به گزارش پی ام آپ، یک بررسی نشان می دهد که تعیین حداقل دستمزد در ایران فاقد تمرکز و جهت گیری مشخص است. روش تعیین حداقل دستمزد در ایران به این صورت است که در پایان هر سال بر اساس مذاکره با توجه به دو معیار هزینه زندگی و نرخ تورم، درصد افزایش حداقل دستمزد تعیین می شود. به عبارت دیگر ساختار فعلی چانه زنی به گونه ای است که تنها در پایان هر سال و در جلسات طولانی و فشرده تلاش می شود تا به موضوع مهم تعیین حداقل دستمزد از طریق مذاکره پایان داده شود.
این در حالی است که تعیین حداقل دستمزد در ایران برای درصد قابل توجهی از شهروندان ایرانی به دلایلی مانند تحریم های اقتصادی و تورم مزمن از اهمیت بالایی برخوردار است. بررسی تجربه کشورهای مختلف نشان می دهد که به طور کلی حداقل دستمزد بر اساس سه محور یعنی مشورت با دستگاه کارشناسی، تعیین حداقل دستمزد توسط دولت مرکزی و در نهایت بر اساس فرمول تعیین می شود. لذا پیشنهاد میشود با استفاده از روشهای مرسوم تعیین دستمزد در دنیا، ساختار اجرایی فعلی برای تعیین حداقل دستمزد بازنگری شود و سردرگمی و اختلاف نظر فعلی کاهش یابد. پس از این می توان اصلاح ضابطه و نحوه تعیین حداقل دستمزد را در دستور کار دولت قرار داد. مرکز پژوهش های مجلس در گزارش «آسیب شناسی تعیین حداقل دستمزد در ایران» به تحلیل ابعاد مختلف این موضوع پرداخته است.
حداقل دستمزد پایین ترین سطح حقوق ساعتی یا ماهانه قانونی است که توسط نهاد قانونگذاری بازار کار تعیین می شود. طبق تعریف سازمان بینالمللی کار در سال 2017، حداقل دستمزد حداقل دستمزد کارگرانی است که کارفرما مکلف به پرداخت آن در مدت مقرر قرارداد است و بر اساس توافق و نظر طرفین، آن را پرداخت میکند. نه امکان تغییر این سطح وجود دارد. پایه حقوق، مرخصی و پاداش، کمک هزینه عائله مندی، سختی کار و غرامت بر اساس کارآیی و بهره وری همه اجزای دستمزد هستند و هدف از حداقل دستمزد حمایت از نیروی کار در مقابل دستمزدهای بسیار پایین و همچنین ابزاری برای کاهش فقر است. و نابرابری در قانون کار ایران، حداقل دستمزد، وجوه نقد و غیر پولی یا مبلغ آن است که در ازای انجام کار به کارگر پرداخت می شود.
می توان گفت در کشورهای مختلف دنیا از 6 معیار برای تعیین حداقل دستمزد یعنی نیازهای کارگران و خانواده آنها، سطح عمومی دستمزد در کشور، هزینه زندگی و تغییرات در آن استفاده می شود. مزایای تامین اجتماعی، سطح زندگی نسبی سایر گروه های اجتماعی و در نهایت عوامل اقتصادی مانند الزامات توسعه اقتصادی، سطح بهره وری و سطح اشتغال در نظر گرفته می شود. با این حال، این معیارها ممکن است برای بسیاری از کشورها در دسترس نباشد یا برخی از کشورها ممکن است تنها از برخی از معیارهای ذکر شده برای تعیین سطح حداقل دستمزد استفاده کنند. عموماً سیاستگذاران دلایل متعددی را برای تعیین حداقل دستمزد در نظر می گیرند.
کاهش فقر و نابرابری با افزایش دستمزد کارگران کم درآمد، افزایش بهره وری کسب و کار از طریق افزایش هزینه های نیروی کار یا افزایش انگیزه کاری، افزایش انصاف به دلیل عدم تعیین سطح دستمزد منصفانه یا رقابتی به دلیل بازار کار. از جمله معیارهای ذکر شده هستند. به طور کلی تعیین حداقل دستمزد بر اساس 3 محور یعنی مشورت با بدنه کارشناسان، تعیین حداقل دستمزد توسط دولت مرکزی و در نهایت بر اساس فرمول تعیین می شود. در حال حاضر استفاده از توصیه یک نهاد کارشناسی رایج ترین روش برای تعیین حداقل دستمزد است. بنابراین در 47 درصد کشورها، دولت ها از توصیه حداقل یک نهاد برای تعیین حداقل دستمزد استفاده می کنند.
