امروز، سالگرد درگذشت پرویز مشکاتیان، زنده‌یاد، یکی از بزرگترین آهنگسازان و نوازندگان سنتور ایرانی در دوران معاصر را به استقبال می‌رویم. او در سال ۱۳۸۸ و فقط در سن ۵۴ سالگی، این دنیا را ترک کرد تا در خاطره‌های ما همیشه زنده بماند.

آثاری نظیر «دود عود»، «جان عشاق» و «گنبد مینا»، به عنوان اثرهای ماندگار پرویز مشکاتیان شناخته می‌شوند که با همراهی کامبیز روشن‌روان و محمدرضا درویشی ساخته شده‌اند. این آثار، نتیجه همکاری و دوستی دیرین و ارتباط شیرینی بین آنان بوده‌است.

سی ام شهریور سالروز درگذشت پرویز مشکاتیان (آهنگساز، نوازنده، استاد دانشگاه، محقق و نوازنده سنتور) است که در سال 2008 در سن 54 سالگی این دنیا را ترک کرد تا به یکی از بزرگ ترین آهنگسازان و نوازندگان سنتور ایران تبدیل شود. این بار. معاصر برای همیشه خالی می ماند.

مشکاتیان، شجریان، ابتهاج و دیگران

مشکاتیان در سال ۱۳۵۶ به همراه هوشنگ ابتهاج، همکاری خود را با رادیو شروع کرد. با این حال پس از وقوع واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، استعفا کرد و با همکاری هنرمندان گروه‌های “عارف” و “شیدا”، مؤسسه “چاووش” را تأسیس کرد. سپس با همکاری شهرام ناظری، کاری با عنوان “مرا عاشق” را بر اساس شعری از مولانا ساخت. او در بازه زمانی ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷ و در اوایل دهه ۷۰ میلادی، با محمدرضا شجریان همکاری کرد. این همکاری منجر به خلق آثار برجسته‌ای چون “بیداد”، “آستان جانان”، “سِرّ عشق”، “نوا”، “دستان”، “گنبد مینا”، “دود عود”، “جان عشاق” و “قاصدک” شد. در این آثار، وی به عنوان یک آهنگساز و نوازنده سنتور، همکاری داشت.

او همچنین با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) آثار بسیار چشمگیری دارد. وی پس از پایان همکاری با محمدرضا شجریان با خوانندگانی چون علی جهاندار، ایرج بسطامی، علیرضا افتخاری، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان و شهرام ناظری همکاری کرد.

مشکاتیان، سنت و نوآوری

مشکاتیان در زمان حیات خود معتقد بود که سنت اولین نوآوری و سنت‌گذار اصلی در جامعه است و اگر او نبود، سنت به وجود نمی‌آمد. در این راستا، او سنت را به عنوان نتیجه‌ای از آداب و رسوم، عادات، خلقیات و تپش‌هایی دوره‌ای تعریف کرده است که خصوصیات گذشته و حال جامعه را منعکس می‌کند. به عبارت دیگر، سنت قابلیت تحلیل، بررسی، بازشکاف و بازشناخت را دارد که پیدایش آن به تاریخچه مربوط می‌شود و نه به یک فرد خاص.

در واقع سنت برای هر حرکتی ضروری است. آگاهی از حال و گذشته جنبش را روشن می کند. بنابراین، مبتکر قابل قبول و موفق کسی خواهد بود که نه تنها به سنت احترام بگذارد، بلکه آن را کاملاً بشناسد، آن را در نور ببیند و از آن فراتر رود. نوآوری که می تواند حرکت کند و زبان و نبض جامعه، مردم و محیط آن باشد، نمی تواند از سنت جدا شود. اولین حامل سنت باید مبتکر بوده باشد. وگرنه خلقت او به سنت تبدیل نمی شد و در جامعه گسترش نمی یافت.»

مشکاتیان محله روشن و حاصلخیز

مشکاتیان درباره ساخت آلبوم های «دود عود»، «جان اشک» و «گنبد مینا» گفت: در اوایل دهه 60 در خانه مصفائی زندگی می کردم. غروب یکی از روزهای سال 1363 کمبیس روشن روان به خانه ما آمد و با دیدن گل ها گفت که همیشه فکر می کردم این ملودی های زیبا از کجا می آید که وقتی این اتاق را دیدم و گل ها را دیدند فهمیدم. از طرفی یک روز همسایه پیش من آمد و گفت: من به کانادا می روم و می خواهم خانه را اجاره کنم و اگر کسی را می شناسید به من معرفی کنید. به آقای روشنروان هم زنگ زدم و گفتم کمبیس می خواهم زیباترین ملودی ها را بسازی! عصر همان روز قرارداد بسته شد و دو هفته بعد روشن روان همسایه ما شد و دود عود حاصل همسایگی دو ساله ما بود. بعد به محله دیگری رفتم و خانه ساختم.

حسین علیزاده، محمدرضا درویشی و بیژن کامکار به یک محله نزدیک آمدند و به تدریج ساکن آن محله شدند. همراهی با درویشی، باعث شد که کارهایی مانند نوشتن داستان “جان عشاق” و ساخت گنبد مینا انجام شود. اگرچه با حسین علیزاده به طور مستقیم کارهای مشترکی نداشتند، اما او در همان سال‌هایی که به دانشگاه برکلی در آمریکا دعوت شده بود، خانه را به کیهان کلهر واگذار کرد.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *