گفت: چند وقت پیش یکی از دوستانم قصد داشت با زنی به نام زهرا ازدواج کند. اما نمی دانم چرا از هم جدا شدند و از هم جدا شدند. زود تیر یک شب در راه خانه بودم که زهره را دیدم. کنار جاده منتظر تاکسی ایستاده بود و من او را سوار ماشینم کردم تا او را به مقصد برسانم. در بین راه گفت کلیدهایش گم شده و نمی تواند به خانه برود و از من خواست که شب را در خانه من بگذراند تا صبح روز بعد با کمک کلیدساز به خانه اش برود. . آن شب نمی دانستم که همه اینها یک سناریو برای سرقت از خانه من است.
وی ادامه داد: زهرا آن شب به خانه من آمد و حتی شروع به تمیز کردن خانه ام کرد سپس چای درست کرد و برایم آورد اما بعد از نوشیدن چای بیهوش شدم، نمی دانم چه زمانی به هوش آمدم اما خودم را روی تخت بیمارستان دیدم. . این اتفاق باعث شد که سفر کاری به یک کشور خارجی را از دست بدهم. زهرا تمام چیزهای با ارزش و گران قیمت خانه ام را دزدیده بود. با همان دوست تماس گرفتم تا ردی از زهرا پیدا کنم، اما وقتی گفت که زهرا همین مشکلات را برای او ایجاد کرده است، متوجه شدم که این زن یک دزد حرفه ای است و با این ترفند خیانت می کند و مردان را فریب می دهد.
فریب مردان در فضای مجازی
با شکایت مهندس جوان، بازپرس دادسرای ویژه سرقت دستور دستگیری زن جوان را صادر کرد. با ادامه تحقیقات، ماموران با شکایت های مشابهی مواجه شدند. زهرا از طریق شبکههای اجتماعی با مردان جوان آشنا شد، به بهانههای مختلف به خانههای آنان سر زد، با چای یا آبمیوه مسموم آنها را بیهوش کرد و نقشه سرقت خود را اجرا کرد.
تحقیقات برای دستگیری وی ادامه داشت تا اینکه چند روز پیش تلفن مرکز پیام زنگ خورد و گزارشی مبنی بر نزاع خیابانی دو زن به پلیس گزارش شد. ماموران بلافاصله به محل رفتند و با مشاهده درگیری دو زن جوان، آنها را از هم جدا کردند. یکی از زن ها مدام فریاد می زد که خواهرم دزد است و فکر می کند من هم مثل او دزد هستم.
اما در این بین زن جوان نیز با دیدن ماموران قصد فرار مخفیانه را داشت که ماموران به او مشکوک شده و او را دستگیر کردند. در بررسی ها مشخص شد این دو زن خواهر هستند اما یکی از خواهران راز سرقت های خواهرش را فاش کرد و گفت: خواهرم زهرا دزد حرفه ای است.
به این ترتیب هنگام پرس و جو از گذشته وی مشخص شد که پلیس مدتی است او را تعقیب کرده و چند مرد نیز وی را به سرقت معرفی کرده اند. زهرا که با مدارک پلیس مواجه شده بود باید اعتراف می کرد. متهم 24 ساله با دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات برای کشف سایر جرایم احتمالی وی ادامه دارد.
گفتگو با دزد
سر چی با خواهرت دعوا کردی؟
خواهرم اموالم را گرفت و هرچه به او می گویم چیزها را برگردان، قبول نمی کند و می گوید دست او نیست.
مطمئنا از کجا آورده؟
تنها کسی که از دزدی های من خبر داشت خواهرم بود. طلاها و اشیای قیمتی که دزدیدم در خانه ام بود. چند روز پیش می خواستم طلاها را بفروشم که طلافروش به من مشکوک شد و سریع به خانه آمدم و قطعات را زیر یکی از موزاییک های بالکن خانه گذاشتم. تنها کسی که می دانست خواهرم بود. او در زمان مناسب طلا و اشیاء قیمتی را گرفته یا در واقع دزدیده بود.
حالا چرا تو خیابون باهاش دعوا کردی؟
وقتی فهمیدم دزدی کرده، آنقدر عصبانی بودم که نتونستم در خانه صبر کنم و هر چه سریعتر به خیابان رفتم تا او را ببینم و وسایلم را از او بگیرم. اما او گفت که از ماجرا خبر ندارد و شاید شوهرت او را برده باشد.
شوهر داری؟
آره
دزد را نمی شناخت؟
او حتی نمی دانست که من چهار بار به جرم سرقت و جیب بری دستگیر شده ام.
نمی ترسی شوهرت بفهمه؟
من با ترفندی خاص از مردان دزدی کردم و آنها می ترسیدند از آبروی خود شکایت کنند.
23302