رئالیتی شو “پدر فاعل” بدون شک بهترین و جذاب ترین نمایش واقعیت بر اساس بازی “مافیا” است. قسمت اول فصل دوم این اثر از پنجشنبه هفته گذشته در حالی پخش خود را آغاز کرد که با ایجاد تغییراتی در قوانین و البته ساختار بصری آن واکنش هایی را در بین مخاطبان خود به همراه داشت. برخی از آن استقبال کردند و برخی دیگر این تغییرات را مثبت ارزیابی نکردند. قسمت اول «پدرخوانده» را با در نظر گرفتن تمام جوانب مثبت و منفی و مرور نظرات تحلیل کرده ایم.
به گزارش پی ام آپ، پخش اولین قسمت از فصل دوم سریال پدر خوانده به کارگردانی سعید ابوطالب از پنجشنبه هفته گذشته آغاز شد که از منظرهای مختلف به تحلیل آن پرداخته ایم.
تغییر دکوراسیون و لباس. | بزرگترین تغییر در فصل دوم در بخش کمد رخ داده است. انبار اوباش با یک کشتی دزدان دریایی جایگزین می شود و بازی در قسمت اقامت این کشتی اتفاق می افتد. از آنجایی که مکان یک کشتی دزدان دریایی است، لباس بازیکنان نیز بر اساس همین موضوع طراحی شده است. این تغییرات در نگاه اول جذاب و چشمگیر هستند، اما در طول بازی نه تنها کارکرد مثبتی ندارند، بلکه به مانعی برای ارتباط مستقیم بین مخاطب و بازیکنان و محیط بازی تبدیل شده اند. در واقع، همانطور که در The Godfather طراحی لباس به ارتباط بیشتر بیننده با فضای بازی کمک کرد، در اینجا نیز لباس ها عملکرد معکوس پیدا کرده اند. نکته ای که از دید مخاطبان پنهان نمانده است. به عنوان مثال یکی از بینندگان زیر پست این رئالیتی شو نوشت: “لباس ها وحشتناک هستند، کاش مثل فصل اول بود. این فصل همه چیز خیلی شلوغ است. این لباس ها اصلا جذاب نیستند.” یا مخاطب دیگری نوشته است: به دلیل لباس پوشیدن به جای شرکت کنندگان خفه شدم. اینها تنها دو نمونه از انتقاداتی است که به طراحی لباس در این رئالیتی شو وارد شده است. در مورد دکوراسیون نیز وضعیت به همین منوال است، فضای محدود و بسته محل سکونت کشتی به نوعی خفگی را برای مخاطب ایجاد می کند، این حس باعث می شود ارتباط لازم را با بازی نداشته باشند.
هویت بصری و نسخه. | اگرچه «پدر فاستر ۲» قرار بود هویت بصری منحصر به فردی داشته باشد که از هویت بصری سریال دزدان کارائیب الهام گرفته شده بود، اما هویت بصری مکتوب و… نداشت و سعید ابوطالب تقریباً هویت بصری و گرافیک نوشتاری را از آن حذف کرد. سریال سریال ساختار برنامه شما این اتفاق در حالی رخ داد که در پروژه دیگر کارگردان، یعنی نمایش واقعی «ضد» او، هویت بصری حرف اول را می زند و گرافیک نوشتاری ساختاری مجسم دارد که مانع از دست دادن شخصیت ها توسط مخاطب می شود. در این رئالیتی شو، درست زمانی که بازیکنان در شرف اجرای یک اکشن هستند، نقش آنها بلافاصله در زیر عکس نوشته می شود تا مخاطب به خاطر بیاورد که این شخصیت چه می کند. ابوطالب در «پدرخوانده 2» از گرافیک نوشتاری کاملاً غفلت کرده است، به حدی که حتی از درج نام شخصیت ها در هنگام معرفی نقش ها خودداری کرده است. در حالی که در این واقعیت ها، زمانی که نقش بازیکن مشخص می شود، نام نقش به همراه کارتی که تصویر آن شخصیت روی آن حک شده است، در گوشه تصویر حک می شود. تنها اتفاقات گرافیکی در قسمت اول لکه خونی بود که بر روی تصویر آرمین رحیمیان با کشته شدن شخصیت «همشهری کین» و البته نماد طلسم «جک» در کنار تصویر فرد طلسم شده بود. یکی از ویژگی های فصل اول، ویرایش دقیق و شیک اثر بود. قطع به موقع واکنش بازیکنان، انتخاب نماهای مناسب در لحظاتی که کارگردان در شب با بازیکنان ارتباط برقرار می کند، از ویژگی های مثبت تدوین در فصل اول بود. اما مونتاژ فصل دوم فاقد این جزئیات است. همین اتفاق باعث شد تا هنگام کشته شدن آرمین رحیمیان توسط علیکا عبدالرزاقی، مخاطبان دچار سوءتفاهم شوند.
بازیکنان ماهر | در این فصل در کنار بهترین بازیکنان فصل اول شاهد چند چهره جدید بودیم. پیام احمدی نیا، امین میری، ساغر زوانت و در کمال ناباوری فوق العاده رضا نیکخواه از جمله آنها بودند. آن ها با تسلط کافی بر بازی و قوانین آن شجاعانه و بی باک بازی کردند و با استدلال های درست و منطقی خود با یکی از بهترین بازیکنان «پدرخوانده» یعنی مجید واشقانی وارد نبرد شدند و توانستند او را به چالش بکشند. در این میان رضا نیکخواه با اجرای خوب خود تماشاگران را شگفت زده کرد.
بازیکنان کارناوال | یکی از کابوس های بازی های مبتنی بر «مافیا» بی دقتی بازیکنان است. دو گروه از این بازیکنان وجود دارد، گروهی که از توانایی خود آگاه هستند و گروهی که هیچ توانایی ندارند اما ادعای پادشاهی این بازی را دارند. نیما شاهرخ شاهی یکی از بازیکنانی است که دقیقاً با تعریف دسته دوم همخوانی دارد. پدرام کریمی یکی از بازیکنان درجه یک است که سبک بازی او نشان دهنده توانایی اوست. اما دسته سومی هم وجود دارد که بین این دو قرار می گیرد، این بازیکنان در واقع به عنوان سم عمل می کنند و فقط باعث می شوند یک طرف ببازد. هدیه بازوند هم دقیقا همینطور بود.
پرونده ویژه مجید واشقانی | مجید واشقانی به عنوان یکی از بهترین بازیکنان فصل اول در سریال The Godfather 2 ظاهر شده است. با توجه به عملکرد خوبش در فصل اول و به دلیل انتخاب مردم به عنوان یکی از بهترین بازیکنان، در فصل دوم نیز با همراهی این سریال ظاهر شد. اعتماد زیادی اعتماد به نفسی که بر علیه او کار می کرد و باعث می شد برای نجات خود به هر نخی دست بزند. اوج بازی مفتضحانه او جایی بود که با هدیه بازوند شروع به بازی های روانشناختی کرد و او را در موقعیت روانی قرار داد که احساس می کرد اگر با آن همراه نشود، مخاطب شخصیت واقعی او را تحقیر می کند. این بازی فکری به حدی رسید که حتی بازوند هم متوجه سوت های پیاپی واشقانی در آخرین دوئل نشد. چون در موقعیتی قرار داشت که احساس می کرد اگر برخلاف نظر این بازیکن عمل کند نابود می شود. اتفاقی که در انتها افتاد و بازوند هم بازی را باخت و هم در فضای مجازی مورد حمله تماشاگران قرار گرفت. واشقانی با وجود اینکه به مافیایی کمک کرد تا پیروز شود، اما به هیچ وجه خوب بازی نکرد چرا که از همان ابتدا توسط بازیکنان غالب شناسایی شد و اگر اشتباه معین زندی رخ نمی داد و در بازی می ماند، خیلی زود او را ترک می کرد. .
با وجود این ضعفها، «پدر فادر» همچنان بهترین رئالیتیشوی مبتنی بر بازی مافیایی است و شاید با جذابتر شدن چهرههای روی آن، مخاطب بتواند با تغییرات ایجاد شده در آن کنار بیاید.