اطلاعات نوشت: این‌جا قطعه ۳۰۷ بهشت زهراست که با تندیسی از قلب متمایز شده است. همه آنان که این‌جا آرمیده‌اند با هم در یک چیز مشترک هستند، اهدای یک یا چند عضو از بدنشان به دیگران. پیمان هم یکی از آنان است که به رسم دوستی برای تسلای خاطر خانواده‌اش آمده‌ایم. همگی سیاه‌پوش، اشک‌ها بر صورتمان ماسیده و غم بر گلویمان چنگ زده. قرار بود این جوان تا یک ماه آینده، رخت دامادی به تن کند اما سرنوشت، قصه زندگی‌اش را از سر نوشت و خانه ابدی را برایش جایگزین خانه بخت کرد.

 

پیمان به صورت ناخودآگاه با پاره شدن چند مویرگ در مغزش دچار مرگ مغزی شد و والدین و البته نامزدش را در نقطه سخت تصمیم‌گیری برای اهدای عضو قرار داد و آن تصمیم درست که باید، گرفته شد.

 

پدر از تصمیمی می‌گوید که باعث آرامش وی هنگام وداع با پسرش شد: برگه اهدا را در بیمارستان سینا امضا کردم تا پیمانم تا ابد زنده باشد. قلب او هم‌اکنون در سینه دیگری می‌تپد و احساس می‌کنم پسرم هنوز نفس می‌کشد و در کنارم حضور دارد.

باورهای اشتباه

آخرین نفس‌های بیماران مرگ مغزی، مصادف با مرگ قطعی است، اما همین نفس‌ها برای بیماران در صف پیوند، نوید حیاتی دوباره دارد و توصیف این حس دوگانه خیلی دشوار است. خانواده‌ای باید با عزیزش وداع کند و دیگری به زندگی سلام می‌دهد، اما باورهای اشتباهی درباره اهدای عضو وجود دارد که باعث می‌شود خانواده فرد مبتلا راضی به اهدا نشود.

 

کتایون نجفی‌زاده، مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان می‌گوید: این که باورهای اشتباه در زمینه مرگ مغزی، افراد را دچار تردید در تصمیم‌گیری می‌کند، کاملا بجاست و موضوع از عدم آگاهی مردم نسبت به این پدیده ریشه می‌گیرد. باید آگاه بود که مرگ مغز، کما نیست که امکان بازگشت به زندگی را محتمل کند. در این نوع مرگ، سلول‌های مغزی کاملا تخریب و خونرسانی به مغز مسدود می‌شود؛ درواقع مغز می‌میرد و دیگر فرمان تنفس صادر نمی‌کند، اما قلب ۶ تا ۸ دقیقه بعد از آن می‌تپد. اگر به فردی که مغزش مرده است به وسیله لوله، نفس بدهیم گره قلب فریب می‌خورد و تپش را ادامه می‌دهد.

 

ممکن است خانواده بگوید من با خرید دستگاه تنفس مصنوعی، عزیز خود را نگهداری می‌کنم اما باید دانست که در مرگ مغزی به تدریج، سموم بدن به داخل خون می‌ریزد و سایر سلول‌های بدن را از بین می‌برد. دقیقا به این علت است که می‌گویند اگر در لحظات اولیه این نوع مرگ، هشت عضو قابل اهداست، اما در روز چهارم ممکن است فقط دو عضو قابل اهدا باشد. معمولا فرد مبتلا به مرگ مغزی را حداکثر می‌توان تا دو هفته نگه داشت و این تمام ماجراست. برای اثبات سخنانم باید بگویم مقاله‌ای برای مجله بین‌المللی آمریکایی پیوند نوشتم و آنان از این که از کلمه «بیمار مرگ مغزی» استفاده کرده بودم، انتقاد کرده بودند و تأکید داشتند که کلمه «جسد» باید جایگزین «بیمار» شود.

