«من همیشه فیلم میسازم، حتی وقتی پشت دوربین نیستم»، «من هم معتقدم سینما یاد داده نمیشود، آموخته میشود»، «من هرگز عاشق سینما نبودم، اما عاشق زندگیام بودم. من را به این نقطه رسانده است که سینما فقط شغل من نیست و نه تنها عشق من جزء جدایی ناپذیر زندگی من است.” همه این جملات طلایی متعلق به رخشان بنی اعتماد است، کارگردانی که اکنون به 70 سالگی نزدیک می شود، می خواهد هر چه در این سال ها آموخته را با نسل جوان به اشتراک بگذارد.
به گزارش پی ام آپ، رخشان بنی اعتماد آنقدر تجربه دارد و آنقدر فیلم درخشان در کیف دارد که نشستن در کلاس های درس برای هرکسی که می خواهد در سینما کار کند یا حتی علاقه ای ساده به آن دارد، اتفاقی شگفت انگیز است. این پست توسط مجتبی میرتماسب در “صفحه جدید” ارائه شده است.
ترکیب میرثماسب به عنوان مستندساز قهار و بنی اعتماد که کارگردانی ماهر و در عین حال مستندساز برجسته ای است، به ثمر نشسته تا این فیلمساز پیشکسوت دیدگاه خود را از آموزش سینما و آنچه او را به سمت ساختن فیلم سوق داده است، بیان کند. . تفاوت کار در فیلم مستند و داستانی، بررسی سینمای اجتماعی و تاثیر آن، شتاب ایجاد ایده، اهمیت و اخلاق تحقیق، خلق شخصیت، نگارش فیلمنامه، انتخاب بازیگران سینمایی، انتخاب و جهت گیری بازیگران، فیلمبرداری ، طراحی هنری در این دوره بنی اعتماد به آموزش گریم، تدوین، صداگذاری فیلم و آداب شخصی فیلمساز می پردازد، اما کارگردان در دو قسمت اول این دوره چه گفته است؟
سینما درس نیست. رخشان بنی اعتماد با همان آرامشی که به نظر می رسد بخشی از شخصیت اوست همه چیز را برای شما تعریف می کند. اما اولی وظیفه شما را اینگونه تعریف می کند: «حتما شنیده اید که حق نمی دهند، بلکه می گیرند؛ من هم معتقدم سینما برای آموزش نیست، برای یادگیری است. بنابراین، اگر تخصص شما سینماست یا حتی اگر در آن کار می کنید، این جمله را که یکی از بزرگترین کارگردانان دهه های اخیر برجسته کرده است، به خاطر بسپارید: «الفبای سینما را می توانی یاد بگیری، اما با آن نمی توانی مدیر فیلمبرداری شوی».
آن شخص اگر فرصت تجربه در پشت صحنه و مطالعه در این زمینه و مطالعه کتاب های تخصصی بیشماری در این زمینه را داشته باشد و اطلاعات زیادی کسب کند می تواند خود را «مدیر عکاسی» بنامد. این تازه شروع کار است. شما باید بتوانید آنچه را که آموخته اید و تجربه کرده اید را از آن خود کنید. بنی اعتماد همچنین برای روشن شدن تکلیف بینندگان این سریال نکته دیگری را می گوید: سینما تنها تصویر ستاره های خوش پوشی که روی فرش قرمز راه می روند، جوایز بزرگ می گیرند یا محبوب و مشهور می شوند، نیست، سینما تلخی دارد که دیگر هیچکس نیست. بیش از آنهایی که در آن حضور دارند درک کنند.
هیچ فیلمی در هیچ کمدی برای همیشه ماندگار نیست. | حتما این جمله را بارها شنیده اید؛ جمله ای که خانم بنی اعتماد در یکی از مصاحبه هایش گفت و در این سال ها برای هرکسی که کارش اکران نشد، آلبومش به بازار نرسید، یا نقاشی و عکسش نرفت، تبدیل به عبارتی آرامش بخش شد. روی هر دیوار گالری این عبارت مایه تسلی هنرمند شد تا به خلقت بیاندیشد، گرچه آثارش در مدت کوتاهی فرصت دست یافتن به مردم را پیدا نکرد، حالا خانم بنی اعتماد از این ماجرا می گوید و یادش می آید بگوید که او هرگز تجربیات نیمه کاره او را زمان نمیداند، آنها را تلف نمیکند و با چشمان ماجراجویی به آنها نگاه میکند که مطمئناً روزی از آنها سود خواهد برد.
