در سال 1403 در دانشگاه تهران جلسه ای برای بررسی چالش های تعیین دستمزد تشکیل شد.
جلسه بررسی چالش های تصویب حداقل دستمزد 1403 بعدازظهر دوشنبه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با حضور جمعی از اساتید دانشگاه و فعالان کارگری برگزار شد.
در ابتدای این نشست، علی نصیری اقدم، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مشکلات تعیین حداقل دستمزد در ایران، اظهار داشت: طی 6 سال گذشته علیرغم تورم بالای 40 درصدی هر سال. 10 درصد حقوق زیر نرخ تورم مصوب می شود و در این میان افزایش 57 درصدی در سال 1401 تنها یک استثنا بود؛ بنابراین شاهد نصف شدن قدرت خرید کارگران در این شش سال هستیم.
وی با اشاره به اینکه جمعیت زیادی هستند که با سختی هزینه اتوبوس و مترو را پرداخت نمی کنند، گفت: حقوق پایین ساختار کار و روابط اجتماعی و بهره وری را تضعیف می کند. دستمزدهای نامناسب به میزان زیادی بهره وری را کاهش می دهد و این امر در تحقیقات کارمندان و کارگران دیده می شود.
این استاد دانشگاه با تاکید بر انسداد سیاست اقتصادی با حقوق ناکافی تصریح کرد: دلیل اینکه نمی توانیم قیمت انرژی، حبوبات و نان را تعدیل کنیم این است که حقوق کمی می دهیم و با این حقوق قطعا افزایش قیمت های کلیدی افزایش می یابد. پیامدهای اجتماعی و امنیتی دارد.
به گفته نصیری اقدم، تامین مالی تولید در بازار با نرخ سود 50 درصدی امکان پذیر نیست و در نتیجه امکان افزایش واحدهای تولیدی وجود ندارد و بهای تمام شده تولید دائما در حال افزایش است که بر تورم تاثیر می گذارد. این در حالی است که ما به اشتباه افزایش حداقل دستمزد را تنها مقصر تورم میدانیم، در حالی که تنها تلاش ما در دولت دستمزد است و دستمزدها مقصر تورم نیستند.
وی با بیان اینکه کارفرما تلاش می کند تا حد امکان حقوق کمتری پرداخت کند و به همین دلیل کارگران نیازمند سپر حفاظتی از حداقل دستمزد هستند، خاطرنشان کرد: نرخ سود. یکی این یکی از ابزارهای کنترلی است که توسط بانک مرکزی در سراسر جهان تعیین می شود. مشابه ساختار نرخ بهره، چیزی به نام ساختار دستمزد داریم. در مورد مکانیسم تعیین نرخ سود، همیشه قانون تعیین کننده است، اما وقتی به حقوق می رسیم، اساسا یک مکانیسم رفتار تبعیض آمیز دیگری ایجاد می شود.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اهمیت حقوق در بهره وری تصریح کرد: نیروی کار تا زمانی که از کارفرما رانت یا امتیازی دریافت نکند برای آن کار نمی کند. دستمزدها با توجه به ساختار دستمزد کل بازار کار شکل میگیرد و اتخاذ دستمزدهای کمتر باعث کاهش اشتغال میشود.
نصیری اقدم ادامه داد: دیدگاه رایج در علم اقتصاد می گوید افزایش دستمزد باعث کاهش سرمایه گذاری و سود و افزایش بیکاری می شود، اما رویکرد رقابتی در اقتصاد می گوید که در واقع افزایش دستمزد با افزایش بهره وری تا حدودی نرخ سود را افزایش می دهد. و تمایل بیشتر به کار که باعث افزایش اشتغال خواهد شد.
وی با رد بحث مارپیچ دستمزد و تورم و تاثیر دستمزد بر سطح قیمت ها، تصریح کرد: در کنار این بحث، برخی می گویند افزایش دستمزد کارگران باعث رقابت و تقاضا برای دستمزد بیشتر برای کارکنان دولت می شود و این امر کسری بودجه دولت را با افزایش حقوق کارمندان افزایش می دهد. اما هر دو استدلال اشتباه است.
این کارشناس اشتغال و توسعه افزود: آنچه در سطح خرد صادق است لزوما در سطح کلان صادق نیست. خطای ترکیبی در ذهن ما را به این فکر میاندازد که زیان کوتاهمدت یک شرکت تأثیر منفی بر کل اقتصاد دارد، اما گاهی اوقات زیان موقت یک شرکت برای کل فرآیند شرکتها مفید است.
