این روزها حرفه روزنامه نگاری فقط نویسندگی نیست، بلکه باید راه بروی، شهامت داشته باشی و مثل مرد میدان دویدن در میدان!
بازتاب آنلاین ، صاحب مقصودی به مناسبت هفدهمین سالروز هفدهم بیانیه ای بیان کرد. مرداد خبرنگار نوشت:
می گویند روزی در جریان یک کنسرت، دو خواننده محبوب به جرم سرقت ادبی توسط ماموران پلیس دستگیر شدند و پلیس با دستبند زنانه آنها را از وسط جمعیت به سمت ماشین هدایت می کرد که ناگهان فردی از بین جمعیت خود را بین این افراد انداخت. دو تا از هنرمندان بزرگ و قلکنان گفتند: «ما سه نفر را به کجا می بری؟»
این مَثَل به حقیقت نزدیک است، زیرا هر سال به مناسبت روز خبرنگار، علی ماشاالله، بر تعداد خبرنگاران افزوده میشود، که مایه خرسندی است، اما یک روزنامهنگار دیگر فقط خبر نمیدهد یا خبر مینویسد در گذشته، احتمالاً افراد بیشماری بودند که خوب مینویسند، اما خجالت میکشند خود را روزنامهنگار خطاب کنند.
چون این روزها شغل روزنامه نگاری فقط نوشتن نیست، بلکه باید بدوید، باید شجاع باشید و مثل یک مرد میدانی در میدان بدوید!
فقط گزارش از آتش گرفتن بیمارستان قائم و نوشتن اینکه چه زمانی و چه کسانی گل ملوان را زدند کافی نیست. باید با آتش نشان ها در طبقه آتش نشانی باشی تا ببینی چگونه خاموش شد، باید مثل مهدی تارتار حریص و حسرت باشی تا بتوانی شرح گل را بنویسی.
رسانهها دیگر فقط رسانههای نوشتاری یا شنیداری یا حتی تصویری نیستند که مخاطب را منتظر اخبار خود کنند، بیشتر رسانههای امروزی مجازی هستند و مخاطبان بلافاصله شعلههای آتش و گلهای شاد ملوانان را دیدند، شما هستید. چه کسی این کار را انجام می دهد برای گفتن داستان باید در سراسر میدان قدم بزنید. در واقع میدان بهترین مکان برای قصه گویی است.
حالا اگر مردی در میدان حاضر شد و تظاهر به خبرنگاری کرد و مثلاً از زباله های سراوان نوشت، البته زیاد نوشتند، اما وقتی بوی زباله و فاضلاب در مزرعه مشامات را به هم ریخت، بیا بگو. : ما سه تایی کجا میخوای بریم؟