او همیشه در حال ساخت فیلم است | شما هم باید فکر کنید که چرا این سال ها کارگردان کم کار شده است؟ اگر از ما شنیدید، اما او را در جایی دیدید، این سوال را از او نپرسید که او را شگفت زده می کند: “من همیشه فیلم می سازم؛ حتی وقتی پشت دوربین نیستم.”
واقعیت برای بنی اعتماد بسیار مهم است. اما همانطور که خودش میگوید، با تمام امتیازی که به واقعیت میدهد، هیچ یک از شخصیتهایی که در فیلمهایش دیدهایم 100% پاداش واقعی ندارند. زیرا ابزار آن سینماست و این هنر هرگز واقعیت را نادیده نمی گیرد.
با تمام این اوصاف، آفاق، نرگس، گیلانه و طوبی واقعی ترین شخصیت هایی هستند که در زندگی مان با آن ها مواجه شده ایم، انگار نه انگار در اکران سینما. آخ غم آفاق اون لحظه که عادل و نرگس به تالار عروسیشون رفتند. آدم می تواند از این غم بمیرد.
حالا داستان شروع می شود | از قسمت دوم این کارگاه فیلمسازی است که با «رخشان د بنی اعتماد» آشنا می شوید. کارگردانی که می گوید هیچ وقت عاشق سینما نبوده اما زندگی اش او را به جایی رسانده که سینما نه تنها کار اوست و نه تنها عشقش، بلکه جزئی جدانشدنی از زندگی اوست.
او می گوید: 9 ساله بودم که پدرم فوت کرد و به دلیل رابطه عاطفی که با او داشتم بچه بسیار حساسی شدم. اما از دست دادن پدرش نه تنها درد بزرگی برای خانواده اش بود. مسیر زندگی او تغییر کرده و خانواده مجبور می شود به محله ای پر از مردم و همسایه های طبقه پایین جامعه نقل مکان کنند. کودک «روشن» در آن زمان به دانش آموزی سخت کوش تبدیل می شود و در خانه معلم همسالان و بزرگسالانی می شود که می خواهند خواندن و نوشتن بیاموزند. یکی از آنها مردی به نام «آقا سید» است که چهره اش «دایی جان» نام دارد. آقا سید نقطه طلایی تغییر زندگی روشن است. فردی کم آموزش و راننده همین شرکت که دبیر اتحادیه اتوبوسرانی هم هست و حقوق زیادی دارد.
خواندن و نوشتن خود را با رخشان بهبود ببخشید و او را وادار کنید تا موادی از قانون کار که از مطالبات کارگران صحبت می کند پیدا کند. اکنون این نوجوان 14 تا 15 ساله است و باید به جلسات اتحادیه برود و با کارگردان و خانوادههایشان ملاقات کند. این همان چیزی است که آن دختر حساس را به دختری کنجکاو و اجتماعی تبدیل می کند. آقا سید دین به ما بینندگان سینمای خانم بنی خیلی ایمان دارد. امیدواریم جای خوبی در آن دنیا داشته باشید.
از این لحظه است که رخشان با مفاهیمی چون تبعیض طبقاتی، فقر، مطالبات برحق و… آشنا می شود. از آقا سید و دیگران درس عبرت گرفته می شود و آن نوجوان نیز از این مشکل مصون نیست، اما این اتفاق آثار خود را تاکنون در زندگی او گذاشته است.
شناخت معجزه تصویر | زندگی در آن محله و آن شرایط باعث می شود رخشان بنی اعتماد بخواهد هر چه زودتر استقلال مالی پیدا کند و باری از دوش خانواده بردارد. در رشته معماری در دانشگاه پذیرفته شده است. در همان زمان آگهی می بیند که می گوید تلویزیون چند منشی صحنه بین دانشجویان استخدام می کند و پذیرفته شدگان بعد از مدتی در تلویزیون استخدام می شوند. خانمی که الان کارگردان است، فکر می کند که می تواند به این موضوع به عنوان یک شغل نگاه کند. اما همه چیز به این راحتی نیست. این بهانه ای می شود تا با معجزه تصویر آشنا شوید و بفهمید که معماری آن چیزی نیست که در زندگی خود به دنبال آن هستید. او از دانشگاه انصراف می دهد و در آزمون ورودی دانشکده هنرهای دراماتیک قبول می شود و بعد ماجرا مشخص می شود. مدیر فیلمبرداری شوید.
