محبوبه ابوالحسنی: به نظر من یک خانه می تواند هر جایی باشد، می تواند بالای یک ساختمان بلند باشد، می تواند در یک خیابان قدیمی زیر بازار باشد، می تواند بزرگ یا کوچک باشد، می تواند برای همه معنا داشته باشد، یا می تواند هر رنگی باشد. ، می تواند رنگ شیشه یا سنگ باشد، می تواند قرمز باشد یا …
اما بهتر است بگویم: ما معتقدیم هر خانه ای که باشد باید سبز باشد، بله سبز، سبز، سبز باشد.
اکنون 15 سال است که هیچ کس به یادمان نمی آورد که خانه باید سبز باشد، صدایی با قدرت خسرو شکیبایی، بازیگری که حتی پس از مرگش همچنان تحسین برانگیز است، امروز پانزدهمین سالگرد درگذشت این هنرمند است که تدریس کرد. ما را که خانه باید سبز باشد و در «هامون» به ما می گوید: «وقتی آن که می خواهی شدم، دیگر من نیستم، یعنی خودم نیستم…» و ما را به عنوان دوست داشتن ما هستیم.
در سالگرد درگذشت این هنرمند گفت وگویی با مهدی صباغ زاده تهیه کننده سینما و تلویزیون انجام دادیم که در ادامه می خوانید.
خسرو شکیبایی کار خود را با تئاتر آغاز کرد اما بعد از هامون بود که درخشید. به عنوان یک فیلمساز، نظر شما در مورد هامون چیست؟
فیلم «هامون» ساخته آقای مهرجویی است و ایشان به عنوان کارگردانی توانا انتخاب درستی کردند. به نظر من بازیگری که به خوبی به نقشش تسلط داشته باشد باعث درخشش کار می شود.
بعد از «هامون» خیلی ها گفتند خسروشکیبایی همین شخصیت را حفظ کرده است. این نظر شماست؟
نه آقای شکیبایی سرشار از استعدادهای بالقوه بود و کارش هیچ گاه تقلید و کپی نبود. برای هر شخصیت جدیدی که بازی می کرد، چیز جدیدی برای نشان دادن داشت. درست است که شخصیت و عملکرد آقای شکیبایی شبیه هامون بود، اما این بدان معنا نیست که همه نقش های او یکی است.
با توجه به اینکه در سه پروژه با آقای شکیبایی کار کرده اید، کدام یک از ویژگی های شخصی ایشان بارزتر است؟
صبر اخلاق و رفتار بسیار انسانی داشت. او همیشه با همه همکارانش رابطه دوستانه داشت. او نه تنها تمام انرژی خود را برای خودش هدر می داد، بلکه سعی می کرد به سایر یازیگرانان کمک کند تا بازی قوی تری انجام دهند. او فقط به ارتقاء فکر نمی کرد، بلکه بیشتر به فکر پیشرفت تیم کاری بود. یکی از عوامل موفقیت آقای خسرو شکیبایی اخلاق و رفتار حرفه ای ایشان بود. او با همه اعضای گروهی که با آنها کار می کرد رابطه خوبی داشت و مورد علاقه همکارانش بود. حتی سال ها پس از مرگش، فقدان او در سینمای ایران محسوس است. بیان شیکیبایی در آثارش کاملا پخته و کامل بود، چیزی که متاسفانه امروز کمتر در بازیگران شاهد آن هستیم.
آن اخلاق و رفتارها در گذشته برای بازیگران مهمتر به نظر می رسید. چه آقای شکیبایی، چه آقای نصیریان و چه استادی، شهاب حسینی، پرستویی، زمانی که ما همکار بودیم، رعایت اصول اخلاق حرفه ای برایشان مهم بود. شاید این اخلاق نیز بعدها با دیدگاه های جدیدی که به وجود آمد تغییراتی ایجاد کرد، اما در آن زمان همه آنها بر یک اصل کار می کردند.
