طبق اخبار شما: بیوگرافی حسین رفیعی و همسرش به همراه عکس های شخصی و اختصاصی حسین رفیعی مجری و بازیگر را مشاهده کنید. اگر حسین رفیعی را نه تنها به عنوان FF بشناسیم، قطعاً اف.اف بخشی از بسیاری از خاطرات کودکی و جوانی ماست. حسین رفیعی در سال 1327 در اراک به دنیا آمد و به قول خودش دوران کودکی پر تحرکی داشت و سعی داشت همه چیز را تجربه کند و به همین دلیل حسین رفیعی استاد نقاشی است که مجری گری در تلویزیون، حضور در صحنه و تئاتر و … سینما و فیلم شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی. . حسین رفیعی این در خاطرات سه نسل از افرادی که با تلویزیون بزرگ شده اند وجود دارد.
حسین رفیعی در دهه 60 برای همه شناخته شده بود. امیرحسین در نمایش نیمرخ با مدرس خاطرات زیادی برای ما ساخت. آنها به همراه امیرحسین مدرس در نقش طنز فیو زوج هنری جذابی را تشکیل دادند. حسین رفیعی همچنان مثل قبل است، می درخشد و نشان می دهد که چه هنرمند با استعدادی است.
حسین رفیعی بازیگر و مجری ایرانی در 15 سالگی دی وی در سال 1348 در تهران به دنیا آمد و فارغ التحصیل رشته نقاشی است. رفیعی با بازی در برنامه خان دایی جان و اف اف با بازی نادر سلیمانی و صداپیشگی برنامه نیمرخ به شهرت رسید. این مجری برنامه های تلویزیونی برنامه های زیادی را در سیما تولید کرده است که از نظر موضوعی و گروهی با هم متفاوت است، از جمله برنامه های اجتماعی، سرگرمی و طنز و کودک و نوجوان و مسابقه.
چگونه وارد عرصه بازیگری شویم
در دانشگاه با غفارمنش و امین زندگانی آشنا شدم و در پایان نامه آنها بازی کردم، مورد توجه قرار گرفتم و در سال 1356 در جنگ 39 بازی کردم و پس از آن پیشنهادهای کاری مختلفی دریافت کردم.
بازیگر نقش Fe Fei در برنامه هایی مانند زیر حضور داشته یا بازی کرده است.
مجموعه من و دونی، مسابقه فر طلایی، مسابقه سرآشپز بزرگ، تو کی هستی؟، صبح
آمد، داستان اسباب بازی، مسابقه بهترین زوج، اینجا ایران، آن مثبت، شبکه سه و نیم، مسابقه این ایران است، رقابت قدرت به قدرت دو.
در حالی که بازیگر خان دایی جان به همراه پسر و دخترش در برنامه خندوانه حضور داشت، همسرش در کنار او نبود و حضور نداشت.
حسین رفیعی چند سالی است که ازدواج کرده است، وی با بهنام عطیفه نظری گلپایگانی ازدواج کرده و از این ازدواج فرزندانی به نام های باربد و نارگل به دنیا می آیند.
او تاکنون عکسی از همسرش در صفحه شخصی اینستاگرامش و رویدادهای هنری و سینمایی منتشر نکرده است.
رفیعی اولین بار در اوایل دهه 70 به عنوان بازیگر پا به عرصه سینما، تلویزیون و تئاتر گذاشت، شاد پس از حضور در چزابه ساعت خوش و برنامه های مختلف طنز و طنز، کم کم وارد حرفه بازیگری و مجری گری شد و اولین تجربه اجرایی او مورد استقبال فراوان قرار گرفت. نیمرخ برنامه را اجرا کرد که مورد استقبال و استقبال قرار گرفت.
او یکی از مجریان محبوب تلویزیون است که در بازیگری با انرژی بسیار باتجربه است و بازی های بسیار حرفه ای دارد، از خیابان به خانه برمی گشتم.
کودک پر انرژی درون من
رفیعی گفت دوران شلوغ و بچه است: هنوز هم اگر به درخت بلندی برسم بالا می روم.
همسرم عادت دارد بگوید من سه تا بچه دارم نه دوتا!
من 45 ساله هستم، با کودک درونم زندگی می کنم.
مجری برنامه نیمرخ صاحب یک گالری نقاشی است که در دهه 50 مغازه عتیقه فروشی بوده و از دوران کودکی در این گالری کار می کرده و پس از پایان تحصیلاتش آن را تبدیل به گالری نقاشی کرده و هنوز دایر است.