از تجربیات شخصی تا سینمای اجتماعی | حالا به عنوان یک سینماگر تمام گذشته آقا سید را با خود دارد. اما زندگی بازی جدیدی را برای او آغاز کرده است. او از همسرش (همسر اولش) جدا می شود و برای گرفتن حضانت پسرش (تندیس) باید سال ها از پله های دادگاه بالا و پایین برود. حرف بزن، بنویس، فریاد بزن. نتیجه؟ او متوجه می شود که به عنوان یک زن-مادر ایرانی، حقوقش پایمال شده و مصمم تر می شود تا از ابزار سینما برای بیان حقیقت استفاده کند. اتفاق انقلاب و شرایط ملتهبی که جامعه با آن روبهرو بود اضافه میشود: «من در آن زمان در تلویزیون بودم و گروهی قدرتمند از مستندسازان بودند، ما فیلم مستند را رسانهای برای بیان مطالبات مردم کرده بودیم. “مشکلاتی که باعث این دگرگونی شد را آشکار کنید. این باعث شد که مفهوم سینما برای من با سینمای اجتماعی یکی شود.”
سینمای اجتماعی از نگاه فیلمساز | بازتاب شرایط اجتماعی و فرهنگی در سرنوشت انسان ها و کنش ها و واکنش های آنها در برابر این شرایط، تعریفی است که خانم بنی اعتماد از سینمای اجتماعی ارائه کرده است. وی در عین حال می گوید: “اگر درگیر مسائل اجتماعی هستید، نمی توانید خود را منزوی کنید. نمی توانید بی تفاوت بمانید. نمی توانید از اخبار دور بمانید. سینمای اجتماعی به طور جدایی ناپذیری با زندگی شخصی، عواطف و تصمیمات مردم پیوند خورده است. فیلمساز، در فضایی دور از واقعیت های جامعه و بدون درک عمیق آن موقعیت، نمی توان نشست و خیال پردازی کرد، کار در سینمای اجتماعی مسئولیت بزرگی را برای فیلمساز در قبال مردم به همراه دارد.
او می گوید البته فکر نکنید ساختن فیلم در فضای شهری و در میان جمعیت شما را تبدیل به یک سینمای اجتماعی می کند. گاهی اوقات می توانید کل فیلم را در یک اتاق تنها با یک (یا حداکثر دو) شخصیت داشته باشید و یک فیلم اجتماعی عالی خلق کنید.
او در سه فیلم اول خود از موقعیت اجتماعی به عنوان وسیله ای برای ارائه شخصیت های داستان هایش استفاده کرد. اما این «نرگس» بود که روی شخصیت ها تمرکز کرد و فردیت آنها را برای نشان دادن شرایط اجتماعی متنوع نشان داد.
سینمای اجتماعی سند ماندگار تاریخ است | کارگردان معتقد است در جامعهای مثل جامعه ما با پیچیدگیها و تابوهایش. شخصی ترین فیلم ها نیز اجتماعی هستند و بنابراین هنر برای هنر برای او معنایی ندارد. در نظر بگیرید که گاهی یک فیلم اجتماعی بر اساس یک اتفاق خاص در یک موقعیت خاص تاریخی ساخته می شود و همین موضوع باعث می شود که دیگران فیلمساز را متهم کنند که فیلمش تاریخ مصرف دارد. اما نگران نباشید. اگر حتی یک گزارش هم نشان ندادید و به لایه های عمیق تری رسیدید، فیلم شما به سند تاریخ تبدیل می شود و برای همیشه ماندگار می شود.
مسترکلاس «صفحه جدید» به طراحی و کارگردانی مجتبی میر طهماسب از طریق پلتفرم «نمایشگر» راه اندازی شد.