علیرضا زرین از چگونگی علاقهاش به سینما و فیلمهایی که از کار کردن روی آنها لذت میبرد، گفت.
به گزارش ایسنا، موزه سینما در ادامه سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت تولد «علیرضا زرین دست» سینماگر پیشکسوت، بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
علیرضا زرین دست با بیان اینکه ۲۴ اسفند وی در سال 1324 در تبریز به دنیا آمد. وی گفت: پدرم از مهاجران باکو و پدربزرگم مشهدی بودند و خوشبختانه در خانواده ای بزرگ شدم که حساسیت خاصی به هنر داشتند و به تئاتر و تئاتر علاقه داشتند.
وی ادامه داد: برادر بزرگم حسن زارین نقاش بسیار ماهری بود و در حین کار کنارش ایستادم و درس های زیادی در مورد ترکیب رنگ، کادربندی و نورپردازی از برادرم آموختم که با دقت و حوصله برایم توضیح داد. من آن را گرفتم.» و در سن 14 سالگی با بیشتر تکنیک های نورپردازی که نقاشان معرفی کرده بودند آشنا شدم.
برادرم همیشه برایم توضیح می داد که نور کلاسیک، رئالیسم، ناتالیسم و… چیست و او هم درباره منشا پیدایش آن ها با من صحبت می کرد و من عاشقانه به حرف هایش گوش می دادم.
من ذهن فانتزی دارم
زرین دست با بیان اینکه در آن زمان برادر دیگرش مسعود نیز مشغول عکاسی بود، خاطرنشان کرد: در چنین شرایطی ناخواسته از هر دو برادر یاد گرفتم. در صحبت های آنها متوجه شدم که آنها در مورد مولیر، شکسپیر، چخوف صحبت می کنند، به آنها گوش دادم و برایم خیلی جالب بود.
وی با بیان اینکه ذهن تصاویر زیادی دارد، گفت: به یاد دارم زمانی که خواهر و برادرم در کودکی از سینما و تئاتر صحبت می کردند، حرف هایشان را تصور می کردم و همه اینها دست به دست هم می داد و حسی غیرارادی به من دست می داد: «شخصیت. به همین دلیل به سینما، نور، نقاشی و عکاسی روی آوردم. یادم می آید وقتی 10 ساله بودم، در خانه ای زندگی می کردیم که طبقه همکف آن سالن سینما بود. سینما داریوش در خیابان قزوین یعنی سه دقیقه با سینما و دوربین فاصله داشتم.
با زندگی عباس کیارستمی آشنا شوید
وی با بیان اینکه در پنج فیلم با عباس کیارستمی همکاری داشته است، گفت: اولین همکاری من با کیارستمی در «زنگ فروز» و سپس در فیلم «تجربه» بود که سیاه و سفید و سپس در «گزارش» کار کردیم. «از نزدیک» و «همسران».
زرین دست با بیان اینکه کیارستمی تیتراژ پایانی فیلم «رشید» را ساخته است، گفت: در همان تیتراژ پایانی با این هنرمند فقید سینما آشنا شدم، البته چند نما از فیلم «نان و کوچه» را هم فیلمبرداری کردم.
همکاری مسعود کیمیایی
در پاسخ به سوال مجید اسماعیلی، مدیرعامل موزه سینما مبنی بر شروع همکاری با مسعود کیمیایی، وی پاسخ داد: همکاری من با کیمیایی به سال 1347 برای ساخت فیلم «بیگانه بیا» برمی گردد که در آن دستیار بودم. فیلم و اولین پلانی که در زندگی هنری ام گرفتم مربوط به همین فیلم است.
در پایان شات ابری بر فراز خانه ظاهر می شود که به محض دیدن از آن فیلم گرفتم که واقعاً نظر مسعود کیمیایی را جلب کرد. راستی فیلمبرداری تموم شد و یه بار یه همچین ابری دیدم و با خودم بردم و وارد فیلم کردم.
مجید اسماعیلی خطاب به علیرضا زرین دست گفت تعداد فیلم هایی که شما کار کرده اید بسیار زیاد است. کدام یکی رو بیشتر دوست داری؟ و او پاسخ داد: من بعضی از فیلم هایم را از نظر مضمون، فیلمنامه و فیلمبرداری خیلی دوست دارم. فیلم «تجربه» عباس کیارستمی که سیاه و سفید است به نظر من فیلم فوق العاده ای است، آن را خیلی دوست دارم و مورد تحسین منتقدان ایرانی و خارجی قرار گرفته است.
فیلمهای دیگری مانند «سایههای بلند باد»، «خط قرمز»، «طلسم»، «بای سیکل ران»، «عروسی خوبان»، «خانه تنهایی»، «بازمانده» را هم دوست دارم.