سیاست افزایش حداقل دستمزد کارگران با هدف مهار تورم نتیجه معکوس خواهد داشت، زیرا باعث خروج کارگران از بخش تولیدی می‌شود و باعث می‌شود تقاضا از تولید پیشی بگیرد و به این معضل تورم دامن بزند.

یکی یکی از پیامدهای پایین بودن دستمزد برای کارکنان، علاوه بر مشاغل مضاعف و چندگانه برای تامین هزینه های زندگی، رونق مشاغل کاذب نیز می باشد.

به گزارش تسنیم؛ فعالان صنفی می گویند افزایش هزینه های معیشت و دستمزدهای پایین مصوب شورای عالی کار، جوانان تحصیل کرده و بی سواد را رغبتی به کار مولد کرده است. متاسفانه یکی یکی از دلایلی که در برخی از پیشنهادات شغلی می بینیم، کار است. اما بحث کار نیست، بحث حقوق و دستمزد است. کارگران ترجیح می دهند به جای کار در یک واحد تولیدی به سراغ مشاغل کاذب و واسطه گری بروند زیرا سود بیشتری دارد، مشاغل کاذب بیشتر از درآمد ثابت کارگران مشمول قانون کار است. با توجه به هزینه هایی که کارگران برای اسکان متحمل می شوند، بخشی از حقوق آنها صرف اسکان می شود و به همین دلیل ترجیح می دهند مشاغل کاذب را انتخاب کنند.

با افزایش نرخ تورم، اثر مثبت پایه پولی بر نرخ بیکاری افزایش می‌یابد، به عبارت ساده‌تر: تورم بالاتر و افزایش پایه پولی تأثیر بیشتری بر کاهش اشتغال دارد که به دلیل افزایش نرخ بیکاری است. پایه پولی سال های اخیر و همچنین تورم بالا در اقتصاد ایران. انتظار می رفت نرخ بیکاری افزایش یابد. بر اساس گزارش مرکز آمار، اگرچه نرخ بیکاری در سال های اخیر کمترین میزان بوده است، اما مشکلی که در حال حاضر جامعه را آزار می دهد این است که مردم این کاهش بیکاری و افزایش اشتغال را احساس نمی کنند.

یکی یکی از دغدغه های جوانان در هنگام درخواست کار پایین بودن حقوق است که باعث شده بسیاری از جوانان تمایلی به کار در واحدهای نیازمند کارگر نداشته باشند و می گویند وزارت کار حقوق کافی نمی دهد و شما باید برای تامین هزینه های خود کارهای جعلی انجام دهند. .

نصرالله دریابیگی، فعال کارگری معتقد است که حقوق مقوله ای است که مفاهیمی مانند عدالت اجتماعی، رشد قدرت خرید، تولید و رفاه عمومی را در بر می گیرد. نیروی کار ایران که 60 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهد، نقش بالقوه ای در اقتصاد کشور دارد. بنابراین باید حقوق به گونه ای تصویب شود که حداقل بتواند هزینه های زندگی مردم را تامین کند.

وی با بیان اینکه امروز کارگران در سخت ترین شرایط قرار گرفته اند، افزود: در شورای عالی کار در زمان تعیین دستمزد سال 1402 هیچ شناختی از شرایط کشور و رعایت قوانین وجود نداشت. شرایطی که در اوایل سال 1402 با تورم حدود 50 درصدی دستمزدها حدود 27 درصد افزایش یافت و این در حالی است که جامعه کارگری و بازنشستگی کشور نیز علاوه بر بحث دستمزد و درآمد در حوزه درمان با مشکلات عدیده ای مواجه است. آموزش و مسکن.

دریابیگی اضافه کرد: این افزایش که درآمدی حدود 8 میلیون تومانی برای کارگران ایجاد می کند، کفاف اجاره مسکن کارگران را نخواهد داد.

وی گفت: جوانان تحصیلکرده و بی سواد دیگر علاقه ای به کار مولد و مولد ندارند و همه به مشاغلی مانند تجارت، رانندگی و سایر خدمات کم ارزش علاقه دارند و این برای اقتصاد کشور گران تمام می شود. مشکل به همین دلیل است. با این مصوبه شورای عالی کار درآمد حاصل از فعالیت در بخش تولید نسبت به تورم و هزینه زندگی بسیار پایین در نظر گرفته شد و با این محاسبه تورم در جامعه ربطی به افزایش دستمزد کارگران.

دریابیگی تاکید کرد: این سیاست های دستمزدی دولتی مانند هدفمندی یارانه ها و حذف ارز ترجیحی در نهایت هیچ کمکی به برنامه دولت برای رفع کسری بودجه و مهار تورم نخواهد کرد. دولت خواستار مداخله اقتصادی شد، اما در نهایت تنها جدول کارگران بخش تولیدی و کارفرمایان خصوصی کاهش یافت.

این فعال کارگری همچنین با تاکید بر اینکه بر اساس محاسبات، دستمزدها حدود 7 درصد از تورم کشور را تشکیل می دهد، گفت: تصمیم دولت در حوزه تولید و نیروی کار باعث کاهش تعداد نیروی کار مولد کشور، کاهش ارزش افزوده و کاهش ارزش افزوده می شود. خروج کارگران از تولید افزایش می یابد. تقاضا تبدیل به عرضه کالا می شود و در نهایت این تصمیم دستمزدی دولت که به بهانه کاهش تورم گرفته می شود، خود به تورم دامن می زند.

وی در خصوص تاثیر حقوق بازنشستگان بر مصوبه دستمزدی شورای عالی کار براساس مواد 111 و 96 قانون تامین اجتماعی گفت: بازنشستگان جزو اولین گروه هایی بودند که از مصوبه افزایش دستمزد امسال متضرر شدند. در حالی که دستمزد امسال هم با تبصره ماده 41 قانون کار، تورم و حداقل سبد معیشتی مغایرت دارد.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *