی از آن مخاطب از سریال راضی بودند، یعنی هم آن را دیدند و هم آن را دوست داشتند. این اتفاق در فصل دوم سریال تکرار نشد و با وجود اینکه مخاطبان آن را بر اساس برند اصلی سریال و شخصیت اصلی آن مالک با بازی جواد عزتی دنبال کردند اما نتوانست به همان میزان رضایت آنها را جلب کند و اضافه کرد. حتی بیشتر به مخاطبان ناراضی اضافه شد. این سریال از ابتدای پخش با واکنش های زیادی روبرو شد و حالا که سریال به پایان رسیده است در گفت و گو با کیوان کثیریان منتقد سینما به نکات مثبت و منفی آن پرداختیم.
کیوان کثیریان منتقد سینما درباره سریال زخم کاری و فصل دوم که به تازگی پخش شده نکات تحلیلی را در اختیار خبرنگار قرار داد. مهر وی گفت: به نظر من همانطور که مشخص است در فصل اول بازیگران موثرتر و بیشتر از فصل دوم حضور داشتند. نبود. نکته دیگر اینکه معمولا فصل دوم در داستان های نوشته شده برای سریال قرار نمی گیرد. در شهرزاد اینطور بود و بعدها در برخی سریال ها با موفقیت فصل اول به فکر فصل های بعدی هستند. با این حال به نظر می رسید از ابتدا قصدی برای ساخت فصل دوم برای این سریال وجود نداشته است.
دست خالی نویسنده بر سر شخصیت های فصل اول
وی افزود: به هر حال کشته شدن تعداد زیادی از شخصیت های اصلی در فصل اول، دست نویسنده و کارگردان را خالی می گذارد، این روند تا آنجا پیش رفت که مالک هم کشته شد، یعنی همه چیز تمام شد، اما دوستان به ادامه تولید فکر کردند، از شخصیت های باقی مانده که کشته نشدند استفاده کردند و اگر این کار بمیرد، مقداری از پتانسیل داستان از بین می رود. به خصوص در فصل دوم تمرکز داستان روی پسر مالیک بود یعنی شخصیت میثم و مادرش که به نظر من کارساز نبود.
این منتقد سینما تصریح کرد: داستان در فصل دوم به شخصیت های تاثیرگذارتری نیاز داشت تا کشش لازم برای جذاب ماندن یک سریال 13 قسمتی را داشته باشد، مثلاً در شهرزاد که مرد بزرگ می میرد، مقداری از پتانسیل داستان می رود گمشده. به خصوص در فصل دوم تمرکز داستان روی پسر مالیک بود یعنی شخصیت میثم و مادرش که به نظر من کارساز نبود. شخصیت میثم و بازیگر او فاقد پتانسیل بود. هم شخصیت و هم بازیگری که توسط فیلمنامه نویس ساخته شده این توانایی را نداشتند.
کثیریان درباره علت عدم ارتباط بازیگرانی که در فصل دوم وارد داستان شدند با مخاطبان توضیح داد: به نظرم پیچیدگی های لازم برای سریالی که بتوان آن را جرم تلقی کرد در داستان و فیلمنامه وجود نداشت، یعنی اینکه مالک زنده بود آنطور که باید استفاده نشد. و مالک فقط در اتاقی بود که لگوها را می ساخت و گاهی اوقات ما او را می دیدیم. حضور او تاثیری در روند داستان نداشت. حتی طلاق او و سمیرا هم در داستانی که دیدیم لازم نبود چون سمیرا هم با طلوعی ازدواج نکرد. تصمیم کارگردان برای بازگشت مالک بود، اما می شد بیشتر از او استفاده کرد و حضوری تاثیرگذار داشت که شاید در فصل سوم این اتفاق می افتاد.
فانتزی زنده ماندن مالک پس از ضربات چاقو و دفن شدن
وی با اشاره به داستان شخصیت مالک یادآور شد: نمیدانم در دنیای واقعی این داستان چقدر ممکن است که فردی که یک دعوای حقوقی جدی دارد در این راه آزاد و مخفی بماند و چقدر در بیرون. منطقی که دارد.»، اما پیشفرض داستان این است. اما نحوه زنده ماندن مالک با توجه به زمانی که او بیهوش بود و او را در تابوت می بینیم و میخ در تابوت می گذارند و خاک بر روی او می ریزند، کمی هم خیالی بود. زنده ماندن و نجات او کمی مغرور است، اما در نهایت فرض داستان این است که او زنده است، اما حداقل باید از زنده بودنش بهتر در داستان استفاده می شد.
کثیریان درباره دیگر شخصیت های این سریال گفت: شخصیت شفاعت با بازی مهران غفوریان. یکی این یکی از نکات مثبت سریال بود. مشکل اصلی که اکثر شخصیت ها نتوانستند به اندازه کافی جذاب باشند، فیلمنامه سریال بود و اصلا یکی یکی از بزرگترین نقاط ضعف این فصل فیلمنامه بود. فیلمنامه باید از لحاظ داستانی و شخصیت سازی دارای مصالح باشد، مثلاً الناز ملک، همسر شفاعت، عوارضی دارد که می خواهد به هلدینگ و خیریه بپیوندد اما آن را رها می کند و در این روابط نقشی ندارد.