در برخی کشورها، دولت مرکزی حداقل دستمزد ملی را تعیین می کند. اما برخی کشورها از قانون یا فرمولی برای تعیین حداقل دستمزد پیروی می کنند. به عنوان مثال، در فرانسه، حداقل دستمزد به شاخص قیمت مصرف کننده مرتبط است و سالانه به روز می شود. علاوه بر این، سازمان بین المللی کار محاسبه آستانه فقر در هر کشور را یکی از عوامل اصلی تعیین حداقل دستمزد معرفی می کند. در واقع خط فقر حداقل سطح لازم برای دستیابی به حداقل سطح رفاه عادلانه برای نیروی کار است.
تعیین حداقل دستمزد از طریق مذاکره
موضوع تعیین حداقل دستمزد در ایران یکی از بحث های مهم طیف وسیعی از شهروندان ایرانی است. مهمترین دلیل این مشکل شرایط خاص اقتصاد ایران است. در سالهای اخیر تورم مزمن باعث شده است که قدرت خرید خانوارهای ایرانی به میزان قابل توجهی کاهش یابد و به تبع آن فقر گسترش یابد. به همین دلیل، نیروی کار به دنبال حفظ حداقل استاندارد زندگی با افزایش حداقل دستمزد است. از سوی دیگر تحریم های اقتصادی و تورم بر کسب و کار کارآفرینان ایرانی اثر می گذارد و این صنف به دنبال این هستند که حداقل دستمزد به گونه ای تعیین شود که قیمت تمام شده کالا و خدمات ارائه شده از ظرفیت آن بیشتر نباشد. همچنین تعیین حداقل دستمزد پیامدهایی در سطح کلان اقتصادی کشور دارد.
الزام طبقه بندی مشاغل چه تاثیری بر دستمزد کارگران دارد؟/ 5900 شرکت طبقه بندی مشاغل را اجرا نکردند
به همین دلیل انتظار می رود که سازوکار کارشناسی مجهزی برای تعیین حداقل دستمزد در کشور وجود داشته باشد. در حالی که اینطور نیست. ایران یکی از کشورهایی است که طبق قانون، حداقل دستمزد در چارچوب مذاکره سه جانبه بین نمایندگان دولت، نمایندگان کارفرما و نمایندگان کارگران تعیین میشود. این گزارش حاکی است ساختار مذاکره برای تعیین حداقل دستمزد در کشور به گونه ای است که تنها در پایان هر سال و در جلسات طولانی و فشرده تلاش می شود به موضوع مهم تعیین حداقل دستمزد پایان داده شود. از طریق مذاکره این در حالی است که به دلیل نبود رویکرد و جهت گیری مشخص در تعیین حداقل دستمزد، اجماع به سختی حاصل می شود.
به عبارت دیگر، اگرچه تلاش می شود دستمزدها با استفاده از دو معیار هزینه معیشت و نرخ تورم تعیین شود، اما به دلیل نبود رویکرد مشخص دولت، نتایج مذاکرات طولانی و تعیین چالش برانگیز دستمزدها نه تنها به رفاه کارگران کمک کرد، بلکه زندگی آنها را تغییر داد و آنها را دشوارتر کرد. یکی از نارضایتی هایی که همیشه در خصوص تعیین حداقل دستمزد در ایران وجود دارد این است که هزینه زندگی کارگران بیش از دستمزد مصوب کل سال است. به عنوان مثال مقایسه حقوق مصوب با هزینه های نگهداری کارگران نشان می دهد که طی پنج سال گذشته سبد هزینه کارگران همواره بالاتر از حداقل دستمزد مصوب بوده است. از آنجایی که این موضوع چندین بعد از اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار می دهد، باید بازنگری جدی در ساختار فعلی تعیین حداقل دستمزد در ایران صورت گیرد.
پیشنهاد سیاست
این گزارش حاکی از آن است که با توجه به سردرگمی فعلی در تعیین حداقل دستمزد در ایران، لازم است مانند روش های مرسوم تعیین دستمزد در دنیا، علاوه بر ساختار چانه زنی، واحد مشاوره ای با متخصصان این حوزه ایجاد شود. و در صورت امکان فرمولی برای تعیین دستمزد در نظر گرفته شود تا از اتلاف وقت و برگزاری جلسات متعدد چانه زنی در هر سال جلوگیری شود. نکته قابل توجه دیگر این است که تعیین فرمول حداقل دستمزد تا حد زیادی به معیارها و روش های تعیین حداقل دستمزد بستگی دارد. به همین دلیل لازم است که این فرمول ابعاد مختلف بازار کار و معیشت خانوار را در بر گیرد و متناسب با مقتضیات زمانه انعطاف پذیر باشد.