در ساخت بسیاری از فیلم ها حیوانات اهمیت ویژه ای دارند. گاهی نام آن حیوان برای عنوان فیلم به دلیل صفتی که اغلب بر برخی حیوانات اطلاق می شود به کار می رود و گاهی هم چهره نمادین یک حیوان دلیلی برای توجه به آن در فیلم هاست. گاهی داستان فیلم با حیوانات پیوند می خورد و بدون حضور آنها محتوای پازل کامل نمی شود. در جشنواره امسال در عنوان دو فیلم «تمساح خونین» و «صبحانه با زرافه ها» از نام حیوانات استفاده می شود اما مهمتر از همه در فیلم «شاهسوار» حسین نمازی از حیوانات استفاده شده است. بخش مهمی از محتوای فیلم به خرها مرتبط است و به همین دلیل اهمیت ویژه ای دارند. از این رو مروری داریم بر فیلم هایی که حیوان در آن ها اهمیت ویژه ای دارد.
به گزارش بازتاب آنلاین، تعداد فیلم هایی که حیوانات در آنها نقش پررنگی دارند بیشتر از اینهاست. سعی کرده ایم بیشتر به مواردی بپردازیم که بدون حضور حیوان مورد نظر معنای فیلم را کامل نمی کنند.
شهسوار | حیوانی که مرکز درام است: الاغ. حسین نمازی | 1402
در فیلم «شاهسوار» با خانواده ای روستایی روبرو هستیم که همه آن ها را غمگین می دانند زیرا عروسی هایشان همیشه با عزا همراه است و حالا که دختر دایی و پسر عمو بعد از چهار سال می خواهند با هم ازدواج کنند، عموی بزرگشان از دستشان می افتد. خر و می میرد. زندگی آنها با داشتن چند الاغ مرتبط است. از فروش شیر الاغ امرار معاش می کنند و پس از مرگ عموی بزرگ، صاحب الاغ ها آنها را از این خانواده می گیرد. به همین دلیل به این فکر می کنند که از جنازه دایی به عنوان صحنه نمایش استفاده کنند. نام فیلم برگرفته از لقبی است که معمولاً به سوار بهترین اسب داده می شود و راوی به شوخی می گوید که آنها اسب ندارند و الاغ هستند. بالاخره این الاغ ها هستند که زندگی شان را سامان می دهند.
آخرین برف | حیوانی که مرکز درام است: گرگ. | امیرحسین عسگری ۱۴۰۰
“آخرین برف” یکی یکی از مهم ترین فیلم های جشنواره چهلم فیلم فجر بود که نگاهی متفاوت به زندگی روزمره دامپزشکی به نام یوسف در منطقه سردسیر کیاسر ساری داشت. دامپزشکی که شب ها گرگ ها را شکار می کرد. او پس از آشنایی با دختری به نام رعنا، خود را در چالشی با خود قرار داد و در دوراهی ماند که آیا گرگ ها را بکشد یا نجات دهد. او از طریق تجربه عشق، زندگی و گرگی را انتخاب می کند که برای او انتخاب می کند. تیر مجروحان را مداوا کنید. در نهایت این گرگ است که به یوسف کمک می کند تا راه خروج را پیدا کند. این فیلم در واقع سعی می کند این معنا را القا کند که مردم در برخی موقعیت ها از گرگ ها خطرناک تر هستند.
همبازی | حیوانی که مرکز درام است: الاغ. | غلامرضا رمضانی ۱۳۸۸
فیلم «همبازی» با بازی نیکی کریمی و حمید فرخ نژاد درباره عواقب تک فرزندی است و داستان پسری را روایت می کند که به شدت احساس تنهایی می کند و از والدینش می خواهد که برای او هم اتاقی بگیرند. آنها امتناع می کنند و پسر اصرار می کند که یا یک شریک یا یک الاغ واقعی بگیرند. در پایان آنها مجبور می شوند یک کره اسب را به خانه بیاورند و پسر تمام وقت برای مراقبت از او کار می کند. این فیلم عمدتاً متعلق به گروه سنی کودک و نوجوان است و در کل اثر چندان موفقی به حساب نمی آید، اما تمرکز بر تنهایی کودکان این دوران و موضوع حضور الاغ در خانه سرگرم کننده به نظر می رسد.
طناب باز | حیوانی که محور درام است: گاو. | کارخانه مهرشاد ۱۳۸۷
در فیلم «ریسمان باز» به کارگردانی مهرشاد کارخانی، محور اصلی داستان برگرفته از یک گاو است. دو مرد جوان باید یک گاو را از یک منطقه فقیرنشین به بالای تهران ببرند. در واقع ماجرای جابجایی گاوی از یک سمت شهر با فرهنگ خاص خود به آن سوی شهر با فرهنگی متفاوت واکنش هایی را برمی انگیزد و فرصت هایی را برای کارگردان ایجاد می کند تا معنای مورد نظر را منتقل کند. آنها گاو را در یک ماشین آشغال میگذارند و با لباسهای کثیف به خیابانهای شهر میروند و حتی گاو خود را به دامپزشکی میبرند، جایی که مردان و زنان شیک پوش سگها و گربههای خود را میبرند. «رشته باز» فیلم چندان قابل توجهی نیست، اما حاوی موقعیت های جالبی است.
آواز گنجشک ها | حیوانی که درام را مرکز می کند: شترمرغ | مجید مجیدی 1386
اگرچه نام فیلم «آواز گنجشک ها» است، اما تمرکز اصلی مجید مجیدی در این فیلم شترمرغ است. در واقع شترمرغ ماجراهای فیلم را خلق می کند و اهمیت ویژه ای در فیلم دارد. داستان درباره مردی میانسال به نام کریم است که در مزرعه حیوانات کار می کند، شیفته و شیفته شترمرغ ها است و رابطه روانی و عاطفی خوبی با آنها برقرار کرده است. به طور تصادفی یکی این شترمرغ ها از مزرعه فرار می کنند. کریم چندین روز به دنبال او می گردد اما نمی تواند او را پیدا کند. در نتیجه او از کار خود اخراج می شود و این زمینه ساز باز شدن پای او به شهر می شود. او در شهر با موتور سیکلت امرار معاش می کند. این فیلم برنده جوایز متعددی از جشنواره های داخلی و خارجی شد و رضا ناجی برنده خرس نقره ای بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم برلین شد.
یک مرد، یک خرس | حیوانی که محور درام است: خرس. | مسعود جعفری جوزانی ۱۳۷۱
داستان در مورد مردی است که مخارج زندگی خود را با یک خرس تامین می کند. مردی به نام «لام لعلی» با خرس خود به محله ای در حومه شرقی تهران می رود و با رقصیدن او مردم را شاد می کند. او عاشق بچه هاست و بچه ها از دیدن او در کنار خرسش لذت می برند. در همین حال شخصی به نام آقای کمالی به حضور لملای علی و خرس اعتراض می کند و ژاندارم را مطلع می کند. خرس و لام لالی دستگیر می شوند، اما مردم ساکن نمی مانند و به حمایت از آنها وارد میدان می شوند و در نهایت هر دو را آزاد می کنند. نقش اول این فیلم حمید جبلی است و نادرا خیرآبادی نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر شد.
اسب| حیوانی که درام را مرکز می کند: مادیان | علی ژکان ۱۳۶۴
فیلم درباره خانواده ای است که در مشکلات زندگی می کنند. زنی به نام رضوانه باید چهار دختر یتیم خود را به تنهایی بزرگ کند. در این شرایط پیرمردی به نام قدرت می خواهد با دخترش گلبوته ازدواج کند. پاور موافقت می کند که در ازای مادیانی مانند شیربها با گلبوته ازدواج کند. اما گلبوته خوشحال نیست. مادیان در این فیلم به یک مادیان واقعی اشاره دارد، همان مادیانی که برای ازدواج به عنوان شیربها تعیین شده و در داستان بسیار مهم است. فیلم مدائن بلافاصله پس از اکران مورد تحسین قرار گرفت. او در چندین جشنواره داخلی و خارجی جوایزی را کسب کرد. مدیان بهترین کار علی ژکان بود و این موفقیت دیگر تکرار نشد.
خروس | حیوانی که محور درام است: خروس. | شاپور قریب ۱۳۵۲
شاپور قریب نام «خروس» را برای فیلمش انتخاب کرد زیرا «خروس» جایگاه ویژه ای در فیلم دارد. در طول فیلم شرط بندی می کنیم و خروس بازی می کنیم. شخصیت اصلی فیلم که علی نام دارد با مادرش زندگی می کند و به کار خروس مشغول است. وقوع یک حادثه و عصبانیت علی که بی شباهت به غرش خروس نیست، نام فیلم و داستان را به هم نزدیک می کند. خروس یکی از کارهای خوب شاپور و به همین نسبت است یکی بازی های خوبی از سعید راد و زنده یاد داود رشیدی داشت. اما فیلم فروش پایینی داشت و با وجود داشتن عناصر مشترک باکس آفیس، اتفاق خاصی برای آن نیفتاد.
گاو | حیوانی که محور درام است: گا. | داریوش مهرجویی ۱۳۴۷
داریوش مهرجویی فیلم سینمایی «گاو» را ساخته است. یکی غلامحسین ساعدی از روی داستان های مجموعه «آزادران بیال» این کار را انجام داده است، اما خود ساعدی نامی از این داستان نبرده است. مهرجویی تصمیم گرفت نام فیلم را از روی حیوانی انتخاب کند که حضوری دراماتیک و تاثیرگذار در داستان دارد. مشحسن روستایی فقیری است که تمام دارایی اش گاو است و نفسش به نفس این گاو پیوند خورده است. گاو که می میرد، وجود مشهدسان را با خود می برد و مشهداسان در این گاو محال می شود. “گاو” هنوز یکی یکی از آثار مهم مهرجویی است و تاثیر بسیار مهمی در سینمای ما داشته و از آثار موج نو به حساب می آید. این فیلم برنده جایزه فیپرشی در جشنواره فیلم ونیز 1971 و جایزه ویژه هیئت داوران در جشنواره بین المللی فیلم برلین در سال 1972 شد.