این منتقد سینما گفت: در قسمت های آخر سریال دوباره شاهد قتل بودیم و مثلا می بینیم دختری که عاشق میشم است برای بار دوم خودکشی می کند و تکرار یک موقعیت بدون دلیل جدید زیاد نیست. سمیرا نیز همین نقش را بازی می کند و بسیاری از موقعیت ها بدون جزئیات جدید تکرار می شود.
همانطور که طلوعی قدم به قدم میثم را تعقیب می کند، اما پلیس نمی تواند، درست است که در فیلم های گانگستری مانند پدرخوانده، پلیس در درگیری بین گانگسترها نقشی ندارد و آنها آزادانه می کشند و می کشند و پلیس و محافظان امنیتی را رها می کنند. جدای از سریالزخم کاری» حذف نمی شوند و مالک را پیدا می کنند. بسیاری از مردم در مورد منطق صحبت می کنند نبود پلیس با تعقیب قتلها گفت: «این مشکل زمانی است که چیزی مانند انفجار دفتر اتفاق میافتد اما پلیس وجود ندارد و ما هیچ تعقیبی نداریم. این با منطق سنتی داستان های جنایی سازگار نیست، زیرا در داستان جنایی از یک نقطه به بعد یک طرف ماجرا پلیس است. اما در اینجا پلیس فقط صاحب آن را ملاقات می کند و سپس ناپدید می شود. چگونه طلوعی میثم را قدم به قدم دنبال می کند، اما پلیس نمی تواند جنایتکاران یا پرونده را ردیابی کند. اگرچه در فیلمهای گانگستری مانند «پدرخوانده» پلیس نقشی در درگیری بین گانگسترها ندارد و آزادانه میکشند و میکشند، اما مشکل اینجاست که پلیس و نیروهای امنیتی از سریال «زخم کاری» حذف نمیشوند و آنها را میکشند. مالک را پیدا کنید و با میثم در تماس هستیم، اما ما جزئیات بیشتری نمی بینیم و آنها هیچ ارتباطی با داستان ندارند.
وی درباره این فصل که گزیده ای از «هملت» است، گفت: من هیچ خط اقتباسی پررنگی نمی بینم و در نهایت یک الگو یا برداشت کلی از «هملت» اتخاذ شده است. و طلوعی توانایی این را ندارند که باور کنند که معادلات قدرت را هدایت می کنند. مثلاً در مورد شخصیت پردازی طلوعی به سادگی می توان گفت که طلوعی صاحب یک موسسه خیریه کودکان است و در عین حال «موضوع هیولایی» است و به راحتی آدم را می کشد، اما به شخصیت او پیچیدگی و عمق نمی بخشد. با شخصیت طلوعی رفتار درستی نمی شود. سمیرا حتی در فصل اول سریال همچنان بدهکار است. زنی که تبدیل به یک هیولا می شود و می خواهد به بالای هرم قدرت برسد. اعمال او را در فصل اول دیدیم، اما جزئیات بیشتری از بازی و شخصیت او در این فصل اضافه نشده است.
وی گفت: جواد عزتی بازیگر نقش اول سریال باشد یا بازیگر نقش پسرش تفاوت زیادی دارد. بازیگر نقش میثم قدرت و جذابیت ایفای نقش اصلی را نداشت.
کثیریان درباره اینکه بسیاری از مضامین مرتبط با قدرت در این سریال به صورت دیالوگ نشان داده می شود، گفت: قدرت و تأثیرگذاری در پشت صحنه شخصیت ها باید به گونه ای به تصویر کشیده شود که مخاطب بتواند آن را درک کند. شما باید خشونت را در شخصیت ببینید، اینطور نیست که یک نفر را نشان دهید که بگوید سر فلانی را زیر آب بگذارید و بعد فکر کنیم با یک فرد قدرتمند روبرو هستیم. این قدرت را باید مخاطب باور کرد. هم بازیگر باید قدرت کافی داشته باشد و هم شخصیت باید درست نوشته شود.
در نهایت اشاره کرد یکی وی درباره شخصیت های فصل اول گفت: سیاوش طهمورث در فصل اول چنین نقشی با شخصیت حاج عمو داشت و می شد قدرت را در او دید. کمبوجیه فقید یک شرور قوی در این سریال نیست، همانطور که اکثر بازیگران این فصل به اندازه کافی جذاب نبودند. امیدوارم فصل سوم با بازیگران بهتر، روابط جدید و فیلمنامه قوی تر ادامه پیدا کند و اشتباهات را جبران کند. محمدحسین مهدویان کارگردان خوبی است، با یک فیلمنامه خوب می تواند نتایج بهتری بگیرد و موفقیت نسبی فصل اول را تکرار کند.
در این فصل سوم زخم کاری با داستان های جدیدی روبرو خواهیم شد و چهره های جدیدی به این مجموعه خواهند پیوست. با توجه به فاصله زمانی بین تولید و فرآوری، زخم کاری 3 در تابستان 1403 پخش خواهد شد. گروه تولید و نویسندگی تمام تلاش خود را می کنند زخم کاری جدید، سریالی شایسته بیننده. زمانی که بارداری یک اتفاق بزرگ است…
باید بدانید که مانند فصل دوم زخم کاری که «بازگشت» نام داشت، فصل سوم زیرنویس متفاوتی خواهد داشت، اما هنوز قطعی نشده است.