برخی از صاحبان قدرت بسیار خوشحال هستند که رسانه ها فقط در خدمت نظرات آنها از هر نوعی هستند. بدون انتقاد یا اظهار نظر در مورد درستی یا نادرستی. در واقع، این گروه از صاحبان قدرت ترجیح می دهند که رسانه ها در چارچوب سیاست «تبلیغاتی» فعالیت کنند و افکار عمومی را به این سمت سوق دهند. چنین وضعیتی تنها در جوامع پیشامدرن مانند دوران قاجار یا در جوامع بسته ای مانند کره شمالی یا خاطراتی که در ذهن دولت های سوسیالیست اروپای شرقی و شوروی سابق باقی مانده است امکان پذیر است. اما فناوری ارتباطات; عقلانیت فزاینده و همراهی آن زیر سوال بردن افکار عمومی به این معناست که رسانه ها فرصت کمتری برای انتشار تنها رویکردهای «تبلیغی-تبلیغی» دارند.
رسانه ها، به ویژه در جوامعی مانند ایران امروز که خود را بر سر دوراهی تمدن جهانی می بینند، حتی اگر بخواهند در چارچوب مورد انتظار سیاست «تبلیغاتی- تبلیغاتی» عمل کنند، به سرعت اعتبار، اقتدار و نفوذ خود را در جامعه ورشکست خواهند کرد. افکار عمومی جهان دلایل روشن این نتیجه از یک سو به ویژگی های مدرنیته مربوط می شود. از سوی دیگر، بافت و ساختار فکری جامعه ای مانند ایران امروز این است که نه تنها مانند گذشته منفعلانه به حوادث نگاه نمی کند، بلکه سعی می کند عمق دید خود را در تفسیر و تحلیل وقایع توسط همگان افزایش دهد. وسیله ممکن و کنار هم بنشینیم تا بر این اساس قضاوت کنیم. به عبارت دیگر، نسل امروز با توجه به توسعه فناوری ارتباطات و دانش تأمل در چرایی و چگونگی وقوع رویدادها، رویکردی پرسشگر و انتقادی دارد. این رویکرد برگشت ناپذیر است. زیرا تاریخ به گذشته برنمی گردد. مقاومت در برابر چنین رویکرد نهادینه شده ای در اصطلاح عامیانه چیزی جز کوبیدن آب در هاون نیست. عقلانیت عبارت است از این که صاحبان قدرت، در راستای تحولات فرهنگی-اجتماعی، دیدگاه های خود را با مقتضیات مدرنیته تطبیق دهند و تغییراتی را که دیر یا زود به هر حال بر آنها تحمیل خواهد شد، واقع بینانه بپذیرند.
پذیرش نقش رسانه در روشنگری و رمزگشایی رویدادها یکی از جنبه هایی است که در نهایت باید توسط همه طرف ها تشخیص داده شود. در عصر فناوری ارتباطات، مبهم سازی دیگر ممکن نیست. وقتی منابع خبری شهروندان هر لحظه اضافه می شود. مشکل اینجاست که به دلیل برخی تفکرات مغرضانه و سریال های خشک و همچنین «اشاره ها» و «اعتبار» برگرفته از رسانه های داخلی، ناگزیر به منابع غیرمعادل و خاکستری، چه در فضای مجازی و چه در شبکه های خبری خارجی می انجامد. در این صورت افکار عمومی باید شما را مقصر بداند یا کسانی که با چشمان بسته باعث این وضعیت شده اند؟
رویکردهای بسته بر این باورند که خنثی کردن رسانهها فقط به معنای سلب «شجاعت» آنهاست. با این حال، پس از انجام این کار، این دیگران خواهند بود که میدان را برای خود باز خواهند دید.
صاحبان قدرت باید ابتدا باور کنند که زمان حال با گذشته متفاوت است که در آن تنها رویکردهای تبلیغاتی را می توان به رسانه ها نسبت داد. دومین؛ عصر حاضر و فناوری ارتباطات فضای محدودی را برای رازداری ایجاد کرده است. در زمان کنونی هیچ خبر و تصمیمی مخفی نمی ماند. تنها زمانی که منتشر می شود این است که در دسترس نخواهد بود.
وظیفه ویژه رسانه ها روشن کردن رویدادها و رمزگشایی از آنهاست. حمایت از رسانه ها در انجام رسالت خود شجاعتی است که دارند. برای درک این موضوع، منافع صاحبان قدرت نیز مهم است. کمبود آن در تجربه دیگران و در لحظات تاریخی برجسته شده است.
- نویسنده: نگین یوسف پور
- تاریخ:
- ساعت انتشار:
- دسته بندی: اخبار روز
- کد خبر: 472581
اخبار مرتبط
ارسال به دیگران :