 

این فوق‌متخصص بیماری‌های ریوی البته تأکید می‌کند که نباید از اصطلاح مرگ مغزی تا زمانی که تیم اهدای عضو آن را تأیید نکرده است، استفاده کرد و آن را به زبان آورد، چون بار معنایی آن بسیار سنگین است.

 

وی در ادامه سخنانش می‌گوید: همچنین در ایران، نوعی وسواس در پذیرش مرگ مغزی وجود دارد. در اکثر کشورهای دنیا یک یا دو پزشک، مرگ مغزی را تأیید می‌کنند و به سرعت وارد مراحل بعدی می‌شوند، اما در ایران با آن که این نوع مرگ باید به تأیید چهار پزشک متخصص برسد که حکم آنان توسط وزیر بهداشت امضا می‌شود و در نهایت، ارگان پزشکی قانونی کار این چهار متخصص را تأیید و کنترل می کند تا همه چیز از نظر قانونی درست باشد، اما باز هم مردم در پذیرش تصمیم پزشکان دچار نوعی دودلی هستند.

 

مورد دیگر این است که برخی تصور می‌کنند ممکن است شکل پیکر عزیزشان بعد از اهدا ناجور شود، در حالی که فقط یک برش جراحی روی پیکر باقی می‌ماند که آن هم با روش پلاستیک دوخته می‌شود. حتی وقتی بافت‌ها و نسوج مثل استخوان و قرنیه برداشته می‌شود، جای آن با پروتز پر می‌شود تا ظاهر، تغییری نکند.

تصمیم‌گیری در زمان اندک

به گفته مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان، مرگ مغزی چون به یکباره اتفاق می‌افتد خانواده را دچار شوک می‌کند. با توجه به فرصت اندکی که برای اهدا وجود دارد، برای تصمیم‌گیری در این لحظات ناباوری، قطعا باید از قبل فرهنگ‌سازی کرد، مثل کاری که کشور اسپانیا انجام داده است.

 

هر ایرانی باید بداند مرده‌هایی هستند که قلبشان چند روز به واسطه وجود دستگاه، تپش خود را ادامه می‌دهد. چرا آنان را چند روز روی تخت‌های بیمارستانی نگهداری می‌کنیم؟ صرفا برای این که فرصتی ایجاد کنیم تا شاید خانواده‌، رضایت به اهدا دهد.

 

وی در ادامه به شاخص اهدای عضو جهانی PMP (اهدا بر اساس میلیون جمعیت) اشاره می‌کند و می‌گوید: بالاترین PMP در ۳۰ سال گذشته، متعلق به اسپانیا بوده است، یعنی اسپانیا بیشترین اهدای عضو بر اساس جمعیت را در جهان داشته است.

 

کشورهای آمریکا، ایسلند، پرتغال و بلژیک در سال ۲۰۲۲ در رتبه‌های بعدی قرار دارند. این شاخص در ایران حدود ۱۲.۲ است و با این که در آسیا رتبه اول را دارد ولی نسبت به کل کشورهای دنیا رتبه چندان خوبی محسوب نمی‌شود.

 

در دوره کرونا به دلیل شرایط خاصی که وجود داشت، آمار اهدای عضو در همه کشورها کاهش یافت، اما بعد از آن اکثر کشورها به آمار اولیه بازگشتند. ایران از کشورهایی است که هنوز نتوانسته خود را به آمار قبلی برساند. ما در دوره قبل از کرونا متأسفانه روزی ۷ تا ۱۰ نفر را به دلیل نرسیدن عضو پیوندی از دست می‌دادیم که جمع آن در سال سه‌هزار نفر می‌شود. در نظر داشته باشید که هر سال، تعداد بیماران نیازمند به پیوند افزایش می‌یابد، چون جمعیت زیاد می‌شود و با ادامه این روند ما افراد بیشتری را از دست خواهیم داد.

