روزنامه اعتماد نوشت: چنین فرونشست شدید زمین می تواند مسیر شریان های سطحی و زیرسطحی را تغییر داده و منجر به کاهش قابل توجه و غیرقابل برگشت ظرفیت سفره شود.
این موضوع با توجه به اینکه مناطقی با نرخ قابل توجهی از فرونشست زمین محل زندگی جوامع بزرگی مانند تهران و پرجمعیت ترین شهر غرب آسیا با جمعیتی بالغ بر 15 میلیون نفر است، بسیار حائز اهمیت است.
تهران به دلیل پتانسیل بالای فعالیت های زمین ساختی در برابر خطرات زلزله آسیب پذیر است. اگر کاهش قابل توجهی در پایداری زمین به دلیل فرونشست ناشی از بهرهبرداری بیش از حد شدید آبهای زیرزمینی با فعالیتهای تکتونیکی بیشتر همراه باشد، این امر به طور بالقوه میتواند اثرات یک زلزله را بدتر کند و یک فاجعه انسانی غمانگیز را ایجاد کند.
ایران در شرایط خشکسالی دست ساز انسان قرار دارد و نمونه ای از «خشکسالی های دست ساز» است که به کمبود آب ناشی از تهاجم انسان و دخالت در مدیریت ناپایدار زمین و آب اشاره دارد.
وضعیت خشکسالی انسانی با نسبت بیش از حد برداشت آب به منابع آب های زیرزمینی تجدیدپذیر موجود در حوضه های اصلی رودخانه های ایران مشهود است.
تعداد چاه های ثبت شده از 460000 حلقه در سال 1381 به 800000 حلقه در سال 1394 افزایش یافته است.
این تغییر رو به پایین در مقیاس حوضه حوضه حوضه حوضه نشان دهنده بهره برداری بیش از حد از ذخایر آب زیرزمینی به جای تنظیم برداشت از آب های زیرزمینی است.
بهره برداری بیش از حد از ذخایر آب زیرزمینی ایران را می توان با روش برداشت آب زیرزمینی توضیح داد: بیش از 90 درصد از کل رواناب از ذخایر آب زیرزمینی سطح حوضه ناشی از جذب انسان است. با این حال، کاهش در کل برداشت نشان می دهد که ذخایر آب زیرزمینی در برخی از حوضه ها ممکن است به اوج بحرانی رسیده باشد که در آن برداشت آب کاهش می یابد زیرا ذخایر آب زیرزمینی مشتق شده محدود است.
در مناطق پرآبیاری یا پرجمعیت، محصولات کشاورزی گسترش یافته اما درآمد کاهش یافته است.
کاهش گسترده آب های زیرزمینی در ایران عمدتاً انسانی است، اما با خشکسالی های هواشناسی یا هیدرولوژیکی تشدید شده است. واکنش آب های زیرزمینی به فشارهای انسانی سه مرحله توسعه را طی کرده است. ممکن است سال پرباران 1397-1398 کمبود آب زیرزمینی را در برخی از نقاط ایران کاهش داده باشد، اما مشکل اینجاست که منابع آب زیرزمینی ایران بسیار سریعتر از آنکه بتوان آن را دوباره پر کرد، در حال تخلیه شدن است. بنابراین این بارندگی های شدید در یک سال نتوانست مشکل را حل کند.
ایران از دیرباز با ناکارآمدی شبکه توزیع آب خود به ویژه در بخش کشاورزی مشکل داشته است. تولید مواد غذایی بدون بهبود راندمان آبیاری عامل اصلی برداشت بی رویه آب های زیرزمینی در ایران است. در این شرایط، مقدار کل آب به دست آمده توسط انسان بیشتر از مصرف غذای طبیعی در این مدت بود.
برداشت بیش از حد آب زیرزمینی نشان می دهد که ذخایر آب زیرزمینی حتی در سال های مرطوب هیدرولوژیکی نمی تواند به طور کامل بازیابی شود. حدود 76 درصد از سفره های زیرزمینی ایران مورد بهره برداری بی رویه است. عدم توقف این مشکل می تواند عواقب جدی داشته باشد و امنیت کلی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی ایران را به خطر بیندازد.
اولین قربانی کاهش چشمگیر آب های زیرزمینی ایران، امنیت غذایی کشور خواهد بود. آب کشاورزی بیش از 90 درصد برداشت آب ایران را تشکیل می دهد. حدود 70 درصد از کل جمعیت ایران – حدود 62 میلیون نفر – در مناطقی زندگی می کنند که برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی دارند و این مناطق 70 درصد کل آب مورد نیاز کشور را تشکیل می دهند. بنابراین مشکل اصلی ما تمرکز شدید جمعیت در مناطق اطراف شهرهای خشک است.
حتی در حوزه هایی که در حال حاضر بهره برداری بیش از حد در نظر گرفته نمی شوند، تقاضای آب کشاورزی بالاست. با افزایش تعداد چاه ها، مناطق آبی و محصولات معمولی، انتظار می رود برداشت بیش از حد در این حوضه ها افزایش یابد.