نصیری اقدم با بررسی سهم حداقل دستمزد در افزایش قیمت ها خاطرنشان کرد: اگر امروز دستمزد 40 درصد افزایش پیدا کند حتی یک درصد تورم اتفاق نمی افتد زیرا با افزایش چهل درصدی بیشتر به نقطه صفر می رسیم.
وی افزود: جان مینارد کینز گفت که فعالان اقتصادی همیشه ناامن هستند و همیشه ظرفیت بیشتری نسبت به تقاضا ایجاد می شود. بنابراین ما در همه صنایع خود ظرفیت خالی داریم و امکان افزایش دستمزد وجود دارد و این باعث بیکاری نمی شود.
به گفته این استاد دانشگاه علامه طباطبایی، بر اساس نظریه افزایش ضرایب، منشأ کسری بودجه به اشتباه به دستمزد و حقوق کارگران و کارمندان نسبت داده می شود. اما از نظر رقیب اقتصادی گفته می شود افزایش تقاضا باعث رشد رونق و گردش پول در اقتصاد می شود.
نصیری اقدم با مثالی گفت: اگر فردا بخواهم پول امروز را خرج کنم امروز چند بار خرج کنم؟ بنابراین در اقتصاد ما مجبور به کسری بودجه هستیم. شومپیتر، اقتصاددان معروف غربی، به درستی میگوید که تاجر باید بدهکار باشد، زیرا بدون بدهی گردشی وجود ندارد. حتی اگر کار در نهایت قرض گرفته شود، اشکالی ندارد.
وی با بیان اینکه آمریکا و ژاپن بدهکارترین کشورهای دنیا هستند، گفت: در اقتصاد کینزی گفته می شود که برای رفع کسری بودجه ابتدا باید کسری جدیدی ایجاد شود و با رفع آن، دولت اصلاح کند. سیاست های دستمزدی و قانونی بدون ترس.
بدون تشکل مستقل کارگری امکان مذاکره حقوق وجود ندارد
حسین اکبری، فعال کارگری و کارشناس بازار کار نیز در این نشست با اشاره به مباحث حقوقی تعیین دستمزد خاطرنشان کرد: در هر دوره ای در تعیین دستمزد مشکل داریم. حتی در سالی مانند سال 1401 که حقوق طبق قانون به حداقل سبد معیشتی نزدیک شد و پس از گذشت چندین سال بیش از تورم افزایش یافت، بسیاری از نهادهای دولتی و غیردولتی تلاش کردند تا افزایش 57 درصدی حقوق را لغو کنند. بنابراین بحث افزایش حقوق بسیار مهم و راهبردی است.
وی با اشاره به کنوانسیون ها و توصیه های سازمان جهانی کار در زمینه تعیین حداقل دستمزد، تصریح کرد: در شرایط عادی اقتصادی، سیاسی و جهانی، دستمزد به صورت متعارف تعیین می شود و در شرایط نامتعارف خاص ایران، از نظر تاریخی، حقوق به شکل دیگری تعیین شده است و باید بررسی تاریخی شود.
این فعال کارگری با بیان اینکه سه دوره توسعه حداقل دستمزد در کشور داشتیم، خاطرنشان کرد: در دهه 1320 با توجه به موضوع استعمار و اشغال ایران و رشد اقتصاد صنعتی و طبقه کارگر ایران، آنها برای این طبقه کارگر نوپای کشور کمپین هایی به راه انداختند که این بخش از جامعه ایران را با حقوق کارگری آشنا کرد. نتیجه این مبارزات در کنار نهضت ملی شدن صنعت نفت، منجر به تصویب قانون کار اولیه ما در سال 1327 شد.
اکبری می گوید که بعد از کودتای 28 مرداد یک واحد عملیاتی آمریکایی در وزارت کار ایران ایجاد شد که در میان آنها 13 کارشناس آمریکایی حضور داشتند که گفتند: این واحد عملیاتی در سال 1377 تغییراتی در قانون کار و روابط کار ایجاد کرد که از روند قبلی منحرف شد. فعالیت اتحادیه ها و تشکل های کارگری به شدت محدود شده و شورای عالی کار ابتدا با انتخاب وزیر کار تعیین می شود.
وی با بیان اینکه این روند پس از انقلاب تا ارائه لوایح اصلاح قانون کار در سال 58 ادامه داشت، اظهار داشت: پس از پیروزی انقلاب، شورای انقلاب و دولت موقت تشکل های کارگری را که نقش مهمی در این زمینه داشتند حذف کردند. انقلاب قدرت را که از بین می برند با یک قطعنامه کلی همه اتحادیه ها و تشکل های واحدهای صنعتی بزرگ غیرقانونی اعلام می شوند.
