سوم مرداد در گذشته راننده 53 ساله ای که در اتوبان مشهد در حال تردد بود ناگهان در کنار جاده با زن جوانی مواجه شد که گویی منتظر تاکسی بود. راننده بلافاصله پایش را روی پدال ترمز گذاشت و جلوی او ایستاد. زن با طعنه و معاشقه خاصی در ماشین نشسته بود، بلافاصله با راننده میانسال صحبت کرد و از هر دری صحبت کرد و سپس خواستگاری شیطانی و دوستی عاشقانه کرد.
راننده متعجب با ناباوری به زن جوان نگاه کرد و تسلیم وسوسه شیطانی شد. در این هنگام مسافر جوان او را به سوییتی در حدود صد متری که برای مدت کوتاهی اجاره کرده بود کشاند. دقایقی بعد زن جوان به قربانی نگون بخت خود که او را به مواد مخدر آلوده کرده بود، آب میوه تعارف کرد.
راننده ای که در بالا ذکر شد بدون توجه به نتیجه این وسوسه شیطانی آب میوه را نوشید، اما مدت زیادی از این حادثه نگذشته بود که احساس گیجی و خواب آلودگی کرد. همزمان دو جوان پرخاشگر و عصبانی ناگهان وارد سوئیت شدند و راننده را که همچنان سایه روشن مردان خشن را می دید با مشت و لگد زدند و از آنجا فرار کردند.
24 ساعت از این حادثه تلخ گذشته بود که راننده به هوش آمد. وقتی چشمانش را باز کرد خود را در همان خانه ای دید که روز قبل با زن جوان به آنجا آمده بود، اما هیچ یک از وسایلش آنجا نبود، فقط متوجه شد که در چنگال یک باند است. از او اخاذی کردند و حتی گوشی، مدارک، انگشتر نفیس و پولش را دزدیدند. او برای چند دقیقه در افکار خود غرق شد اما نتوانست تصمیم خود را در مورد این رسوایی تصمیم بگیرد. وحشت زده و نگران ماشینش را به یاد آورد و از خانه بیرون زد اما خوشبختانه سارقان ماشین را با خود نبردند.
راننده نفس راحتی کشید و راهی خانه اش شد. خانواده او که بسیار نگران و مضطرب بودند با دیدن او غوغا کردند و از سالم دیدن او بسیار خوشحال شدند، اما این شادی دیری نپایید زیرا زنگ خطر رسوایی او به صدا درآمد، تلفن همسرش به صدا درآمد. وقتی همسر راننده دکمه پاسخ را فشار داد، رنگ از صورتش پرید، باورش نمی شد. اینترنت گوشی را بلافاصله روشن کرد. او با دیدن عکس های همسرش که بسیار زننده و خصوصی بود، شوکه شد.
زنگ رسوایی برای راننده به صدا درآمده بود و شیاطین صد متری عکس های زشتی برای خانواده اش فرستاده بودند اما زنگ رسوایی پایانی نداشت. یکی از باج گیران آن طرف خط تهدید کرد که در صورت عدم پرداخت 40 میلیون تومان، این تصاویر را به همراه سایر عکس ها و فیلم های زننده برای همه مخاطبین گوشی خود ارسال خواهد کرد. راننده که حالا آبروی خود را در خطر می دید چاره ای جز تماس با پلیس نداشت.
بنابراین راننده به پلیس مراجعه کرد و شخصاً ماجرای “تماس جنجالی” را گزارش کرد. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع و احتمال جنایت بیشتر توسط اعضای باند مخوف «شیاتین شادامتری»، این پرونده با دستور ویژه سرهنگ احمد گردن در اختیار گروهی از بازپرسان واحد جرایم خشن قرار گرفت. رئیس پلیس آگاهی مشهد) برای تحقیقات همه جانبه برای شناسایی و دستگیری اعضای این باند.
پس از گذشت حدود 15 روز از این داستان تکان دهنده، سرانجام سرنخ هایی از یک زن جوان با سابقه ای که احتمالا یکی از شیاطین صد متری بود دریافت شد. لذا بازپرسان موضوع را به قاضی اسماعیل عندلیب (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) در جریان قرار دادند و سپس با دستورات و دستورات خاص قضایی تحقیقات را آغاز کردند. در مدت کوتاهی موفق شدند زن جوان را به ماشینی برسانند پراید او متوجه شد که همراه یکی دیگر از اعضای این باند در امتداد بلوار خواجه ربیع قدم میزدند.
ماموران بلافاصله در خیابان مهرمادر خودرو را متوقف و مرد 24 و 25 ساله و زن 25 ساله را به مقر پلیس منتقل کردند. آنها به زورگیری و زورگیری توسط رانندگان بزرگراه صد متری اعتراف کردند. همزمان با بررسی های پلیسی مشخص شد زورگیران با استفاده از گوشی های سرقتی قربانیان قبلی خود اقدام به ارسال تصاویر و اخاذی از قربانیان جدید خود کرده و همچنین مدارک سرقتی را نیز به صاحبان سوئیت های اجاره ای منتقل کرده اند تا ردی از آنها باقی نماند. اما خالکوبی روی دست یکی از اعضای اصلی باند به سرنخ مهمی برای شناسایی آنها تبدیل شد.
تحقیقات تکمیلی در خصوص جرایم احتمالی سایر اعضای این باند مخوف ادامه دارد و سایر متهمان فراری این پرونده نیز تحت تعقیب پلیس هستند.