در چند وقت اخیر همهمهی زیادی در فضای مجازی پیرامون حضور رونالدو در ایران به وجود آمد. پس از حضور رونالدو در ایران نیز استقبال زیادی از او صورت گرفت. این استقبال افراطی انتقادهای زیادی را نیز به همراه داشت. در ادامه قصد داریم تا دلیل این سلبریتی پرستی را بررسی کنیم.
عصر ایران به گزارش پی ام آپ به نقل از عصر ایران: یادداشت مهمان، سمانه کوهستان: چند هفتهای است از ماجرای بازی تیم فوتبال نصر عربستان مقابل پرسپولیس و حضور یک ابر ستاره ورزشی می گذرد. کریستیانو رونالدو سر و صدای زیادی در کشور و شبکه های اجتماعی به پا کرده است. از آمادگی ویژه برای اقامت در سوئیت اختصاصی گرفته تا پذیرایی و خوشامد گویی. همه در روزهای اخیر به موضوعات بحث برانگیز تبدیل شده اند. تا اینکه این ستاره ورزشی در 27 شهریور به ایران آمد. همانطور که انتظار می رفت، استقبال از رونالدو سر و صدای زیادی به پا کرد و کلیپ هایی که نشان می داد گروهی از هواداران با اشتیاق با این ستاره احوالپرسی می کنند در اینستاگرام منتشر شد و انتقادات گسترده ای را به دنبال داشت.
سندرم «پرستش سلبریتی» یک پدیده جدید نیست زیرا در نقاط مختلف جهان، افراد مشهور طرفداران زیادی دارند که هر کاری انجام می دهند تا حتی برای یک لحظه نگاهی به قهرمان افسانهای خود بیاندازند. نمونه اخیر حضور طرفداران نوجوان تیلور سویفت خواننده مشهور آمریکایی است. برخی از زلزله شناسان بر این باورند که شدت سر و صدا و هیجان هوادارانشان در حین اجرای کنسرت منجر به وقوع زلزله 2.3 ریشتری شد.
مشکل زمانی به چالش تبدیل میشود که این اتفاق در ایران بیفتد، در جامعهای که هر روز با مسائل مختلف خرد و کلان دست و پنجه نرم میکند، از بحث حجاب تا مشکلات اقتصادی. چرا پرستش افراد مشهور و رویدادهایی از این دست در چنین جامعه ای بسیار رایج است؟ آیا همه تقصیرها به گردن مردم است؟
پاسخ روشن است: خیر.
اگر با رویکرد رابرت مرتون، جامعهشناس آمریکایی به تاریخ نگاه کنیم، میتوان گفت: اگر بین هدف (دیدن یک سلبریتی و سپس میل به یکی شدن) و ابزار (ابزار و روشها) فاصلهای پر نشدنی وجود داشته باشد. دستیابی به هدف)، افراد برای رسیدن به اهداف خود از روش های درست و گاه نادرست استفاده می کنند و حتی هنجارهای جامعه را زیر پا می گذارند. آنها این کار را انجام می دهند.
در این شرایط افراد سعی می کنند با نوآوری و ایجاد مسیرهای کاذب به آرزویی برسند که بسیار دور از دسترس است. بسیاری از کسانی که برای دیدن رونالدو با شور و شوق تمام تلاش خود را کردهاند، از بالا رفتن از تپه گرفته تا هجوم به هتلی که در آن اقامت دارد، در شرایط عادی هیچ راهی برای دیدن سلبریتی مورد نظر خود ندارند و اینکه روزی شبیه به او شوند نیز همچنان برایشان رویایی شیرین و تحققنیافتنی باقی خواهند ماند.
بنابراین، اگرچه واکنش های افراطی آنها خوشایند نیست، اما دور از انتظار به نظر نمی رسد. آنها رویای رونالدو شدن را دارند که در واقعیت غیرممکن است. بنابراین سعی می کنند شکست خود را حداقل با نزدیک شدن به او توجیه کنند و با دلبستگی به یک سلبریتی در جامعه هویت ناشناس خود را بشناسند.
بعید نیست بعد از این دیدار فیلم و عکس های بی کیفیتی از این ستاره ورزش در صفحه اینستاگرام خود بگذارند و به خود ببالند که موفق به دیدن رونالدو شده اند.
علاقه مندان به سلبریتی ها به دنبال جایگزینی برای این ضرر هستند زیرا نمی توانند از راه های معمول و آسان به شهرت برسند و این جایگزینی گاهی با دیدن سلبریتی مورد نظرشان و گرفتن عکس و فیلم از آنها امکان پذیر است.
یک فرد مشهور و صاحب شهرت، دارای سرمایه سلبریتی (سرمایه ناشی از شهرت) و امتیازاتی که شهرت به همراه دارد. سرمایه سلبریتی برای او سرمایه اجتماعی و اقتصادی به ارمغان میآورد و گاه حتی او را به جایگاهی فرابشری نائل میکند. افرادی مانند مایکل جکسون، الویس پریسلی، مرلین مونرو وجود دارند، آنها حتی پس از مرگشان نیز مشهور هستند و طرفدارانی دارند، بنابراین علاقه به افراد مشهور پدیده جدیدی نیست.
علاوه بر این، همانطور که افراد مشهور از این سرمایه سلبریتی بهره مند می شوند، طرفداران نیز سعی می کنند با نزدیک شدن به سلبریتی و نسبت دادن چیزی به او از سرمایه سلبریتی بهره مند شوند و در این راه منزلت دلخواهی که جامعه به آن ها اعطا نکرده است، عزت و منزلت مطلوب را از فرد مشهور مطالبه کنند.
سلبریتی پرستی یک معضل اجتماعی است و مشکلات اجتماعی معضلات تک بعدی نیستند و نمی توان از یک جنبه مشکل را تحلیل کرد.
همیشه به راحتی می توان توپ را جلوی مردم انداخت، غفلت از جنبه های اجتماعی مشکل با سرزنش مردم، توهین و بی فرهنگی خواندن آنها مشکلی را حل نمی کند.
همانطور که گفته شد تعدادی از عوامل اجتماعی به این پدیده دامن زده اند، از شکست شخصی و شکاف بین اهداف و وسایل گرفته تا فقدان مقامات رسمی و تاثیرگذار، کاهش سرمایه اجتماعی و غیره که هر یک به سمت برجسته شدن و برجسته شدن گرایش دارند. که هرکدام از آنها در گرایش به سلبریتیها و علاقه افراطی به آنها نقش ایفا میکند و نیاز به تحلیل و بررسی عمیق دارد.
بنابراین، مقصر دانستن مردم و نادیده گرفتن بافت اجتماعی مشکل دور از انصاف است.