این فعال صنفی افزود: تشکل های باقی مانده در سال 62، اتحادیه ها و شوراهای باقی مانده در سایر کارگاه ها توسط بقیه نیروهای نزدیک به دولت حذف می شوند. تا زمانی که شوراهای اسلامی کار تشکیل و مجوز نگرفته، اساسا تشکل کارگری فعالی در واحدها نداریم.
اکبری با بیان اینکه بعد از جنگ تشکل اصلی شوراهای اسلامی کار بود و پس از آن مجامع نمایندگی و شوراهای صنفی اجازه فعالیت پیدا کردند، یادآور شد: تشکل مستقل دیگری در این دوره نداریم. برای مدت طولانی، حتی سازمان های مجامع نمایندگی و شوراهای صنفی فقط روی کاغذ وجود داشت. شوراهای اسلامی کار از بدو انتخاب توسط کمیته های ارزیابی مورد بررسی قرار گرفته و از فیلتر عبور کرده و ساختار آن به گونه ای بسته شده است که نوعی اعلام دیکتاتوری قانونی در چارچوب تشکل های موجود بر کارگران اعمال می شود. برای احقاق حقوق کارگران مشکلات زیادی ایجاد کرده است.
این فعال صنفی با تاکید بر اینکه در بسیاری از کارگاه ها به دلیل ضعف بازرسی و نظارت خارج از حوزه دولتی و واحدهای بزرگ حداقل دستمزد رعایت نمی شود و بسیاری کمتر دریافت می کنند، گفت: کارگر با کوچکترین اشاره ای از سوی کارفرما به دلیل عدم وجود اجرای قانون در دست شرکت های پیمانکاری منابع انسانی مورد بهره برداری قرار می گیرند.
اکبری با اشاره به اینکه آموزه های نئولیبرالیسم دارای ابزارهایی است که شامل خصوصی سازی، مقررات زدایی و آزادسازی قیمت ها می شود، گفت: وزیر کار فعلی سیاست های سازمان برنامه و بودجه را دنبال می کند که دستور افزایش 20 درصدی را می دهد و شامل همان سیاست های نئولیبرالی می شود. . رفتارها در نسخه حقوق و دستمزد شورای عالی کار هم اینجا به عنوان یک نمایش عمل می کند و نمایندگان کارگری فرصت مانور ندارند.
کاهش حساسیت جامعه نسبت به کارگران باعث کاهش قدرت کارگران شد.
در پایان این جلسه علیرضا میرغفاری عضو کارگری شورای عالی کار و نماینده کانون عالی انجمن های صنفی کارگری با اشاره به مذاکرات شورای عالی کار اظهار داشت: جامعه شناختی از کارگری ندارد. و حتی ممکن است سخت کوش بودن را یک برچسب منفی در نظر بگیرید. پشتوانه اجتماعی ما نیز به دلیل نبود شأن اجتماعی کافی از بین رفته است که حساسیت جامعه نسبت به منافع کارگران را کاهش داده و قدرت اجتماعی کارگران را کاهش داده است.
وی با اشاره به اینکه در دهه شصت 90 درصد کارگران ما قرارداد دائم داشتند، تصریح کرد: در دهه هفتاد با تغییراتی در قانون کار این درصد معکوس شد. تشکل های مستقل ما در همین دوره به دلیل نبود امنیت شغلی نابود شدند و بدون تشکیلات قوی باید در ساختاری نابرابر در شورای عالی کار مذاکره کنیم.
به گفته این فعال صنفی، موضوع دستمزد کارگران برای اکثریت اعضای دولت و کارفرمای شورای عالی کار اصلا مهم نیست و گاها با طرح موضوعاتی می خواهند مذاکره را از موضوع اصلی قدرت خرید کارگران منحرف کنند. منحرف شده به عنوان حقوق منطقه ای.
میرغفاری با بیان اینکه حقوق 1403 باید سبد معیشتی را در اولویت قرار دهد اما هنوز سبد تعیین نشده است و حقوق امسال تنها 33 درصد سبد معیشت را پوشش می دهد، خاطرنشان کرد: امسال در گروه کارگر حداقل سبد معیشتی داریم. 25 میلیون تومان. رسیدیم اما اگر حقوق نزدیک به سبد معیشتی نباشد و همان تفاوت حقوق و سبد معیشتی و تورم باقی بماند، من به عنوان عضوی که رای ندارم، مخالف امضای مصوبه افزایش حقوق هستم. حداقل دستمزد شورای عالی کار