فرهنگ‌سازی برای اهدا

فرهنگ‌سازی برای اهدای عضو در شرایط مرگ مغزی، قطعا راهکار درستی برای برون‎رفت از آمار پایین اهدا است، این که بدانیم کشورهای موفق مثل اسپانیا چه کرده‌اند می‌تواند راهگشا باشد.

 

نجفی‌زاده، فوق‌متخصص بیماری‌های ریوی معتقد است فرهنگ‌سازی، کار پزشکان نیست. همه افراد از هنرمندان و ورزشکاران گرفته تا روحانیون و رسانه‌ و تمامی ارگان‌های فرهنگ‌ساز باید در این امر دخیل باشند.

 

در یکی از بیمارستان‌های بارسلونا که مربوط به اهدای عضو است، یک اتاق مجزا مربوط به رسانه وجود دارد که گروه آن از هر اهدای عضو به صورت جامع گزارش تهیه می‌کنند و در معرض دید مردم قرار می‌دهند. به دلیل چنین تبلیغات گسترده‌ای، موضوع اهدا برای مردم اسپانیا آن‌چنان پذیرفته شده است که فقط ۳ تا ۵ دقیقه طول می‌کشد تا خانواده‌ای که عزیزشان دچار مرگ مغزی شده است به اهدا رضایت دهد، اما در ایران نه‌تنها تبلیغات رسانه‌ای کمرنگ است که گاهی با ارائه اطلاعات غلط در محصولات فرهنگی ذهن مردم منحرف می‌شود.

 

مثلا برخی فیلم‌های سینمایی که در سال های اخیر با محوریت پارتی‌بازی در تخصیص اعضای بدن فرد مبتلا به مرگ مغزی ساخته شد، تأثیر نامطلوبی روی اذهان عمومی گذاشته است.

تأثیر سن بر اهدا

این که آیا فقط جوانان می‌توانند اعضای بدن خود را اهدا کنند یا این امکان برای افراد میانسال و مسن هم فراهم است یا خیر و اساسا عامل سن چقدر در اهدا تأثیر دارد، پرسش بجایی است.

 

نجفی‌زاده، رئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان می‌گوید: عامل سن مهم است، اما هر فردی در هر سنی می‌تواند کارت اهدای عضو دریافت کند و این تیم پزشکی اهدای عضو است که تصمیم نهایی را می‌گیرد. سابقه اهدای قرنیه فرد ۱۰۳ ساله در دنیا وجود دارد. پس همه می‌توانند تقاضای دریافت کارت اهدا را بدهند، اما افراد باید بدانند که داشتن این کارت، شرط کافی نیست، رضایت خانواده هم شرط لازم است. برخی می‌پرسند پس فایده داشتن چنین کارتی چیست؟ داشتن این کارت، تکلیف خانواده و تصمیم‌گیری را برایشان در چنین شرایطی راحت‌تر می‌کند. خانواده متوجه می‌شود که نیت قلبی عزیزش چه بوده و با خیال راحت، برگه مربوطه را امضا می‌کند.

دریافت کارت اهدا

امیدوارم هیچ خانواده‌ای در چنین شرایط سختی قرار نگیرد، اما اگر بعد از مطالعه این گزارش مثل من تصمیم به دریافت کارت اهدای عضو گرفتید، می‌توانید به سایت ehdacenter.ir مراجعه کرده و در عرض چند ثانیه، کارت خود را دریافت کنید. همچنین می‌توانید ویدیوی کوتاهی از خود بگیرید و رضایت قلبی خود را به خانواده اعلام کنید.

 

این فیلم در سامانه «ابر اهدا » ثبت می‌شود و فقط برای خود فرد و خانواده‌اش قابل دسترس خواهد بود یا می‌توانید برای دریافت کارت، کد ملی خود را به سامانه ۳۴۳۲ پیامک کنید. همچنین لازم است نظرتان را درباره این موضوع به عزیزان خود به شکل صریح و واضح اعلام کنید. نسبت به این مسئولیت اجتماعی بی‌تفاوت نباشید.

منبع:عصرایران

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما