عصر ایران; جمشید گیل – مهدی طارمی زمانی که او قصد پیوستن به میلان را داشت، تصمیم گرفت دیگر به این باشگاه معروف سر نزند. تصمیمی که دلیل اصلی آن دستمزد کم پیشنهادی میلان بود: یک و نیم میلیون یورو در سال.
پذیرش چنین رقمی در حالی که میلان برای سایر بازیکنان جدید خود دستمزد سالانه 5 میلیون یورو در نظر گرفته است به اعتبار طارمی به عنوان یک بازیکن حرفه ای لطمه می زند و او را به بازیکنی آسان برای برد تبدیل می کند.
بازی در میلان مهم است، اما چیزهای مهم تری در زندگی یک فوتبالیست حرفه ای (یا هر فرد دیگری) وجود دارد. عزت نفس، اعتبار، حیثیت و منزلت از این مسائل مهم است. پیشنهاد میلان توهین آمیز بود. با این حال، او بهترین گلزن تیم پورتو نبود و طارمی به درستی آن را رد کرده است.
اما دلایل دیگری نیز برای نپیوستن طارمی به میلان وجود دارد. مهدی طارمی 31 ساله است. سه یا حداکثر چهار سال از حضور او در فوتبال اروپا باقی مانده است. پیوستن به تیم بلاتکلیف میلان ممکن بود یک یا دو سال از آن سه یا چهار سالی را که طارمی در پیش دارد تلف کند.
اگرچه میلان در دو یا سه سال اخیر و در پایان هر فصل سری آ احیا شده است، اما میلان جایگاه مناسبی در جدول این رقابت ها دارد و امیدوار است امسال یا سال آینده به جمع چهار تیم پایانی لیگ قهرمانان اروپا برسد، اما در هر یک به هر حال، این تیم بهترین روزهای خود را سپری نمی کند. این بدان معناست که حدود یک دهه اعتبار سابق خود را از دست داده است. فراز و نشیب دارد و مهم ترین عنصر تثبیت کننده سال های اخیر یعنی پائولو مالدینی را از دست داده است.
مالدینی او به عنوان مدیر فنی نقش مهمی در بازگرداندن میلان به جمع مدعیان قهرمانی سری آ داشت، اما در خرداد این ماه چون می خواست پیرلو سرمربی فعلی تیم را جایگزین کنیداستفانو پیولی) از میلان آزاد شد. البته در کنار مالدینی، ماسارو او هم اخراج شد چون مثل مالدینی در بهبود کیفیت میلان موثر بود.
سرمربی ای که پائولو مالدینی، اسطوره واقعاً خردمند میلان را اخراج کند، لزوماً، اما به احتمال زیاد، کشتی باشگاه خود را دوباره غرق خواهد کرد. جری کاردینال مالک باشگاه میلانی پس از یک جلسه پرتنش مالدینی را برکنار کرد.
در ضمن اگر مالدینی در این میلان جای امنی نداشته باشد طارمی به راحتی قربانی می شود. البته این وضعیت در فوتبال حرفه ای تا حدودی معمول است، اما طارمی نمی تواند از هیچ شانسی استفاده کند زیرا احتمالاً شانس نسبتاً کمی برای ماندن در اوج دارد.
از سوی دیگر، همانطور که تاریخش نشان می دهد، میلان قربانگاه بازیکنان بزرگ بود. ژان پیر پاپن در اوایل دهه 1990 او فرصت طلب ترین گلزن اروپا و ستاره و کاپیتان مارسی بود. او با گرفتن یک تصمیم اشتباه، در سال 1992 پس از گذراندن شش سال طلایی در مارسی به میلان نقل مکان کرد و نتوانست بیش از دوران اوج خود در مارسی گلزنی کند. بنابراین، پس از دو سال حضور ناموفق در میلان، او آن باشگاه را ترک کرد اما دیگر بازیکن سابق نبود زیرا در 29 سالگی به میلان پیوست و دو سال طلایی را در آنجا هدر داد.
روبرتو باجو در سال 1995، پس از گذراندن پنج سال درخشان در یوونتوس، به میلان پیوست و نتوانست جایی که باید در این باشگاه باشد. بنابراین دو سال بعد میلان را ترک کرد. انتقال به میلان آغازی بر تضعیف جایگاه باخو در فوتبال ایتالیا بود آریگو ساکی او هم از این فرصت استفاده کرد و باجو را به تیم ملی ایتالیا برای مسابقات قهرمانی ملت های اروپا (1996) دعوت نکرد.
طارمی بیش از دو سال است که در پورتو حضور دارد و در 102 بازی 58 گل برای این تیم به ثمر رسانده است. او در مسیر موفقیت در پورتو است. اگر به میلان برود، در لیگ قهرمانان بیشتر از پورتو نمی شود. اما در میلان ممکن است بازیکن فیکس تیم نباشد و اصلا نتواند خود را با شرایط تیم وفق دهد.
قبل از علی دایی و علی کریمی آنها برای بازی در یک تیم بزرگ به بایرن مونیخ رفتند اما واقعیت این است که هر دوی آنها در مونیخ موفقیت چندانی کسب نکردند. بازیکنان ایرانی اکنون اعتماد به نفس بیشتری دارند زیرا پیوستن به یک باشگاه بزرگ را مهمتر از هر چیز دیگری می دانند. طارمی نباید اشتباه دایی و کریمی را تکرار می کرد و خوشبختانه این کار را نکرد.
او ممکن است دوست داشته باشد مهدوی کیا که ترجیح داد سال ها برای هامبورگ بازی کند، حداقل پنج یا شش سال در پورتمو بماند و اولاً یک بازیکن ثابت در تیمش باشد، ثانیاً بازی درخشانی ارائه کند، ثالثاً تعداد گل هایش را در فوتبال اروپا افزایش دهد. موفقیت طارمی در پورتو بیشتر از موفقیت مهدوی کیا در هامبورگ بود. طارمی بهترین گلزن پورتو است اما مهدوی کیا پیشرفت خوبی داشت و مجبور شد برای ورود به تیم اصلی بجنگد.
اتصال سردار آزمون برای رم، این بمب خبری درباره فوتبال ایران بود که می توانست طارمی را برای رفتن به میلان ترغیب کند. و ظاهرا طارمی هم وسوسه شده بود، اما در نهایت غرورش به او اجازه نداد برای میلان بازی کند و مبلغی کمتر از شأن حرفه ای اش دریافت کرد.
اگرچه کسی از آینده خبر ندارد و طارمی به میلان نپیوسته است، اما می دانیم که اگر در این تیم بازی می کرد چه سرنوشتی در انتظار او بود. اما چیزی از غریزه یا شهود می گوید که طارمی خوش شانس بود که میلانی ها به او یک شخصیت توهین آمیز پیشنهاد کردند.
انتقال به میلان به امید دیده شدن بیشتر می توانست مهدی را روی نیمکت بگذارد و نادیده گرفته شود. بردهای پیاپی طارمی بیش از هر چیز دیگری در زندگی ورزشی او مهم است. شاید سال آینده بتواند به تیمی مطمئن تر از میلان بپیوندد. اما حتی اگر نتواند، مهم این است که در پورتو به گلزنی ادامه دهد. گل های او به ویژه محصول نمایشی درخشانی هستند. هیچ یک از مهاجمان ایرانی چنین نمایشی را در فوتبال اروپا ارائه نکرده اند. پورتو جای کوچکی نیست و مهدی را نباید هدر داد.