به گزارش خبرگزاری مگتو؛ صدای رسانه های ایران خاموش شد! خبر غم انگیزی که صبح روز چهارشنبه یازدهم اردیبهشت ماه همه جا رسانه ای شد. مسعود اسکویی، گوینده پیشکسوت و مجری رادیو ورزش که به دلیل شکستگی لگن و پا در بیمارستان بستری شده بود، در بیمارستان درگذشت. ورزش دوستان نسل قدیم گزارش های مسعود اسکویی پیشکسوت رسانه های ورزشی در برنامه ورزش از چشم دو در تلویزیون از جمله فوتبال را به یاد دارند. از دهه 1960 به رادیو رفت و از مسابقات ورزشی گزارش داد. مسعود اسکویی قدیمی ترین مجری و گوینده باتجربه ورزشی بود که دوره های تهیه کنندگی تلویزیون را در تلویزیون آلمان به پایان رساند و یک سال در تلویزیون شهرهای گورگ و ماینتس کار کرد. به همین دلیل با خسرو ولی زاده یکی یکی از وفادارترین دوستان استاد اسکویی شدیم که در ادامه می خوانیم؛
*از دوستی تان با آقای مسعود اسکویی بگویید.
قبل از ورود به صداوسیما در خبرگزاری پارس کار می کردم که بعد از انقلاب به خبرگزاری جمهوری اسلامی تغییر نام داد. از آن زمان با هم دوستی از راه دور داشتیم و تلفنی با او در تماس بودم. تا اینکه در سال 1350 به رایو آمدم و از آن به بعد مستقیماً با ایشان در ارتباط بودم و چندین برنامه را با هم در رادیو تهران و رادیو جوان اجرا کردیم تا اینکه رادیو ورزش تأسیس شد و در آنجا نیز با ایشان شروع به اجرای برنامه کردیم. همه برنامه هایی که با استاد اسکویی بودم برنامه های خوبی بود، اما صدای ورزش بهترین بود که تا 4-5 سال پیش به عنوان نبرد عصر در رادیو تهران، رادیو جوان و رادیو ورزش تولید می شد و باعث افتخار بود که در کنار کار بودم. حدود 33 سال با او بود
*پس می توان گفت آقای سعدی ایران از دنیا رفت.
واقعاً بله، آقای اسکویی صدای مخملی، جاودانه و ماندگاری داشت که حتی در سال های بیماری هم عالی کار می کرد، رادیو را دوست داشت، اغلب می گفت اگر پشت میکروفون نبودم می میرم! او تحصیلات و دوره های خود را در آلمان گذرانده بود و عاشق کارش بود. دلیل موفقیت در هر کاری این است که شما کارت خود را دوست دارید و معلم کار خود را با تمام وجود دوست دارد. اغراق نمی کنم، او یکی از چهار پنج صدای ماندگار تاریخ ایران است و ما یک عاشق و صدای جاودانه را از دست داده ایم.
* در مدتی که استاد در بیمارستان بود، شما یکی شما یکی از افرادی بودید که همیشه به او سر می زدید و مراقب حالش بودید.
از سه هفته پیش که استاد به دلیل شکستگی در بیمارستان بستری شده بود، اغلب به آنجا می آمدم. من چندین بار به عیادت آقای اسکویی رفته ام و بر اساس اطلاعاتی که به دست ما رسیده بود، وزیر ورزش و بسیاری از پیشکسوتان ورزش فوتبال و والیبال نیز به دیدار استاد رفتند. من آخرین کسی بودم که در کنارش بودم و قبل از مرگش با او آشنا شدم. حتی ساعت ملاقات که ساعت 16:30 بود تمام شد اما من در کنارش بودم. آخرین بار او را 5 دقیقه پیش دیدم و حالش خیلی خوب است نبود و من با ناراحتی از بیمارستان برگشتم، 10-12 ساعت بیشتر از آن ملاقات نگذشته بود که خبر درگذشت پروفسور اسکویی منتشر شد.
* پس خاطرات زیادی با آقای اسکویی دارید.
کار و زندگی با استاد یک خاطره بود، همانطور که می دانید برنامه زنده استرس خودش را در کار دارد، اما وقتی کنار آقای اسکویی نشستیم، آنقدر با طراوت و نشاط اجرا کرد که استرس ما از بین رفت و بهترین بود. . فرم برنامه اجرا شده است. بودن با او یک خاطره بود و هرگز او و خاطراتش را فراموش نمی کنم. مرگ او ضایعه بزرگی برای رادیو و رسانه ها بود. امیدوارم سازمان برای کارگران باتجربه و کسانی که کارشان را دوست دارند ارزش قائل شود تا فقط بعد از مرگشان درباره آنها صحبت نشود. کسی که با عشق و تعهد کار می کند باید قدردانی شود، اسکوی یکی او یکی از افرادی بود که همیشه مورد احترام بود و یک بار دیگر به خانواده ایشان، همسر عزیزش و جامعه رسانه ای تسلیت می گویم.
257 251