بهترین ها: 28 مرداد سال 1357 در حافظه تاریخی ایران معاصر سیاه است و این سیاهی درد مردم آبادان را به همراه دارد. مطلبی که در ادامه خواهید خواند به دلیل فاجعه تلخ «سینما رکس آبادان» بازنشر می شود.
ساعت 21:00 روز 28 مرداد چهار مرد وارد لابی سینما رکس آبادان شدند. سینما سهیلا که نزدیک بود تعطیل شد و مجبور شدند به رکس بروند. بعد از خوردن چند سیخ وارد سینما شدند. شبی که قرار بود فقط یک شب سرگرم کننده باشد. یکی این حمله به یکی از مرگبارترین حملات تروریستی و نقطه عطفی در تاریخ خاورمیانه تبدیل شد.
این آتش سوزی اندکی پس از اکران فیلم «گوزن ها» حوالی ساعت ۲۱:۴۵ آغاز شد. گفته می شود برای آن صحنه در فیلم گوزن ها 630 بلیت فروخته شده است. حدود 10 نفر سینما را ترک کردند.
حوالی ساعت 10 شب، چهار مردی که قبلاً در مورد آنها صحبت کردیم، سالن را زودتر ترک کردند، درهای لابی را بستند و زمین را با مخلوطی از روغن خوراکی و حلال پوشانیدند. با ورود سه نفر از آنها به اتاق، نفر چهارم با شعله کبریت تله مرگ را آتش زد. اما برخی از بازماندگان می گویند که قبل از شروع آتش، صدای انفجار را شنیده اند. شاهدان می گویند سینما بلافاصله در آتش سوخت. جمعیت به سمت تنها در خروجی دویدند اما در بسته بود. دربان می گوید برای جلوگیری از حملات تروریستی در را قفل کرده بودند. (دو ماه پیش این فیلم هم مورد حمله قرار گرفت.)
آتش نشانان دیر در محل حاضر شدند و مدتی طول کشید تا شیر آتش نشانی را فعال کنند. شش ساعت بعد آتش خاموش شد و اسکلت باقی مانده از سینما و تماشاگرانش ظاهر شد. از آن به بعد آنها فقط می توانستند اجساد را خارج کنند. این حمله تا 11 سپتامبر، 23 سال بعد، مرگبارترین عملیات تروریستی محسوب می شد.
چه کسی می تواند چنین عمل شنیع را انجام دهد؟
بر اساس گزارش سرتیپ پلیس آبادان، پس از گذشت 48 ساعت از حادثه آتش سوزی سینما رکس، «گروه تروریستی 4 یا 5 نفره ابتدا کل سالن سینمای طبقه دوم را به آتش کشیدند و سپس مواد محترقه را از زیر درهای سینما پرتاب کردند. سالن سینما و بدین ترتیب تمامی راه های فرار برای مردم بسته شد.
در 30 ام مرداد 1357 دو روز پس از حادثه آتش سوزی سینما رکس، شهربانی آبادان از دستگیری چند نفر از جمله حسین تکبعلی زاده، فرج الله بذرکار در نزدیکی محافل مذهبی اصفهان و آبادان خبر داد.
با وجود این گزارش ها، از همان ابتدا خشم و انتقام جویی مردم از فرمانده انتظامی آبادان در شعارهای ضد نظام آنها مشهود بود و طی آن خواستار برکناری نظامی وی شدند. او در قم کشته شد دی سال 56 را در کارنامه خود داشت و به همین دلیل شایعه دست داشتن او در حادثه سینما رکس به حدی بود که جمشید آموزگار، نخست وزیر وقت، مجبور شد رزمی را به تهران احضار کند.
هزاران نفر از ساکنان آبادان و بستگان قربانیان که در مراسم تشییع جنازه گرد آمده بودند، ساواک را مقصر این حادثه دانستند و شعارهای تند علیه رژیم شاه سر دادند. با وجود آن یکی یکی از عوامل اصلی این حادثه توسط انقلابیون تندرو به رهبری حسین تکبعلی زاده انجام شد.
حسین تکبعلی زاده که بود؟
حسین تکبعلی زاده مظنون اصلی این آتش سوزی بود. در 28 مرداد در سال 1357 و هنگام اکران فیلم به همراه سه نفر دیگر، دو نفر از همسایگانش یدالله (ملقب به زاغی) و فلاح و فردی به نام فرج بذرکار در سینما رکس حاضر شدند و به قسمت هایی از دیوار سالن خروجی محلول پاشیدند. سینما، آنجا سوخت. از این چهار نفر فقط حسین جان سالم به در برد و بقیه در آتشی که برپا کرده بودند جان باختند. تکبعلی زاده قبل از پیروزی انقلاب نیز به همین اتهام بازداشت شده بود. تکبعلی زاده پس از انقلاب آزاد شد، اما با اعتراض مردم آبادان و در نهایت در دادگاه محاکمه «حجت الاسلام سید حسین موسوی تبریزی» مواجه شد. تکبعلی زاده و چند تن از کارکنان شهرداری و ساواک به اعدام محکوم شدند.
