به گزارش خبرگزاری مگتو، نگاه ها و تحلیل ها درباره انتخابات مجلس خبرگان و شورای اسلامی تقریبا در همه رسانه های رسمی اصولگرا یکسان است. تحلیل های اغراق آمیزی که بیشتر شبیه ستایش است تا تحلیل.
خبرگزاری فارس همچنان خط خبری خود را بر اساس همان خط حاکم بر رسانه های اصولگرا توسعه می دهد. فارس با محسن مهدیان گفت و گو کرده است. مهدیان مدیرمسئول روزنامه جامعه تهران همشهری است که توسط علیرضا زاکانی اداره می شود. یکی اصولگرایان تندرو هستند.
نگاه دوگانه حامیان دولت؛ تحریم یا سوء مدیریت؟
مهدیان تصریح کرد: انتخابات روز جمعه در شرایطی برگزار شد که ما در یک جنگ مشترک بسیار عمیق قرار داشتیم. پس از بازگشت پول نفت، طبیعی بود که دولت مجبور به چاپ پول بدون حمایت شود و آثار این اقدام پس از گذشت چندین سال همچنان وجود دارد.
طیفی که مهدیان، روزنامه همشهری و خبرگزاری فارس در آن تعریف میشوند، کسانی هستند که در دولت قبل فکر میکردند مشکلات اقتصادی ناشی از «بیتفاوتی» در مدیریت است و حالا که خودشان در راس امور هستند. متوجه تاثیر تحریم ها شد.
وی گفت: خودشان همه فکر کردند و اعلام کردند که مشارکت زیر 20 درصد است و 27 درصد اعلام کردند. می بینید که 41 درصد مردم پای صندوق های رای می روند و شرکت می کنند و آن رای می دهند. این رای غیرت است، این رای یک رای قدرتمند و بسیار پرمعنا است.
وی گفت: 25 میلیون یعنی تعداد آرای انتخابات ایران برابر با جمعیت چند کشور منطقه است، در واقع جمعیت عظیمی برای رای دادن آمدند.
36 میلیون نفر که جایی در تحلیل ندارند
اما از منظر حاکم، خبرگزاری تسنیم با فارس کمی فاصله دارد. اما این پایگاه خبری تحلیلی مشابه تحلیل های موجود در بخش رسمی دارد. تسنیم در تحلیلی نوشت: حضور 41 درصدی مردم در حالی که باید به فکر آینده باشد امیدوارکننده است چرا که با وجود همه این مشکلات، جمهوری اسلامی هسته سخت و گروه بزرگی از مومنان آماده است. حمایت از آنها در شرایط سخت و جامعه ایران در مجموع با وجود اعتراض موافق ایده جنبش ضد ایرانی علیه ساختار سیاسی نیست. پس وقتی اقتصاد بهتر می شود، سیاست نظم دیگری به خود می گیرد، در حوزه فرهنگ، مؤمنان «عقل» تصمیم می گیرند و در حوزه اجتماعی، به ویژه در حوزه «آموزش و پرورش» قطعاً اقدامات اساسی انجام می شود. وضعیت در آینده قابل بهبود است. باشد که رفاه همه ایرانیان بهبود یابد.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «کاستیهای نهاد انتخاباتی و بهطورکلی سازمان سیاسی ایران که در انتخابات اخیر به هر نحوی آثار خود را نشان داده نیز از جمله مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد…» وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و با چنین توصیفی از کمبودهای چشمگیر نهاد انتخاباتی، بیش از 4 نفر از هر 10 نفر رای دادند و 25 میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند.
وی همچنین درباره میزان مشارکت در تهران نوشت: «در همین شهر تهران که از نظر سبک زندگی وضعیت بسیار متفاوتی نسبت به دهه 60 دارد و در سال 1401 چندین ماه آشوب و تظاهرات را تجربه کرد، یک میلیون و بیش از 800000 نفر بدون دیدن ایده خاصی از گروه های سیاسی، جدا از رقابت منفی، پای صندوق های رای رفتند.
واضح است که 36 میلیونی که رای نیاوردند در این تحلیل ها جایی ندارند. بلکه فقط بخشی را می بینند که بررسی کرده اند.
من از مشارکت کم حمایت می کنم
اما در میان این رسانه ها، نورنیوز نزدیک به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و دیدگاهی متفاوت از گفتمان غالب، با اشاره به مشارکت 41 درصدی مردم در این انتخابات نوشت: «این به معنای آن بود که تعداد بی سابقه ای از مردم در انتخابات شرکت کردند.» املاک، احتمالاً در همه طرف های درگیر در این حادثه، ابراز تعجب و تأسف کردند. اگرچه روح هر انتخاباتی مانند جشن دموکراسی است و می تواند اراده ملی را به رخ بکشد، اما نحوه برگزاری و اجرای آن گاهی خالی از تلخی نبود.
