به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین، عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «از اسب افتاده نه اصل» نوشت:
اتفاق عجیب و جالبی در حال رخ دادن است. همه نیروهای رسمی کشور دور هم جمع شده اند تا مشکل کودکان را حل کنند. نه تنها موفق نمی شوند بلکه هر روز بیشتر درگیر این موضوع می شوند و در واقع در این سیاست دروغین غرق می شوند و معمولاً برای گرفتار نشدن در این گرداب به حرف دیگران گوش نمی دهند. همچنین در کامنت آخر یکی یکی از حامیان وضعیت کنونی تعطیلات پنج شنبه را نیز به تولد فرزندان مرتبط دانست و گفت:یکی یکی از دلایل موافقان تعطیلی پنجشنبه ها افزایش جمعیت است!
ماجرا از آنجایی جالب می شود که پس از گذشت چندین سال از تصویب و اجرای این قانون بسیار پرهزینه و شکست خورده، آقای حداد عادل به این موضوع می پردازد و می گوید: بحث توجه به جوانان جامعه بسیار مهم است مربوط به موضوعاتی است که برای مدت طولانی مورد بحث قرار گرفته است. ما باید همین الان اقدام کنیم وگرنه برای همیشه دیر خواهد شد… اخباری را که روز گذشته در اخبار تلویزیون شنیدم به شما جلب می کنم مبنی بر اینکه کره جنوبی با تمام پیشرفت هایی که در صنعت و رشد اقتصادی داشته است اکنون جدی است. مشکل رشد جمعیت با آن ها روبروست و تصمیم گرفتند برای رشد جمعیت خود وزارتخانه ای ایجاد کنند… در عمل می بینیم که فقیرترها فرزندان بیشتری دارند و آنهایی که ثروتمندتر هستند کمتر ازدواج می کنند و زاد و ولد آنها نیز کمتر است. اگر دقت کنیم جمعیت شناسان سرشناس کشور از پرداختن به این موضوع اجتناب می کنند. چون می دانند حرف های علمی و کارشناسی تاثیری ندارد و موضوع سیاسی است و علمی نیست و رسیدگی به آن وظیفه آنها نیست.
به همین دلیل است که حتی باهوش ترین مردان هم به خود زحمت نمی دهند از جمعیت شناسان کشور مشاوره بگیرند و به اخبار شب گذشته تلویزیون مراجعه کنند. مردان می گویند مشکل بچه دار شدن فرهنگی است. اگر چنین است، چرا قانونی را تصویب می کنند که به طرز وحشتناکی سنگین و تورم زا است؟ با مقایسه آسانی که با برخی از کشورها مانند کره جنوبی انجام می دهند. نتایج نادرستی دریافت خواهید کرد. در این یادداشت سعی میکنم دلایل کاهش زاد و ولد را خیلی کوتاه توضیح دهم.
کاهش رشد جمعیت اساسا یک پدیده اجتماعی است. پدیده ای که بسیار خوب و ضروری است. رشد جمعیت قبلا با مرگ و میر و فراوانی مرگ و میر کنترل می شد امروز باید ده ها میلیارد نفر روی کره زمین داشته باشیم که البته قبل از رسیدن به این مرحله همدیگر را خورده اند! یک لحظه فرض کنیم رشد جمعیت ایران مانند دهه 1365-1355 یعنی 9.3 درصد در سال باشد. در این صورت جمعیت ایران امروز بیش از 200 میلیون نفر می شد و در سال 1430 به حدود 600 میلیون نفر می رسیدیم، تهران باید 70 میلیون نفر جمعیت می داشت!! خوشبختانه هیچ عقل سلیمی اجازه نمی دهد چنین فاجعه همه جانبه ای رخ دهد و این کار را نکردند.
به همین دلیل در سال 67 همه مسئولان کشور بدون استثنا به این نتیجه رسیدند که این رشد را مهار کنند و حتی فتوای لازم برای بستن لوله های زن و مرد صادر شد. بعدها کاهش رشد جمعیت در ایران به قدری سریع بود که به الگویی برای جهان تبدیل شد و مرندی وزیر بهداشت وقت، یکی از سیاستمداران اصولگرای ایران، با افتخار جایزه سازمان ملل را در این زمینه پذیرفت. این کاهش دلایل متعددی داشت.
اول، تناسب سیاست با شرایط اجتماعی مردم. و ثانیاً سطح بالای اعتماد بین مردم و دولت. و نکته سوم تناسب این سیاست نسبت به سایر سیاست های دولت بود. تنها سیاستی که ابعاد جهانی پیدا کرد و باعث افتخار ایران شد همین سیاست بود. این سیاست به ویژه در اواخر دهه 1980 که دولت احمدی نژاد مسئله جمعیت را سیاسی کرد و برای این منظور هزینه کرد، همچنان با مشکلاتی همراه بود. اما او نمی دانست که چرا به طور طبیعی نرخ زاد و ولد کاهش می یابد، شاید می خواستند از همان دلایل طبیعی و قابل قبول جلوگیری کنند. همین امر باعث بدبینی در جامعه و نخبگان شد و طبیعتاً با آن مخالفت کردند.
چون این سیاست یک گام به عقب و ارتجاعی و همچنین مغایر با منطق اجتماعی بود، نه موفق شد و نه شکست. فراموش نکنیم که رشد جمعیت در سال 2005 حدود 61.1 درصد بوده که رشد خوب و نرمال بوده است. اما در پایان دوره احمدی نژاد یعنی در سال 1392 به 1.29 کاهش یافت در حالی که رشد جمعیت از سال 1375 تا 1385 افزایش یافت و در اولین دولت اصولگرا و حامی جمعیت کاهش یافت.
این نشان می دهد که برنامه ریزی جمعیتی خودسرانه و مبتنی بر اراده نیست، بلکه باید با نیازهای جامعه نیز سازگار باشد. با آغاز دهه 1390 و تحریم ها و پیدایش احساس ناامیدی و مشکلات اقتصادی، روند مذکور تغییر کرد و با تولد دوباره امید در سال 1392، روند افزایشی موالید نیز آغاز شد و از سال 1396 این روند افزایش یافت. مورد دوباره روند کاهشی است.
در واقع فرآیند پرورش کلان توسط دو دسته متغیر ایجاد می شود. متغیرهای دسته اول ماهیت اجتماعی دارند. مهمترین آنها افزایش هزینه فرزندان برای مردان و زنان به ویژه زنان است. هزینه ها نه تنها شامل هزینه های مادی، بلکه هزینه های فرصت نیز می شود. دیدن! اکثر کارمندان جوان کشور بر خلاف کارمندان بزرگتر، فرزندان زیادی ندارند، زیرا نه آنها و نه همسرشان حاضر نیستند شش یا هفت فرزند به دنیا بیاورند و برای آنها تلاش زیادی کرده و جان خود را فدا کنند. فرزندان. فکر می کنید ۲ یا حداکثر ۳ فرزند کافی است. این روند مثبت و قابل توجیه است. اگر ایران از این الگو پیروی می کرد، کاهش زاد و ولد بسیار کند اتفاق می افتاد و به تدریج به تعادل می رسید. اما مشکلات جدی اقتصادی پیامدهای جدیدی بر روند کاهش ازدواج و فرزندآوری دارد.
آقای حداد عادل حق دارد که می گوید فقرا بچه های بیشتری دارند چون زن ضعیف ترین حلقه ی بینوایان است و بار بچه روی شانه های باریک اوست و بچه هم سرمایه است و کار می کند. از دوران کودکی و برای خانواده مقرون به صرفه تر است. اما در طبقه متوسط، فرزند تمام هزینه است و به جز هزینه های مادی و هزینه فرصت، منفعت مادی برای خانواده و والدین ندارد. طبقه متوسط درک می کند که بچه دار شدن با احساس مسئولیت همراه است. بچه دار شدن در این کلاس تصمیمی دقیق و مسئولانه بر اساس عقلانیت است و نه یک عمل طبیعی ناشی از رابطه زن و مرد. پس اگر طبقه متوسط را از نظر اقتصادی تحقیر کرده اند، انتظار نداشته باشید که از نظر فکری تحقیر شوند و به الگوی مردم گذشته بچه دار شوند و بچه 5 ساله خود را به سر دوراهی بفرستند!! طبقه متوسط از «اسب» زندگی و معیشت انداخته شده است، اما نمی توان آن را از «اصل» آزادی و تفاهم انداخت. این کلاس التماس نخواهد کرد. این قشر حتی اگر گرسنه باشد، باید فرزند خود را در رفاه و با آینده ای مطمئن بر اساس آموزش و سلامت تربیت کند. اگر نتواند این کار را انجام دهد، قطعا بچه دار شدن و حتی ازدواج را متوقف می کند. برای طبقه متوسط، این یک ارزش وجودی است، نه یک ضعف.
بسیاری از آنها می خواهند بچه دار شوند اما هیچ کاری نمی کنند زیرا امیدی به آینده خود ندارند. این خاستگاه طبقه متوسط است که سیاست باروری موجود بر آن استوار است. تنها راه بچه دار شدن این است که مردم و طبقه متوسط را به آینده خود و به خصوص به فرزندانشان امیدوار کنیم. شما نمی توانید از طریق ازدواج، وام تولد و امتیازات بی ربط و مضر که در این شرایط نوعی کودک کشی است، این قشر را به بچه دار شدن تشویق کنید.
۲۷۲۱۸