در سال 1403 منتظر کاهش قیمت ارز و افزایش نرخ تورم/رشد اقتصادی نباشید.
زینی اختیار نوشت: بنابراین حتی با فرض ثبات روند کاهش نرخ رشد نقدینگی، عوامل مهم تری در یک دوره یک ساله وجود دارد که باید برای ارزیابی واقع بینانه تورم مورد توجه قرار گیرد.
یکی یکی از عواملی که تقریباً در تمامی جهش های کوتاه مدت تورم در اقتصاد ایران نقش برجسته ای داشته است، افزایش نرخ ارز است. به خصوص با توجه به ریسکهای سیاسی پیش روی اقتصاد ایران در سال جاری، هیچ نشانهای مبنی بر توقف رشد نرخ ارز وجود ندارد.
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان و میزان تنش های منطقه ای دو متغیر سیاسی بسیار مهم در تعیین روند رشد نرخ ارز و سایر متغیرهای موثر بر تورم در سال جاری است.
پیروزی نامزد حزب دمکرات می تواند فشار بر نرخ ارز را کاهش دهد و در نتیجه از تبعات تورمی جهش ارز بکاهد. اما در صورت پیروزی دونالد ترامپ، تشدید تحریمها و تشدید درگیریها دو خطر جدی برای اقتصاد ایران در سالهای آینده ایجاد میکند که به افزایش نرخ ارز و در نتیجه تورم دامن میزند.
رشد اقتصادی متغیر مهمی است که بر تورم تأثیر می گذارد. اقتصاد ایران در سال گذشته رشد نسبتاً قابل قبولی را به ثبت رساند که عمدتاً متأثر از رشد درآمدهای نفتی بود. انتظار نمی رود رشد اقتصادی در سال جاری تحت تاثیر رشد درآمدهای نفتی باشد. بنابراین با توجه به آمار تشکیل سرمایه گذاری های ثابت و روند نگران کننده خروج سرمایه و همچنین افزایش چشمگیر مالیات در لایحه بودجه سال 1403 به نظر می رسد اقتصاد ایران در سال جاری نتواند رشد مطلوبی را به ثبت برساند. .
با توجه به نقش درآمدهای مالیاتی در کاهش کسری بودجه و کاهش همزمان فشار بر رشد پایه پولی و نقدینگی، افزایش درآمدهای مالیاتی را می توان به عنوان نیرویی برای کاهش تورم تلقی کرد، اما تاثیر افزایش سریع آن بر رشد پایه پولی و نقدینگی است. نه افزایش مالیات که خارج از ظرفیت اقتصاد است قطعا بر رشد اقتصادی تاثیر خواهد گذاشت و تورم نیز تاثیر منفی خواهد داشت. علاوه بر این، محدودیتهای مالیاتی منجر به خروج موقت و دائم سرمایه از چرخه اقتصادی میشود که بر تورم نیز تأثیر منفی دارد.
در حال حاضر تفاوت نرخ ارز بازار آزاد با سامانه نیما حدود 60 درصد است که به معنای سود 60 درصدی ارز بر روی نرخ نیما است. این تنها یک نمونه از رانت های هنگفت در اقتصاد ایران است که مسیر نهایی آن به تورم ختم می شود.
آنچه در سال های آتی بیش از گذشته موجب نگرانی می شود این است که پیامدهای تورمی تصمیمات سیاست گذاران را به سمت تصمیم گیری های دیگری از جمله کنترل قیمت ها، مداخلات مخرب در بازار، اتلاف منابع و افزایش اجاره بها سوق می دهد که منجر به تصمیم گیری های بیشتر می شود. منجر به تورم و خروج سرمایه خواهد شد. اقتصاد ایران در یک مارپیچ تورمی بسیار خطرناک گرفتار شده است و شوک های خارجی مانند جهش ارز یا درگیری های منطقه ای می تواند کابوس ابرتورم را به واقعیت تبدیل کند. لازم به ذکر است تورم مزمن در دهه های اخیر زیرساخت های ذهنی و عینی بخش قابل توجهی از اقتصاد کشور را برای خروج از چرخه ریالی ایجاد کرده است، به این معنی که از دست دادن ابتکار عمل سیاست گذاران و زمینه سازی برای ابرتورم هموار می شود.
21302