پناهندگان غزه برای زنده ماندن با سرمای شدید و احتمال بمباران اسرائیل مواجه می شوند.
به گزارش خبرنگار عصر ایران خبرگزاری فرانسه وی از منطقه غزه نوشت: «اسماعیل نبهان» به همراه فرزندان و نوههایش مقابل آتش در چادری از پارچه و پلاستیک که در هوای آزاد در جنوب شهر رفح برپا شده بود، نشسته است. کمی… سرما شدید است و چادر سعی می کند در برابر بادهای شدید مقاومت کند.
نبهان (60 ساله) می گوید: دو روز پیش باد شدیدی آمد، تمام شب سعی کردیم نایلون را به چادر ببندیم، در بیابان زندگی می کنیم و دریا جلوی ماست. سرما دو برابر سردتر است.
چادری که 28 نفر در آن زندگی می کنند به دلیل سوختن هیزم و تکه های پلاستیک بوی تعفن می دهد. دود خفه کننده محل را پر کرده است.
این چادر یک خانواده آواره از مرکز غزه است یکی این یکی از هزاران چادر پناهجویان است که در جنوب نوار غزه برپا شده است. آنها در صدها متری سواحل مدیترانه، در جنوب غربی شهر رفح، در نزدیکی مرز با مصر قرار دارند.
یک پناهجوی فلسطینی در یک چادر در نوار غزه آتش روشن کرد
جنگ اسرائیل علیه غزه بیش از سه ماه به طول انجامیده است. در نتیجه این جنگ بیش از 23000 نفر کشته شدند که بیشتر آنها زن و کودک بودند. این جنگ پس از حمله حماس به اسرائیل در سال 15 آغاز شد مهر در 7 اکتبر اتفاق افتاد. در این حمله 1200 نفر در اسرائیل کشته و 220 نفر اسیر شدند.
راده عوض، همسر اسماعیل نبهان می گوید: دودی که از سوختن پلاستیک استنشاق می کنیم، سینه ما را می سوزاند.
نوه اش کنارش سرفه می کند. راده (50 ساله) می گوید: «همه بچه ها از بوی دود و سرما مریض هستند. سرفه و آبریزش بینی متوقف نمی شود. لباس ها برای گرم نگه داشتن آنها کافی نیست.»
وی افزود: تعداد پتوها کافی نیست. هر سه نفر یک پتو دارند و با هم استفاده می کنند.»
رائده از پسرش حاتم می خواهد که هیزم بیاورد. هیزم خیس است. برای خشک کردن آن چهار روز زمان نیاز داریم، یکی دو روز برای گرم کردن و پختن غذا برای 30 نفر کافی است. او می گوید: «این یک وضعیت غم انگیز است.
بر اساس گزارش سازمان ملل، تعداد آوارگان غزه امروز 1.9 میلیون نفر از جمعیت 2.4 میلیونی غزه است.
بیانیه مشترک سازمان بهداشت جهانی، برنامه بینالمللی غذا و صندوق کودکان سازمان ملل متحد روز یکشنبه تأیید کرد که نوار غزه “به یک تغییر اساسی در جریان کمکهای بشردوستانه نیاز فوری دارد.”
آنها خواستار ایمن شدن مسیرهای عرضه سریعتر شدند و هشدار دادند که سطح کمکهای فعلی بسیار کمتر از آنچه برای جلوگیری از ترکیب مرگبار گرسنگی، سوءتغذیه و بیماری لازم است، است.
آژانس کمک های بشردوستانه سازمان ملل متحد (OCHA) در گزارش روز یکشنبه خود اعلام کرد که کمبود شامل 1200000 پتو و تشک، حداقل 50000 چادر زمستانی خانوادگی و 200000 قلم لباس زمستانی است.
در منطقه رفح در جنوب غزه، محمد کحیل، یک آواره از شمال غزه گفت: ما نه غذا داریم، نه آب و نه گرما. ما در حال یخ زدن هستیم.”
حنین عدوان (31 ساله)، مادر شش فرزند، از اردوگاه نصیرت در مرکز غزه به سمت رفح آواره شد. در حالی که سرفه می کرد گفت: احساس می کنم شب از سرما می میریم.
حنین که چادرش صدها متر با دریا فاصله دارد، برای در امان ماندن از سرما سه تشک روی هم می گذارد.
وی ادامه داد: هیچ راهی جز آتش برای گرم کردن نیست، اما هیزم گران است و پول نداریم.با پلاستیک آتش درست می کنیم و از بوی آن خفه می شویم.
در کنار او پسرش فادی (14 ساله) نشسته است که مسئول تهیه پلاستیک برای روشن کردن آتش است. پسر به دستانش که مشکی بود اشاره میکند و میگوید: «من میروم آنجا نزدیک حوضهای فاضلاب در مرز.» زیر شنها پلاستیک است. هر روز پلاستیک را با چاقو حفر و برش می دهم.
«برادران من شبها از سرما میمیرند، من هم همینطور. پسر بدون توجه به زخم هایی که دستانش را پوشانده بود ادامه داد: «باید چیزی را روشن کنیم وگرنه یخ می زنیم».
خالد فرج الله، 36 ساله، در چادری نزدیک، برای خانواده شش فرزندش، از جمله یک کودک با نیازهای ویژه، نان تهیه می کند.
«نیازهای ویژه» به کودکان دارای معلولیت یا بیماری های خاص اشاره دارد.
خالد که از خانه اش در شرق شهر غزه رانده شده است، در گوشه چادر نان می پزد و به پسرش می دهد.
گفت: بعد از نصف شب، از سرمای شدید کسی نمیخوابد، حتی اگر هزار پتو بیرون بیاورم، زمین سرد است و زمین رطوبت و سرما را منتقل میکند.
شش فرزند او سه تشک مشترک دارند.
پدر با روشن کردن آتش برای گرم شدن و ترس از بمباران اسرائیل مبارزه می کند.
وی گفت: هر روز غروب در چادر آتش روشن می کنم تا خود را گرم کنم، زیرا می ترسم هواپیماهای اسرائیلی ما را بمباران کنند.
پدر با حسرت از پسرش «سناد» می گوید. گفت: داشت چت می کرد و می خندید اما الان همیشه ساکت است و تکان نمی خورد. به خصوص به این دلیل که او همیشه سرماخورده است و هیچ دارویی دریافت نمی کند.
فرج الله از باران و حمله اسرائیل می ترسد و می گوید: «اگر باران شدید ببارد مردم از سرما می میرند و اگر اسرائیلی ها به منطقه حمله کنند ما می میریم. باید چکار کنم؟ من به خاطر فرزندانم به آنجا فرار خواهم کرد.» منظور او مرز مصر است.