به گزارش مانیبان؛ دنیای اقتصاد نوشت: تنها سه چهار صدک بالای جامعه «فوق العاده ثروتمند» محسوب می شوند و قرار گرفتن در دو دهک بالای درآمدی لزوماً به معنای ثروتمند بودن و برخورداری از رفاه بالا نیست. بنابراین، سیاست گذاران باید سیاست های مالی و رفاهی را نیز با توجه به وضعیت صدک تنظیم کنند، شاید شکاف قابل توجهی بین خانوارهای دهک دهم درآمدی وجود داشته باشد.
انصراف از یارانه دهک های هشتم و نهم درآمدی
در حال حاضر پرداخت یارانه کالاهای نقدی و الکترونیکی بر اساس اعشار افراد انجام می شود. بررسی گزارش های مرکز آمار نشان می دهد افرادی که درآمد سالانه آنها کمتر از 30 میلیون است در پایین ترین دهک درآمدی یعنی دهک اول قرار دارند و از نظر درآمدی 10 درصد پایین جامعه را تشکیل می دهند. از سوی دیگر گروهی با درآمد بیش از 429 میلیون تومان در سال در دهک دهم یا ثروتمندترین دهک قرار دارند. یعنی اگر درآمد ماهیانه شما از 36 میلیون تومان بیشتر شود جزو دهک های بالای جامعه محسوب می شوید و 90 درصد مردم کمتر از شما درآمد دارند.
اعتراض به اعشار
وزارت رفاه اجتماعی طی هفتههای گذشته سامانهای را معرفی کرد که مردم میتوانند با وارد کردن کد ملی دهک خود را ببینند. همین موضوع باعث شد بسیاری از مردم نسبت به دهکی که در آن قرار دارند اعتراض کنند. از سوی دیگر به نظر می رسد درآمد ماهانه 36 میلیون تومانی معیار مناسبی برای قرار گرفتن افراد در دهک دهم یعنی ثروتمندترین دهک درآمدی جامعه نیست.
جای خالی ثروتمندان در عشر
در این خصوص علی سرزعیم، کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه دهک ها از پرسشنامه بودجه خانوار استخراج می شود، گفت: این بدان معناست که مرکز آمار حدود 16 هزار خانوار شهری را در سراسر کشور استخدام می کند تا هزینه های روزانه خود را با جزئیات در این پرسشنامه ها درج کنند. به گفته سرزیم، معمولاً خانوارهایی که برای تکمیل این پرسشنامه ها همکاری می کنند، افراد دارای درآمد هستند. در این روند کسانی که ما به عنوان «ابر ثروتمند» با درآمدهای ماهیانه بیش از 100 میلیون تومان می شناسیم همکاری نمی کنند. اگر آن را به صدک 100 تقسیم کنیم، این افراد فوق ثروتمند در 4 صدک برتر جامعه قرار دارند و کل جمعیت ابرثروتمندان حدود سه میلیون و 200 هزار نفر خواهد بود. کارشناسان بر این باورند که این افراد در آمار به عنوان یک نابودی به حساب نمی آیند، این یک اتفاق طبیعی است و در همه کشورها رخ می دهد. از سوی دیگر، تنها ملاک انجام اعشاری شدن این پرسشنامه ها نیست و از معاملات فردی نیز استفاده می شود.
نقطه تاثیر سیاست
با این حال، باید توجه داشت که این کاهش دهک نباید سیاست گذاران را به اشتباه بیندازد که دهک های 9 و 10 بسیار ثروتمند هستند زیرا هزینه های زیادی دارند. بنابراین، روش اعشاری فعلی نباید تنها معیار اجرای سیاست های حمایتی یا مالیاتی باشد. نکته مهم دیگری که کارشناسان به آن اشاره می کنند، تفاوت درصدهای درآمدی متفاوت در جامعه است. بنابراین شکاف درآمدی بین افرادی که در صدک 91 یا ابتدای صدک 10 قرار دارند و افرادی که در صدک 99 و 100 یا انتهای صدک 10 قرار دارند بسیار قابل توجه است. بنابراین ارزیابی تمام گروه های دهک دهم با کنتور باعث ایجاد مشکل در انتخاب سیاست ها می شود. به این معنا که تغییرات تورم و افزایش سطح قیمت ها تأثیر چندانی بر مخارج صدک های بالای 10 ندارد. چون خیلی به قیمت حساس نیستند.
این در حالی است که پایین ترین صدک های دهک دهم که از نظر درآمدی بسیار نزدیک به دهک های دیگر هستند، بیشتر به سیاست هایی مانند اخذ مالیات از ساکنان یا استفاده کنندگان لوکس واکنش نشان می دهند. قرار است از جامعه آماری حذف شوند، دهک های دیگر تقریباً در یک سطح هستند و درآمدشان با شیب منطقی از دهک اول تا دهم تغییر می کند. بنابراین ضروری است که هدف اصلی سیاستگذار در اجرای سیاست های مالیاتی متناسب با صدک ها باشد. نکته دیگر اینکه اگر فردی هزینه های بالایی داشته باشد و بر اساس این هزینه ها در دهک های بالا باشد، لزوماً از رفاه بالاتری برخوردار نیست و شاید این افراد حتی توانایی پس انداز دهک هم ندارند. این افراد اکثراً معتقدند که از طبقه متوسط هستند، اما میزان بالای هزینهها باعث شده است که این افراد در دهکهای بالای درآمدی قرار بگیرند و سیاستهای رفاهی نیز بر این اساس تعدیل شود.