من از همه کسانی که با آنها کار کرده ام راضی بوده ام. امیدوارم همه موفق باشند. آنهایی که در قید حیات هستند مانند گذشته اخلاق حرفه ای را رعایت کنند یا اگر فراموش کرده اند به راه راست برگردند و آنهایی که از دنیا رفته اند روحشان شاد. شاید این اصول اخلاقی در عصر حاضر بی ربط شده باشد و نمی دانم چرا. شاید چون آن طور که باید کار نکردند، تئاتر کار نکردند، غبار صحنه نشدند یا با روش های ساده تری وارد سینما شدند. البته در بین بازیگران جدید کسانی هستند که به اخلاق احترام می گذارند. مشخص است که آنها تئاتر را انتخاب کردند، برای کارشان ارزش قائل بودند و زحمت کشیده اند.
از چند هنرمند نام بردید؟ در گذشته بزرگانی چون آقای نصیریان، شکیبایی و تعظمی را در تلویزیون دیده ایم. اما امروز شاهد همکاری افراد مشهور با تلویزیون نیستیم. به نظر شما دلیل آن چیست؟
اکثر بازیگران سینما تمایلی به کار در تلویزیون ندارند. این بازیگر دوست دارد کمتر در مجامع عمومی ظاهر شود تا آگاهی بیشتری از برند کسب کند. ظاهر امروز تلویزیون و مسائلی که برای آن مهم است با سینما بسیار متفاوت است. اگرچه سینما و تلویزیون هر دو در عرصه فرهنگ فعال هستند، اما تفاوت زیادی با هم دارند. این تفاوت ها در تکنیک، زمان، موضوع و خیلی چیزهای دیگر وجود دارد. از سوی دیگر به ندرت آثار ارزشمندی برای تلویزیون ساخته می شود و کمتر اثری مانند هزار دست علی حاتمی می بینیم. به همین دلیل بازیگران همکاری نمی کنند.
به خواندن ادامه دهید:
اتفاق دردناکی که برای خسرو شکیبایی در «کیمیا» افتاد/ او برای بیان خواسته اش مقابل آقای طبسی بازی کرد.
مهرجویی بهترین کارگردان/ از خسرو شکیبایی تا اتفاقات عجیب اجاره نشین ها
به نظر می رسد در گذشته نیز شاهد این همکاری با تلویزیون بوده ایم.
هیچ چیز با قبل قابل مقایسه نیست. همه چیز تغییر کرده است. مشکلات بیشتر شده است. سینما گران شده، اخلاق عوض شده و صدها چیز دیگر که امروز و فردا را حتی نمی توان با هم مقایسه کرد. اگر بخواهید زمان حال را با گذشته مقایسه کنید چه؟ امیدوارم نسل جدید با نگاهی سرشار از اخلاق حرفه ای روی کار بیاید. حرفه ای نگاه کنید و از بزرگترها یاد بگیرید. وقتی این اتفاق بیفتد ما هم امیدواریم سریال خوبی برای تلویزیون بیاید و بازیگران خوب و شناخته شده ای در تلویزیون بازی کنند.
اما متاسفانه با این روال، عرصه تلویزیون روز به روز تنگتر می شود. به همین دلیل و به دلیل این مشکلات، بازیگران کمتر با تلویزیون همکاری می کنند، از طرفی می خواهند از طریق حرفه خود امرار معاش کنند. بنابراین آنها به سینما می روند. با این حال، با پول کلانی که به دست می آورند، برخی افراد خود را گم کرده اند. با کارشان در این اوضاع نابسامان اقتصادی سینما به بدنه سینما لطمه می زنند، چون با این پول های کلانی که بازیگران می خواهند فیلم خوب ساخت خیلی سخت است. بازیگر باید در نظر داشته باشد که در فیلمی با مضمون سطحی و طنز که فروش بهتری دارد، دستمزدش ممکن است با فیلمی با مضامین جدی تری متفاوت باشد و نباید توقع زیادی داشته باشد.
برای یکی از فیلم ها آقای نصیریان مدت زیادی در یک اتاق ماندند اما هیچ گاه شکایت نکردند، اما حالا بازیگران اغلب آرزوی یک اتاق جداگانه و یک اتاق کاملا معمولی را دارند. ارائه این امکانات در این شرایط واقعا امکان پذیر نیست.
