در همه جای دنیا بانکها تسهیلات مناسبی را برای خریداران ملک ارائه میدهند اما در ایران این موضوع بر عکس است و نه تنها بانک تسهیلات مناسبی برای این کار ارائه نمی دهد بلکه نقشی اساسی در احتکار منازل مسکونی دارد.
در بسیاری از نقاط جهان بانک ها بهترین و مناسب ترین وام ها را به کسانی که قصد خرید ملک را دارند ارائه می کنند. این وام ها علاوه بر نرخ بهره پایین، دوره بازپرداخت طولانی نیز دارند.
سیستم بانکی کشور تسهیلات کافی در اختیار بخش مسکن قرار نمی دهد. نرخ سود تسهیلات بانکی و مدت زمان وام، بسیاری از خریداران را برای استفاده از این تسهیلات مردد کرده است. به عنوان مثال برای خرید اوراق بانکی باید بیش از 100 میلیون تومان هزینه کرد و این بدان معناست که مبلغ رقم نهایی دریافتی خریدار به میزان قابل توجهی کمتر از مبلغ وام خواهد بود.
این نوع وام دهی به بخش مسکن کشور را می توان فاجعه ای دانست که در هیچ کشور دیگری نظیر ندارد. بانک ها نه تنها در ارائه تسهیلات مناسب برای خریداران کوتاهی می کنند، بلکه در احتکار مسکن نیز نقش اساسی دارند. بر اساس آمار منتشر شده ۲۹ میلیون خانه در کشور وجود دارد و جمعیت آن ۲۶ میلیون نفر است. این بدان معناست که حدود 3 میلیون واحد مسکونی احتکار شده است و بیشتر این واحدها در اختیار بانک هاست.
علاوه بر احتکار مسکن، بسیاری از تعدیل قیمت ها و معاملات رسمی نیز توسط این بانک ها انجام می شود.
بانک ها با معاملات جعلی سونامی و افزایش قیمت ها را در بازار مسکن ایجاد می کنند و با ارزیابی مجدد ارزش املاک خود در بانک مرکزی وام های کلان دریافت می کنند و در نتیجه این اقدامات نقدینگی کشور می شود. به شدت افزایش خواهد یافت.
متأسفانه قوانین موجود اثر بازدارندگی کافی نداشته و به دلیل عدم اخذ نظرات کارشناسی، پوشش مناسبی برای تخلفات بانکی ایجاد نمی کند و از سوی دیگر، این قوانین فاقد ضمانت اجرایی هستند که باید در اما خاطرنشان شد که اقداماتی برای محدود کردن فعالیت بانکها در حوزه بانکی تصویب شد. آنها باید تقویت شوند.
به دلیل عدم اجرای قوانین، دولت نتوانست از درآمد حاصل از اخذ مالیات از خانه های خالی بهره مند شود و بنابراین باید در خصوص قوانین اقدامات اساسی صورت گیرد. بانک ها نه تنها با اعطای وام با بهره بالا به مستاجران تعادل را در بازار مسکن برهم می زنند، بلکه درآمد آنها را افزایش می دهند، بلکه زمینه را برای ادامه گرانی ها فراهم می کنند. پرداخت این وام ها تنها باعث افزایش بیشتر اجاره بها می شود.
بانک ها در اعطای تسهیلات با ذوق خواهند بود به گونه ای که معمولاً تسهیلات با سود پایین به شرکت های زیرمجموعه آنها داده می شود و آموزش به مردم نیز با نرخ های بالا ارائه می شود. در بسیاری از کشورها نرخ سود بانکی کمتر از 3 درصد است اما نرخ سود خدماتی که به مردم ارائه می شود بین 25 تا 30 درصد است که در هیچ جای دنیا قابل قبول نیست.
علاوه بر مشکلات بانکی، قوانین مسکن به دلیل تورم سال به سال قدرت خرید مستاجران را کاهش داده است. طبق بررسی های انجام شده در کشوری مانند آلمان، مشخص شد که سپرده مسکن با سود متعلق به مستاجر است، اما با وجود تورم 50 درصدی و کاهش ارزش ارز، مستاجران فقط برای آپارتمان سپرده دریافت می کنند.
در حال حاضر افزایش قیمت ملک بیش از نرخ تورم معمولی است که بسیاری از بانک ها را بر آن داشته تا در این بخش سرمایه گذاری کنند. بنابراین لازم است دولت مانند هر کالایی قیمت مسکن را تثبیت کند تا دیگر شاهد رشد سریع قیمت ملک در بازار نباشیم. حذف جذابیت برای سرمایه گذاری زمینه را برای جذب سرمایه های پراکنده در بخش تولید ایجاد می کند.
حدود 40 درصد سرمایه کشور در حوزه مسکن ساکن است که ارزشی به رشد اقتصادی کشور نمیافزاید و تا زمانی که سرمایهگذاری در بخش مسکن جذاب باشد، این روند ادامه خواهد داشت.