این بیش فعالی و انرژی هنوز وجود دارد و او نمایش های بسیار پرانرژی ارائه می دهد.
او هم اکنون در شبکه نسیم به عنوان یکی از مجریان برنامه بازی این شبکه فعالیت می کند.
ورزش حرفه ای
سال هاست که ورزش های رزمی و بدنسازی مانند اسب سواری، شنا، اسکی، بوکس را به صورت حرفه ای و آماتور انجام می دهم و در حال حاضر به ورزش اسکی و کوهنوردی علاقه دارم.
مهارت های حسین رفیعی
موسیقی خواندم و دو سال شاگرد جمشید عندلیبی بودم. من سه سال در دانشگاه با دکتر کار کردم. من شاگرد آریان پور بودم. نجاری و رنگ چوب هم بلدم، ترمیم و پتینه کاری هم بلدم، حتی یه مدت رفتم و خیاطی یاد گرفتم، هیچ وقت به نوازندگی و اجرا اکتفا نکردم. مدتی در رادیو کار کردم و روی صحنه تئاتر هم بودم. البته من هنوز در هیچ یک از این رشته ها استاد نشده ام.
آسیب دیدگی پایم در حین نجاری عوارض زیادی داشت. آنقدر که اگر در اینترنت سرچ کنید خبر قطع شدن پایم یا تصادفی که با پسرم داشتم را می بینید!
وقتی در سال 1972 وارد تلویزیون شدم، مردم پنج انتخاب داشتند، یک تا پنج. آن زمان دوستانم به من می گفتند استامینوفن تلویزیون، می گفتند هر شبکه ای که نگاه می کنیم برنامه شما را پخش می کند.
البته من همیشه روی صحنه نیستم، از معدود افرادی هستم که از سال 75 به عنوان بازیگر وارد تلویزیون شدم و تجربه اجرا داشتم. من یکی از کسانی هستم که در طول روز بیشترین ساعات پخش زنده را از تلویزیون پخش می کنم، همانطور که در برنامه های زنده صبح، ظهر و عصر دیده می شوم، به خصوص که ساخت برنامه زنده کار سختی است. همچنین موارد مختلفی در زمینه صحبت کردن مداوم، اطلاعات عمومی و زمینه های کاری وجود دارد. در ضمن تصور کنید یکی از برنامه ها برای کودکان، یکی برای پلیس و یکی برای خانواده ها باشد. برنامه های مختلف به طور همزمان. اگر قبلاً اعدام را فهمیده اید و ارتباط برقرار کرده اید، مثل این است که از خیاطی که سال ها کار می کند و کت و شلوار را خوب می دوزد بپرسید آیا کت و شلوار درست کردن سخت است؟ این می گوید که مطلقا نه! چون می دانم دارم چه کار می کنم، دیگر سخت نیست و از آن لذت می برم.
زندگی خیلی خسته کننده است هر کاری خستگی خودش را دارد، کاری که انجام می دهی هم خستگی خودش را دارد، برای تهیه خبر باید از جایی به آن جا بروی. اما صادقانه بگویم، استرس و اضطراب زیادی را به همراه دارد، و مگر اینکه خود بزرگنمایی باشد، مجریها هیجان و اضطراب بیشتری نسبت به کسانی دارند که بازی نمیکنند. کار رسانه سخت است و باید همیشه در اوج باشید تا مخاطب را در کنار خود نگه دارید، با توجه به اینکه بینندگان امروزی هم باهوش هستند و تا زمانی که برنامه شیرین و جدیدی برای آنها نباشد، آن را فراموش می کنند. زیرا بسیاری از آنها در اوج بودند و دیگر نیستند.
اول خواست خدا و لطف مردم بود. با این حال از روز اولی که این کار را شروع کردم، در دوران دانشجویی به کار در تلویزیون فکر می کردم و هیچ برنامه ای برای معروف شدن نداشتم. برعکس، کاری داشتم که از انجام آن لذت می بردم. من لیسانس و لیسانس هنر گرفتم و تمام عمرم درگیر هنر بودم. زمینه کاری من نقاشی است و کارگاه دارم، تمایلی به دیده شدن ندارم. اصلاً من به این قصد اجرا نمی کنم که مردم مرا ببینند و بگویند حسین رفیعی و امضا بخواهند، این کار را دوست دارم، خواننده هم هستم و در مورد همه چیز سوال دارم، چه غذا و چه فرهنگ. و من می خواهم اطلاعات کسب کنم.