در این سایت آمده است: «باید به این سؤالات مبهم و جدی فکر کرد که چرا این دوره انتخاباتی در جدول مشارکت همه ادوار انتخابات مجلس، حتی به حد نصاب دوره قبل هم نرسیده، رتبه آخر را داشته است؟» عوامل مختلف چه سهمی دارند. آیا در شکل گیری وضعیت فعلی؟ چه بی توجهی ها، اشتباهات، برنامه ریزی ضعیف و سوء مدیریت منجر به چنین وضعیتی شد؟ چرا برای اجرای راهبردی که رهبری نظام برای انتخابات از ابتدای سال جاری برای چهار ویژگی مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت تعیین کرده بودند، تلاش کافی صورت نگرفته است؟
نورنیوز موضوعاتی مانند «مشکلات معیشتی سنتی»، «عدم توجه به راهبردهای رهبری»، «نامزدهای بی برنامه و جریانهای سیاسی»، «سیاست رسانهای قدیمی» و «عادات پوپولیستی جدید» را از جمله نقاط ضعفی برشمرد که منجر به کمترین مشارکت در انتخابات میشود. دوره ها مجلس جمهوری اسلامی شده است
نورنیوز در خاتمه از مسئولان و نهادهای دولتی خواست تا نسبت به رفع کمرنگ بودن رایدهندگان اهتمام داشته باشند: اکنون به نظر میرسد این وظیفه همه نهادهای دولتی است که فردای انتخابات تلاش بیشتری کنند. جمهوری در ساختار سیاسی و اجتماعی. چنین راه حلی احتمالاً سرمایه اجتماعی سیستم را بازیابی می کند. پدیده انتخاب مهم تر می شود. اثربخشی صندوق ملموس تر می شود. و در نهایت تعهد و همبستگی همه جریان های جوشان ایران اسلامی تقویت شود.
آیا مبنایی برای شرکت در انتخابات 2018 است؟
خط خبری و تحلیلی برخی نهادها و رسانه های نزدیک به دولت بر این اساس استوار است که حضور حدود 41 درصدی مردم در انتخابات، پیروزی و نشانه شکست «طرفداران» انتخابات است.
این در حالی است که حدود 59 درصد از واجدین شرایط رای دادن در این انتخابات شرکت نکردند. اما این 59 درصدی که شرکت نکردند جایی در تحلیل این رسانه نداشتند و کاملا نادیده گرفته می شوند.
از سوی دیگر این رسانه ها و تحلیل های آنها همه بر اساس انتخابات مجلس یازدهم است اسفند سال 2018 است و آنها بر اساس مشارکت در انتخابات اخیر معتقدند یکی دو درصد کمتر است، بنابراین در 4 سال منجر به کاهش مشارکت مشمولان نشده است. مانند حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان.
در عین حال استدلال می کنند که اگر بر اساس آسیب شناسی باشد باید 59 درصد و علت پشت پا زدن به صندوق ها بررسی شود.
کاهش مشارکت در دوره قالیباف مجلس و دولت رئیس جمهور
مهمتر از آن، فقدان کاهش شدید مشارکت چیزی برای جشن گرفتن نیست. چرا که در سال ۱۳۹۷ حضور کم مردم در انتخابات جمهوری اسلامی ایران را اینگونه توجیه کردند که این مشارکت کم به دلیل عملکرد دولت حسن روحانی و مجلس دهم بوده که مردم را ناامید کرد. اما طیف اصولگرایان و جبهه انقلاب وعده دادند که با راه اندازی مجلس انقلاب، نمایندگان با موافقت خود مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و معیشتی مردم را حل کنند. اما نزدیک به 4 سال گذشت و نه تنها مشکل حل نشد، بلکه قدرت خرید مردم نسبت به سال 2018 بسیار کمتر شد و سفره های مردم کوچکتر شد.
اکنون با گذشت چهار سال از مجلس انقلاب و دو سال و نیم از دولت سیزدهم، مشارکت نه تنها نسبت به سال 1397 افزایشی نداشته، بلکه حدود 2 درصد کاهش یافته است.
این سوال در اینجا مطرح می شود: اگر مجلس یازدهم و دولت سیزدهم که در زمان روی کار آمدن دولت واحد تشکیل دادند، درست، مثبت و موثر عمل کردند، چرا نتوانستند در شرکت در انتخابات تاثیر بگذارند و پیروز شوند؟ مردم برای رای دادن؟
پیام آرای سفید و باطل
از سوی دیگر تغییر تعداد آرای سفید و باطل نسبت به سال 1397 حکایت از مورد دیگری دارد که نشان می دهد عده ای فقط می خواستند در انتخابات شرکت کنند وگرنه به شرایط راضی نبودند. به عنوان مثال محمود نبویان که در انتخابات اخیر حوزه تهران نزدیک به 600 هزار رأی داشت در سال 1397 دارای 821 هزار رأی بوده که مبنای تحلیل این طیف است. که نشان از افول صدای آن در بدنه اجتماعی اصولگرایان هسته سخت دارد.
بنابراین با نادیده گرفتن این 59 درصد، نه تنها میزان مشارکت در دوره های آتی افزایش نخواهد یافت، بلکه شاید تعداد آرای باطل و سفید، مشارکت در انتخابات را محدود کرده و میزان مشارکت رای دهندگان از این هم کمتر شود.
۲۷۲۷