وی صرفاً نوعی هوش لامسه را به گیاهان نسبت داد که به گفته برخی از مفسران حکمت متعالیه، می توان آن را به وجود نوعی علم و ادراک در گیاهان نیز تعبیر کرد. اما به هر حال نفس مجرد را فقط برای حیوان و انسان اثبات می کند و بر نفی علم و علم به جمادات صریح است.
به گزارش انصاف نیوز، این موضع البته نزدیک به دیدگاه غالب فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ است و البته نفی پان روان گرایی و وجود ادراک و شعور در همه جانداران است.
اما نکته اینجاست: در جلد هشتم اسفار تحت عنوان «فی اللمس و احواله» پس از بیان این که ادراک در جنین و بی جان وجود دارد و ادعا می کند که چنین دیدگاهی مبتنی بر علم اوست. شکل مجرد در مجرد) هیچ تناقضی وجود ندارد، وی ادامه می دهد: «بنابراین جسمانی بودن مانعی برای شکل یکپارچه قابل دوام نیست.» به شرط وجود تعارض. [در عناصرش] نباشد؛ درست مثل بهشت [طبق دیدگاه قدما که برای افلاک نیز قائل به نفس و ادراک بودند] و چون تناقض و فسادی در کار نیست، زندگی منطقی (عقلانی) دارند. [منظور صرف حیات زیستشناختی نیست؛ بلکه حیات نطقی و ادراک عقلی را مطرح میکند]. از آنجایی که تضاد در عناصر آنها زیاد نیست، بعید نیست، بنابراین، گیاهان دارای عقل ضعیف مربوط به خودشان باشند.
صدرا در ادامه توضیح می دهد که به دلیل بنیان فلسفی خود که هستی را مترادف علم و حیات می داند، لزوماً باید به چنین دیدگاهی وفادار بماند: «چطور چنین نیست؟ در حالی که به نظر ما وجود با درجات مختلفش عین علم و شعور (با درجات مختلف آن) است؟ و به همین دلیل است که عارفان الهی بر این باورند که همه مخلوقات از پروردگار خود آگاهند و در برابر او تعظیم می کنند، چنانکه در قرآن آمده است. البته وی تأیید می کند که این علم و ادراک و شعور دارای مراتبی از شدت و ضعف (مانند مراتب وجود) است و هر چه وجود از سلطه عدم رهایی یابد (درجه بالاتری داشته باشد) کاملتر است. این است. . و برداشت هایش شدید است. بنابراین باید سطح هوش و ادراک گیاهان را ضعیف دانست
برخی از مفسران برای توجیه مخالفت نویسنده گفته اند که شاید دیدگاه اصلی وی در این موضع بیان شده است و موارد دیگر که نفی ادراک و علم جمادات بوده مربوط به این نظر از سوی رئیس جمهور بوده است. از فیلسوفان اما در شرایطی که بحث وحدت عالم و معلوم و بحث جدایی از خود و غیره همسو با نظر عموم فلاسفه است و اکنون تحت عنوان فرعی و طی یک بحث حاشیه ای در این مورد که منعکس کننده آن است تا حد زیادی نشان دهنده نوعی ناهماهنگی درونی است.
علامه طباطبایی در حاشیه جلد هشتم اسفار (ص 164) نظر اخیر صدرالمطالحین را بازگو می کند و سعی در ارائه دلایل و توضیحاتی برای تأیید وجود وجه واحد در اشیاء مادی دارد. اما کار سختی است و با گفته های قبلی صدرا در تناقض است.
اما حاجی سبزواری معتقد است: «در این کلام صدرالمطالحین جهات مختلفی از بخشش وجود دارد که بر کسی که اصول پیشین را در مباحث حکیمانه و معقول به یاد داشته باشد، پوشیده نیست…».