به نظر شما سلیقه مخاطب تغییر کرده است؟
مسئولین و سینماگران مقصر هستند نه سلیقه مردم. همگی مخاطب را به سمت سطحی نگری سوق می دهند. از سوی دیگر، تماشاگرانی که ناراحت هستند و دغدغههای خودشان را دارند، از سوی مسئولان تحت فشار قرار میگیرند تا فیلمی را ببینند که به آن فکر نمیکنند و فقط سرگرم شوند و کمی بخندند.
اما لذت تماشاگر نباید دلیلی برای تغذیه بیهوده بیننده باشد. باید تلاش کنیم جریان سینمای ایران را که فرهنگ مردم در سال های اخیر به خوبی به جهانیان معرفی کنند، به سمتی هدایت کنیم که تماشاگران به سینما احترام بگذارند و قدردان آن باشند. برای اینکه سینما برای مخاطب ارزشمند باشد، باید به گونهای طراحی شود که به مسائل معیشتی و اقتصادی و همچنین سایر موضوعاتی که مردم با آن سر و کار دارند بپردازد.
من هیچ مشکلی با ساخت کمدی ندارم، اما می گویم باید به ژانرهای مختلف اهمیت داد. سپس مخاطب مانند کسی می شود که به فروشگاه رفته و می تواند از بین تنوع موجود انتخاب درستی داشته باشد. سینما مجموعهای از ژانرهای درام، جنگی، کودکانه، خانوادگی، ترسناک، پلیسی است که همگی کارایی و کیفیت دارند. پس باشد که مردم از آن استقبال کنند. اما اگر فیلمهایی که ساخته میشوند بیجان و بیکیفیت هستند، چرا مخاطب باید وقت خود را برای کارهای بد تلف کند؟
مثلاً اگر فیلمی با نگاه اجتماعی ساخته شود اما جذابیت و کیفیت لازم را نداشته باشد، واضح است که مخاطب آن را نمی پذیرد. این ربطی به بد سلیقه مخاطب ندارد، فیلمسازان در اینجا وظیفه دارند. آنها باید روی یک فیلمنامه قوی، محکم و غنی کار کنند که مخاطبان با علاقه دنبال کنند و احساس نکنند به شعورشان توهین شده است. مثلاً وقتی مشکلات را صدا می کنیم، نباید آنها را طوری بیان کنیم که باعث ناراحتی مخاطب شود.
برگردیم به خسرو شکیبایی. یک سال بعد از اکران هامون در فیلم جستجوی جزیره با آقای شکیبایی همکاری داشتید. تفاوت حمید «هامون» با اسد احدی در «جستجوی جزیره» چه بود؟
این دو نقش از نظر ظاهری با هم تفاوت هایی داشتند، اما به طور کلی برخی از ویژگی ها ناشی از ماهیت و شخصیت خود بازیگر، صبر در این دو نقش یا هر نقش دیگری در فیلم هایی است که با هم کار کرده ایم، چه پیشنهاد 50 میلیونی. “. ، یا “جستجو” در جزیره “صبحانه برای دو نفر” مهارت ها و استعداد خود را در هم آمیخت تا نقشی را که خود واقعی او بود به ارمغان آورد و نقشی متفاوت و جدید بازی کند. او شخصیتی داشت که به سرعت نقشی را که به او محول شده بود تشخیص داد و به رخ کشید.
با اینکه بیش از 30 پروژه برای سینما و تلویزیون کار کرده اید، اما تنها در سه پروژه با آقای شکیبایی کار کرده اید. آیا فکر می کنید چرا نتوانستید همکاران بیشتری داشته باشید؟
من همیشه نقش هایی را پیشنهاد می کردم که فکر می کردم شیکی بای می تواند بهتر بازی کند. ما سال ها با هم دوست بودیم و هر وقت چیزی پیش می آمد اول به او می گفتم. با این حال، بازیگر باید از نظر عاطفی با شخصیتی که قرار است بازی کند ارتباط برقرار کند. یک چیز را فراموش نکنیم: هیچ کس نمی تواند جای او را بگیرد.
۲۴۵۲۴۵