متخصص جراحی عمومی گفت: حداقل های لازم برای رفاه جامعه پزشکی باید فراهم شود تا این افراد توان ادامه فعالیت را داشته باشند و بتوانند دانش و علم شان را در داخل کشور ارائه دهند.
به گزارش بازتاب آنلاین، «سید علی اکبر پیروی حسینی» متخصص جراحی عمومی ضمن ابراز نگرانی از بروز موارد خودکشی در جامعه پزشکی گفت: به نظر میآید؛ فشار و استرس کاری در کنار یکسری سیاستگذاری های اشتباه، امید به آینده را برای این عزیزان کم کرده است و این مسائل باعث این تصمیم اشتباه از سوی برخی رزیدنتها و پزشکان شده است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا استرس گروه پزشکی با استرس سایر مشاغل فرق میکند که باعث خودکشی از سوی برخی از آنها میشود، گفت: استرس گروه پزشکی از استرس عموم جامعه بالاتر است زیرا این قشر از جامعه نجات جان بیمار و پرستیژ خود را همزمان میخواهند حفظ کنند که از یک طرف بایستی تمام تلاش خود را بکنند تا جان بیماران را نجات دهند و از سوی دیگر اگر بیمار نجات پیدا نکند، شخصیت روحی این پزشک بهم میریزد و ممکن است حس بی کفایتی در انجام وظیفه اش کند، ضمن آنکه شخصیت گروه پزشکی به دلیل تحصیلات سنگین و طولانی که دارند کمی متفاوت تر است و انتظار برآورده شدن خواستهها و داشتن رفاه بیشتر در زندگی شان هستند.اما متأسفانه استرس بالا در کار پزشکی و عدم دسترسی به انتظارات رفاهی برای این قشر از جامعه باعث یاس و ناامیدی میشود و ممکن است منجر به گرفتن تصمیمات عجولانه همچون خودکشی در بین برخی از افراد شود.
وی درباره پدیده مهاجرت در بین جامعه پزشکی و در پاسخ به این سؤال که آیا کشورهای دیگر نظیر آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی از جامعه پزشکی ایران برای فعالیت در کشورهایشان استقبال میکنند؟ گفت: مسلما کار در این کشورها سخت تر از ایران است اما برایشان فعالیت در این کشورها هم امکان پذیر است.کار پزشکی در کشورهای دیگر شامل مالیات های سنگین میشود اما در ایران این قوانین سخت گیرانه کمتر است.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود این باز هم برخی پزشکان مهاجرت را به خدمت در کشور ترجیح میدهند؟ گفت: اخذ مالیات های سنگین در کشورهای دیگر هم مشمول افرادی میشود که دارای درآمدهای بالائی هستند و باید این موضوع را در نظر گرفت که اگر مالیات 40 درصد از مجموع درآمد آنهاست باز هم 60 درصد دیگر از این درآمد که معمولا بالا هم هست برای افراد باقی میماند که این رقم برای یک متخصص کم هم نیست و معمولا بیش از 10 هزار دلار یا 10 هزار یورو در ماه است که این رقم یک زندگی نرمال را برای افراد فراهم میکند و معمولا پس از یکی دو سال فرد قادر است خودروی مورد نیاز و یا مسکن مورد نیازش را تهیه کند اما در ایران چنین اتفاقی نمیفتد آن هم به دلیل فاصله تورم و دستمزدهاست که باعث تصمیم مهاجرت برخی از این افراد شده است.
او در ادامه به ارزیابی بازار کار پزشکان در ایران پرداخت و گفت: پزشک برای اینکه بتواند کار خود را به درستی انجام دهد نیاز به فراغ خاطر دارد و این فراغ خاطر هم از دو موضوع نشات میگیرد؛ اول احترام و دوم رفاه، بنده سی سال پیش طرح پزشکی ام را در یک بیمارستان کوچک در یکی از شهرستانها گذراندم و آن زمان یک پانسیون با وسایل مورد نیازم را در اختیارم قرار دادند اما متأسفانه امروز این شرایط را برای متخصص پزشکی هم فراهم نمیکنند و این مسئله تأسف بار است که علت آن این بود که آن زمان هنوز پزشکان هندی و بنگلادشی در سیستم درمانی ایران مشغول فعالیت بودند و زمانی که یک هموطن پزشک وارد یک منطقه میشد قدردان این پزشک ایرانی بودند چرا که زبانشان را میفهمید، اما آن پزشک بنگلادشی با وجودی که 10 سال در ایران زندگی کرده بود باز هم یک کلمه فارسی متوجه نمیشد.