به جز اعترافاتش در دادگاه انقلاب به ریاست سید حسین موسوی تبریزی و گفت وگوهایی که با روزنامه ها و مجلات آن زمان داشت، تقریباً هیچ اطلاعات دیگری از حسین تکبعلی زاده و انگیزه اصلی او از آتش زدن سینما در دست نیست. چیزی که هیچکس در مورد او شک نداشت این بود که او به مواد مخدر معتاد بود و سابقه کیفری داشت.
تکبعلی زاده در دادگاه که چهارم شهریور در سال 1359 جلسه ای در سینما نفت برای مجازات عاملان آتش سوزی سینما رکس تشکیل شد. در همسایگی خودمان با اصغر نوروزی آشنا شدم و به واسطه او کم کم به جلسات درس قرآن که در مجلس برگزار می شد راه پیدا کردم. (روزنامه، 6 شهریور 59)
تکبعلی زاده در بازجویی های خود در دادگاه، در دادگاه 50 ساعته که در 20 جلسه و در مدت 3 روز برگزار شد، اعتراف کرد که خود و دو تن از دوستانش عامل جنایت بوده اند. سرانجام در روز پنجشنبه سیزدهم به صورت قضایی محکوم شد شهریور وی در سال 1359 به دار آویخته شد.
معراج قنبری روزنامه همشهری نوشت: آتش سوزی سینما رکس آبادان حاصل یک سری افراط و تفریط، بی عملی، تقابل و ترس است، ناکارآمدی نیروی انتظامی، ساواک، آتش نشانی و دادگاه ها به وضوح قابل مشاهده است، اما حقیقت این است که این اشتباه را 4 جوان پرشور انجام دادند عامل این فاجعه بزرگ ترین نقطه قوت او بود که او و 3 دوست دیگرش را به سینما فرستاد چرا پلیس به کسی اجازه نزدیک شدن به سینما را نداد؟ راهی برای بازگشت به زندگی حالا آنها سوخته اند و فیلم به پایان می رسد.
چرا روند نظارت، تحقیق، قضاوت و قضاوت اینقدر طولانی شد؟ سینما رکس و زندگی 377 نفر (630 نفر) با یک سری سهل انگاری ویران شد. تکبعلی زاده در اعترافاتش گفت که آن شب به همراه سه دوست دیگرش به سینما رفته و بطری هایی حاوی مخلوط تینر و روغن را روی دیوارهای سالن اسپری کردند. می گوید کبریت را روشن کردم. او فکر می کرد مردم راهی برای خروج پیدا خواهند کرد. در تمام صحبت ها و دقایق دادگاه مشخص است که به او گفته اند برو و کبریت را روشن کن. توقع دیگری از او نمی توان داشت. داستان یک سینما و 4 جوان نبود ریشه های تاریخی و سیاسی پشت این حادثه پیچیده بود. از آنجایی که تاریخ آن مصادف با کودتای 28 است مرداد به دیگر ریشه های تاریخی شهر. این چهار نفر قبل از آتش زدن سینما رکس 2 بار اقدام به آتش زدن سینما سهیلا کردند که موفق نشدند. فاجعه با این گروه شروع شد اما می توانست بهتر تمام شود. رسیدگی به این موضوع به طور پیوسته از ساواک به شهربانی و از تیم نخست وزیری در جاهای دیگر منتقل شد.
آنها نمی خواستند کمک کنند. اگر این کار را می کردند، درهای تئاتر بسته می شد. نبود و کپسول های آتش نشانی ممکن است پر باشد. آیا آن 3 مامور دیگر هنوز زنده هستند؟ هیچکس جز خودشون نمیدونه حسین تکبعلی زاده نمی داند سینما را ترک کرده اند یا نه، اما یادش می آید یکیشان در ابتدای حادثه ناپدید شد! خواندن کتاب «سینمای جهنم» نوشته کریم نیکآذر را برای درک ابعاد و جزئیات پیچیده این حادثه پیشنهاد میکنم. 6 روایت جذاب و جامع از این راز تاریک و چندوجهی. پر از قیافه ها و اسامی جدید و گزارش ها و اسناد جدید. نویسنده خاکستر داغ را برمی دارد تا بفهمد چه کسی سینما رکس را به آتش کشیده است.
گفتنی است بقایای سینما رکس در سال 1383 تخریب و به مجتمع تجاری تبدیل شد.
منبع:برترینها