شهاب حسینی درباره تجلی ساحت قدسی در فیلم “مقیمان ناکجا” صحبت کرد و گفت: من به آیاتی که در قرآن کریم ذکر شده باور عمیقی دارم. این آیات به طور مکرر به ادامه‌دار بودن زندگی و وجود جهان‌های دیگر اشاره می‌کنند.

فیلم جدید “مقیمان ناکجا”، که با عنوان “شهاب حسینی” منتشر شده، به موضوعاتی مانند سرگشتگی، حیرت، کشف حقایق، دریافت نگاهی آن جهانی، واقعیت و رویا، مرگ و زندگی پرداخته است.

این فیلم براساس نمایشنامه “مهمان‌سرای دو دنیا” اثر اریک امانوئل اشمیت ساخته شده و پس از “ساکن طبقه‌ی وسط”، دومین اثری است که شهاب حسینی به عنوان نویسنده و کارگردان آن مشغول به فعالیت بوده است.

در این فیلم، شهاب حسینی همراه با بازیگرانی همچون پریناز ایزدیار، آرمان درویش، احمد ساعتچیان و ناهید مسلمی به ایفای نقش می‌پردازند.

مقیمان ناکجا که محصول سال ۱۳۹۵ است این روزها در تئاترهای منتخب گروه هنر و تجربه بازی می کند. از این رو با «شهاب حسینی» برنده جایزه کن گفت وگویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید.

«مقیمان ناکجا» اقتباسی از «مهمان خانه دو جهان» اثر اریک امانوئل اشمیت است. در انجام این کار چه نوع اقتباسی از نمایشنامه را انجام دادید؟ رایگان؟ وفادار؟ تحت اللفظی؟

من کلمه وفادار را پی ام آپ می کنم. چون علاقه مند به حفظ کیفیت بالقوه کار بودم که باعث شده بود با آن ارتباط برقرار کنم. در روند ساخت اثر سعی کردم همان طور که دریافت کردم و نیت نویسنده اثر اثر را به مخاطبم منتقل کنم.

چه چیزی باعث شد به این برنامه علاقه مند شوید؟

حقایق جذابی که در اثر «اریک امانوئل اشمیت» به زیبایی نوشته شده بود مرا مجذوب خود کرد. گاهی اوقات فکر می کنم این همان اثر تلنگری است که ممکن است در زندگی به آن نیاز داشته باشیم، زیرا همه ما به جای دیگری می رویم و این زندگی ناپایدار و کشنده خواهد بود. در واقع دغدغه های «امانوئل اشمیت» در «مهمان خانه دو دنیا» هم دغدغه من بود و به همین دلیل به عنوان یک فیلمساز آن ها را مطرح کردم.

*خلاقیت در طراحی دیالوگ ها خودنمایی می کند. بنابراین مهمترین مولفه داستان دیالوگ است. در مورد فرآیند طراحی دیالوگ توضیح دهید؟

دیالوگ‌ها از جمله نتایج اولیه‌ای بودند که من از نمایشنامه «مهمان‌سرای دو دنیا» به دست آوردم. این نمایشنامه به ترجمه خانم شهلا حائری بود. اما وقتی تصمیم به ساخت این اثر را گرفتم، نسخه انگلیسی نمایشنامه را پیدا کردم و از خانم سپیده خلیلی بخواستم که درباره این نمایشنامه نظر و آرایش خودشان را بیان کنند. در کل، با هدف ایجاد ارتباط بهتر با مخاطب، از یک استیل بومی، محلی و ایرانی استفاده کردم. اما در اساس، ساختار و ساختار کلی دیالوگ‌ها به نوشته امانوئل اشمیت تعلق دارد. در واقع، من سعی کردم با وفاداری به متن، ساختار اصلی دیالوگ‌های نمایش را طراحی کنم و در عین حال سعی کردم آن را ایرانی سازی کنم.