وی با اشاره به عدم توجه و قدرنشناسی مسئولان از جوانان پزشک در شهرستانها گفت: اگر این طرح های سه تا چهار ساله با انگیزه مالی مناسبی بود این افراد به صورت داوطلب خواستار این طرحها میشوند، این در حالی است که اگر هم مدت زمان طرحها کمتر شود منطقه خدمت محروم تر و امکانات محدودتر میشود و این پزشک از یک طرف با فشار کاری و حجم بالای بیمار و از طرف دیگر با شیفت های شبانه روزی روبهرو میشود که در کم شدن تاب آوری جوانان را در پی دارد.
او افزود: آنچه مهم است این است که حداقل های لازم برای رفاه جامعه پزشکی باید فراهم شود تا این افراد توان ادامه فعالیت را داشته باشند و بتوانند دانش و علم شان را در داخل کشور ارائه دهند.
وی در ادامه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه یکی از موضوعاتی که برای فرار مالیاتی مطرح میشود در مورد اخذ دلار و سکه به جای کارت کشیدن در مطب از سوی برخی پزشکان است این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟ گفت: اگر چنین موضوعی صحت هم داشته باشد در مورد کمتر از 5 درصد از پزشکان صحت دارد و 95 درصد دیگر اصلا امکان چنین کاری را ندارد برای اینکه در سیستم دولتی مشغول فعالیت هستند و در سیستم دولتی هم امکان گرفتن زیرمیزی بسیار کم است، البته ممکن است مردم برای یک پزشک شناخته شده معروفی که به قولی پنجه طلاست زیرمیزی هم بدهند اما این مسئله برای هر پزشکی وجود ندارد، اما در مجموع تعیین دستمزد از سوی افرادی که هیچ سررشتهای از علم پزشکی ندارند درست نیست.
پیروی ادامه داد: این موضوع شبیه حضور در یک نمایشگاه آثار هنری با تابلوهای فاخر از یک نقاش معروف است که ممکن است مردم نرخ 1 میلیارد تومانی برای یکی از این آثار هنری در نظر بگیرند و فرد دیگری که تعیین کننده قیمت نهایی است رقمی بیشتر از 50 میلیون تومان برای این تابلو در نظر نگیرد که این موضوع نهایت بی انصافی است و به اعتقاد بنده اگر جامعه به این تشخیص رسیده که کار این پزشک به اندازهای ارزشمند است که باید نرخ دلاری برای هزینه هایشان بدهند پس نباید فرد دیگری به این مسئله ورود کند و دخالتی بر روی تعرفهها داشته باشد زیرا این نرخ برای تلاش و هنری است که این فرد در طول سالیان طولانی انجام داده است.
وی افزود: اگر دستمزد برخی از پزشکان امروز بالاست حاصل 30 سال تلاش و تجربه آنهاست که نتیجه آن را بیماران ممکن است در 5 دقیقه ببینند و باید به این نکته توجه کرد که اگر این پزشکان از کشور مهاجرت کنند باید 30 سال دیگر منتظر ماند تا یک نفر جای این پزشک را پر کند.
وی خاطرنشان کرد: متأسفانه اخیرا شاهد مواردی از بازداشت برخی پزشکان به جرم فوت بیماران هستیم که باعث جریحه دار شدن جامعه پزشکی شده است، این در حالی است که 2 درصد از مرگها در علم پزشکی غیرقابل اجتناب هستند و اگر بیماری در دست بهترین جراح و در بهترین بیمارستان هم باشد این اتفاق باز هم ممکن است بیفتد و سؤال این است که آیا با زندانی شدن این پزشک مشکلی حل خواهد شد و اصلا جرمی اتفاق افتاده که زندانی شدن این پزشک باعث بازدارندگی از این جرم شود؟ ما خواستار اصلاح این رویه از سوی قضات محترم هستیم.