یک جامعه شناس گفت: خانواده واژه ای معنادار است که وقتی به آن فکر می کنیم، موجی از عواطف و احساسات را در درون ما برمی انگیزد.
امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس گفت: خانواده در فرهنگ اسلامی همچون دژی مستحکم و نهادی مقدس است و بیشترین مسئولیت رشد و تکامل، تربیت، تعالی و سعادت افراد را بر عهده دارد. و ازدواج در نظام الهی رسیدن به آرامش و آسودگی خاطر، پیمودن مسیر رشد، رسیدن به کمال انسانی و نزدیک شدن به ذات حق است و نقطه حساس این انتقال نقش آغاز ازدواج است. دوره زمانی.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، وی افزود: بی شک خانواده های لجام گسیخته، بی بند و بار و متعهد در جامعه ما آسیب پذیری ایجاد می کنند، در جامعه ای که هیچ نشانه ای از خانواده سالم دیده نمی شود، آمار طلاق روز به روز در حال افزایش است و کمتر می شود. ازدواج های مطلوب و برنامه ریزی شده به طور کلی ریشه بسیاری از انحرافات اجتماعی را باید در خانواده جستجو کرد.
او گفت: «آیا خانواده تا این حد مؤثر است؟» مطمئناً پاسخ مثبت است، اما سؤال اصلی این است که خانواده سالم چیست و چگونه می توان از بروز مشکلات در خانواده جلوگیری کرد. وقتی در خانوادههای سخت مشکلی پیش میآید، همدیگر را مقصر میدانند و در نهایت فردی که ضعیفتر است و نمیتواند از خود دفاع کند، باید بار تمام گناهان و مشکلات را به دوش بکشد. معمولاً این شخص است که علائم بیماری را نشان می دهد و برچسب بیماری به او می زند و به اصطلاح در خانواده مشکل ساز است.
خانوادههای سالم از تلاش برای حل مشکلات با روشهای رفتاری ناکارآمد صرف نظر میکنند و به دنبال راهبردهای جدید و خلاقانه میگردند، در حالی که خانوادههای مشکلدار مشکل را انکار میکنند یا بر اساس منطق روزمره و روشهای غیرموثر و احساسی سعی در حل آن میکنند.
وی به نمونه هایی از خانواده های سالم اشاره کرد و گفت: در خانواده سالم آرزوها و دغدغه ها به صورت مبهم و پیچیده بیان نمی شود، بلکه به وضوح بیان می شود. هر فردی قادر است با نظرات دیگران درگیر شود، حتی اگر آنها متفاوت باشند و با عقاید خود تناقض داشته باشند. فرد امیدها، ترس ها و انتظارات خود را به سایر اعضای خانواده بیان می کند.
قرایی مقدم ادامه داد: در خانواده های سالم نوعی سازماندهی و سلسله مراتب منعطف در مرزهای بین نسلی والدین و فرزندان وجود دارد، اما در خانواده های مشکل دار، به هم خوردن مرزهای بین نسلی همراه با از هم پاشیدگی سازمان و شکل گیری سازمان مشاهده می شود. مثلث ناسالم.» «معنای مثلث بیمار این است که دو نفر از اعضای خانواده علیه یک نفر متحد شوند؛ مثلاً مادر و پسر علیه پدر متحد شوند و جبهه ائتلاف تشکیل دهند.
این جامعه شناس گفت: در خانواده سالم یک نظام ارزشی مشترک ایجاد می شود. در این نوع خانواده، اعضا با احترام و احترام به یکدیگر و در عین حال استقلال خود را از نظر شخصیتی حفظ می کنند.
وی گفت: در خانواده های سالم طیف وسیعی از احساسات را می توان ابراز کرد. به عنوان مثال، احساسات لطیف مانند احساسات متناقض و غم انگیز بیان می شوند. در این خانواده ها جای بحث وجود دارد. مناقشات به پالایش و حل و فصل کشیده می شوند و مانند آتشی در میان خاکستر نمی مانند.
وی افزود: خانواده ناسالم خانواده ای است که نتواند نیازهای رشدی خود را برطرف کند، مشکلات و تعارضات خود را حل کند و کارکردهای آن مختل شود.
وی ادامه داد: با توجه به چنین مشکلی، خانواده ای آسیب زا یا مشکل ساز در اثر ازدواج ناموفق به وجود می آید و ازدواج های ناسالم توسط افراد ناسالم و مشکل ساز شکل می گیرد. برای آنها (همجنسی)، یک فرآیند چند نسلی از خانواده های دارای مشکل پدید می آید و این سیستم نابسامان از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. در این سیستم، مرزها نامشخص و مبهم است، اعضای خانواده استقلال ندارند، تضادهای زیادی وجود دارد، ابراز آزادانه احساسات مشکل ساز است، الگوهای ارتباطی آشفته و بحث ها کاملا بسته است. این خانواده ها برای حل مشکلات خود با مشکلات زیادی روبرو هستند.»
وی گفت: عموماً چنین خانواده هایی دارای اقتدار و قدرت بسیار نامشخص، غیرشفاف و ناکارآمد هستند و ارتباط نیز نشان دهنده نارضایتی است. روحیه افراد ضعیف و مستعد افسردگی است. نظام بسته خانواده و اعضای آن از سردی عاطفی و جدایی رنج می برند. در برخی از این نوع خانواده ها، مرزها بسیار خشک است و افراد نسبت به یکدیگر بی تفاوت هستند و یا ممکن است مرزها در هم تنیده شوند. عشق و محبت در این مکان ها مشروط است و حریم خصوصی افراد رعایت نمی شود، آستانه تحمل بسیار پایین و درگیری ها و تنش ها بسیار بالاست. مشکلات از سوی اعضا نادیده گرفته میشود و اعضا تلاشی برای کمک و درخواست کمک نمیکنند و به نظر میرسد علائم بیماری از یک عضو به عضو دیگر منتقل میشود.»
وی تصریح کرد: ویژگیهای این خانواده عموماً ترس زیاد، مرزها، قوانین مبهم و پنهان، عدم آزادی و روابط نادرست متقابل است. ویژگیهای خانوادههای ناسالم. انکار: چنین خانواده هایی مشکل خود را انکار می کنند. به همین دلیل مشکلات آنها هرگز حل نمی شود. فاصله صمیمیت: صمیمیت بین لباس ها بسته می شود. نقش های انعطاف ناپذیر: اجبار و الزام در این خانواده ها تکان دهنده است. کودکان به دلیل کودک بودن اصالت خود را از دست می دهند.
مرزها محو می شوند و همه برای یکدیگر احساس می کنند، تصمیم می گیرند، فکر می کنند و عمل می کنند. قربانی کردن نیازهای فردی و افراد، اعضای فراموش شده هستند. نیازهای آنها برآورده نمی شود، اعضا تقریبا همیشه عصبانی و افسرده هستند. عدم ارتباط: تعارض زمانی رخ می دهد که اعضا یا با یکدیگر در تعارض باشند یا توافق کرده باشند که با یکدیگر درگیری نداشته باشند. مرموز بودن یا پنهان کاری یکی از مواردی است که خانواده را منجمد، پنهانی و ریا می کند. در این شرایط همه اعضا از برخی مسائل آگاه هستند اما طوری رفتار میکنند که گویی نمیدانند.»