*از رابطه این فیلم با «ساکن طبقه متوسط» بگویید. دغدغه دنیای دیگر – دنیای دیگر – شرح حال – فنای روح و … هر دو به نظر می رسد متعهد به یک نظام آرمانگرا هستند …

سرگشتگی همواره در جوهر و هویت انسان بوده است و انسان مسئولیت دارد که با شناخت خود، به دنبال درک جهان اطراف خود باشد و در نهایت به نزدیکی و شناخت کامل خالق بزرگ هر روز و هر لحظه نزدیک‌تر شود. این طبیعت الهی و ندای خداپرستی در هر انسان بروز می‌کند و هیچ ارتباطی با تفاوت قومی، نژادی، مذهبی یا فرهنگی ندارد. دکتر محمدهادی کریمی، نویسنده سناریوی زیبای “ساکن طبقه‌ی وسط”، سروده‌ای فوق‌العاده ارائه دادند که من به‌طور شخصی در آن سناریو تمام سرگردانی‌ها و بیهودگی‌های روحی نسل خود را دیدم، و به همین دلیل با اعتماد و بخشندگی ایشان، تصمیم به ساخت “ساکن طبقه‌ی وسط” گرفتم. البته، من کارهای دیگری را هم انجام دادم که به طریقی بیشتر به روابط انسانی توجه می‌کند و به هر حال، همه اینها مانند دانه‌های یک مسبحه با یکدیگر در ارتباط هستند. آن نظام ایده‌آلی که شما اشاره کردید، پایه‌ای برای حقیقت جهان است؛ جهانی که به طور بسیار ایده‌آل در حرکت و نظم است. در نتیجه، چگونه انسان نمی‌تواند به جهانی که در بهترین شکل ممکن عمل می‌کند، تعهد ایده‌آلی داشته باشد؟ من هر چیزی را در این جهان به عنوان کمال می‌بینم و تلاش می‌کنم تا این کمال‌گرایی را در خودم آغاز کنم.

* تا چه اندازه می توانید جلوه فضای مقدس را در فیلم هایتان دنبال کنید؟

هر کدام از این آثار نشانه هایی هستند که باید به عنوان رله دست به دست هم دهند و تأثیر خود را در جامعه ایجاد کنند. من اعتقاد عمیقی به آیات قرآن کریم دارم. آیاتی که مکرراً به تداوم حیات و وجود عوالم دیگر اشاره دارد. از این رو علاقه زیادی به آثاری دارم که به نوعی برای ما در این اقیانوس طوفانی زندگی نقش چراغ راه را ایفا کنند. امیدوارم روزی یکی از خالقان این فانوس دریایی باشم.

*در مورد طراحی صحنه نمایش بگویید. همه جا پر از آینه است. چهره بازیگران در آینه تکرار می شود. از نظر شما رابطه آینه و جهان چیست؟

دلیل استفاده از آینه تجلی بی نهایت است. تکرار تصاویر می تواند نمونه هایی از تصاویر دیگر باشد که همه یکسان هستند. چنان که «سعدی» بزرگ می گوید: «بنی آدم اعضای یک پیکرند». روح مشترک انسانها منشأ و منشأ یکسانی دارد. در واقع، آینه به ما امکان می دهد جذابیت بصری بیشتری ایجاد کنیم و این ایده ای بود که قبل از شروع فیلمبرداری به ذهنمان رسید. البته از سعید دشیری هم تشکر می کنم که واقعاً آستین ها را بالا زد و ما را در اجرای پروژه یاری کرد.

*اغلب وقتی نمایشنامه به فیلم تبدیل می شود، صحنه تئاتر داریم، چقدر این نمایش روی شما تأثیر گذاشته است؟

خب، من تحت تأثیر قدرتمندی که غالب خاصی برای به وجود آمدن این ساختار فکر و جنسیت داشت تصورش نمی‌کردم. هدفم این بود که در این فضایی که خلق شده، به سادگی و بدون پنجه‌گیری، گذر زمان و انتظار را تصویرسازی کنم. در نهایت، من چیزی جز یک روایتگر تصویری در این اثر بزرگ نبودم و از این نظر خوشحالم که نویسنده اثر، امانوئل اشمیت، با ارسال ویدیویی من را سورپرایز کرده و فیلم را تایید کرده است. به هر حال، تمام تلاشم برای این بوده است که خالق اثر راضی باشد و معنا و ایده‌های نویسنده در «مهمان‌خانه دو دنیا» به درستی حفظ و نگهداری شود. امیدوارم در آینده افتخار داشته باشم که از دیگر آثار این نویسنده فیلم بسازم.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *