پذیرایی عروسی قسمت پایانی مراحل مختلف مراسم عروسی است که گاهی بلافاصله بعد از مراسم عروسی و گاهی چندین ماه یا سال بعد از مراحل دیگر برگزار می شود. تا رسما بگذرد یکی یکی از مهم ترین مراحل زندگی است و در شهرهای مختلف کشور بسته به آداب و رسوم هر منطقه به طور متفاوتی انجام می شود.
به گزارش ایسنا، امروزه انتخاب زمان عروسی بیشتر به مناسبت ها و اعیاد مذهبی بستگی دارد، اما در گذشته انتخاب زمان عروسی تنها به این موضوع بستگی داشت. نبود و ویژگی های دیگر بر این تصمیم تأثیر گذاشت. مثلاً در جوامع روستایی و کشاورزی، عروسی پس از برداشت، خرمن کوبی و درو انجام می شد و یا در برخی از جوامع عشایری روز عروسی را بر اساس موقعیت ستارگان و زمان قشلاق تعیین می کردند.
اقوام مختلف روز عروسی را بر اساس اعتقادات خود انتخاب می کردند. بلوچ ها جشن عروسی می گیرند یکی در روزهای زوج و معمولاً در روز چهاردهم یا بیستم ماه انجام می شد. اهل سنت جزیره کیش برگزاری جشن شادی بین عید قربان و عید غدیر را منفور می دانستند.
مانند شیعیان این جزیره در ماه های محرم و صفر و رمضان جشن عروسی نمی گیرند. در ایل کلهر (ایلات کرمانشاه) عروسی ها معمولاً در روزهای فرد برگزار می شد. بر اساس تقویم کشاورزی، عروسی ترکمن ها در اواخر پاییز و پس از برداشت پنبه برگزار می شود.
این روزها وقتی دختر و پسری به دلایل مختلف از جمله اقتصادی تصمیم می گیرند با حذف چیزهای غیر ضروری مراسم عروسی برگزار کنند، در نهایت عروسی را در یک شب برگزار می کنند، اما در گذشته اینطور بود. نبود.
در گذشته مدت جشن عروسی بیش از یک روز بود و بسته به پایگاه اجتماعی خانواده ها متفاوت بود. جشن عروسی خانواده های اصیل و اشرافی می تواند از 7 تا 14 روز طول بکشد، در خانواده های معمولی این مراسم تا 3 شبانه روز ادامه دارد.
صبح روز عروسی اولین کار این بود که عروس و داماد را برای غسل ببرند. در گذشته داماد را به حمام عمومی محله یا روستا، کنار رودخانه یا سرچشمه می بردند. در بعضی جاها غسل دادن و تراشیدن سر داماد مرسوم بود.
در برخی از مناطق استان فارس مراسم سر بریدن پس از ورود عروس به خانه داماد انجام می شد و میهمانان با توجه به توانایی خود مبلغی پول می دادند و سپس داماد به امامزاده می رفت.
وقتی عروس در خانه داماد به کهگیلویه و بویراحمد رسید، داماد را برای استحمام به ساحل رودخانه بردند و پس از بازگشت به خانه، سر و صورتش را تراشیدند.
در جزیره کیش، داماد را با آلات موسیقی و آواز به چاه آوردند. لباس داماد را در سینی می گذارند و روی آن پارچه سبز رنگ می گذارند. زنان پشت سر مردان و نوازندگان حرکت کردند و دورتر از فواره نشستند. در حالی که سر و صورت داماد کوتاه شده بود، خواننده ها شعر می خواندند. سپس داماد سر و بدن خود را می شویند و در میان جمعیت لباس داماد می پوشند.
در برخی از شهرهای استان هرمزگان عروس قبل از ظهر روز عروسی با آرایشگر به توالت رفت. محل استحمام عروس را با چاقو مشخص می کردند و در چهار گوشه حمام شکر می ریختند. سپس برای دفع چشم زخم، تخم مرغی را دور سر او پیچیدند و جلوی در حمام گذاشتند. عروس مجبور شد با پایش تخم مرغ را بشکند و وارد حمام شود.
بعد از بیرون آمدن عروس برای او هم اسفند سیگار می کشیدند. سپس آرایشگر محلی بالای ابروی عروس خال مادرزادی زد و گردنبند طلایی به شکل ماه یا خورشید بر پیشانی او آویزان کرد و ابروهای او را با پولک پولک تزئین کرد و گونه ها و لب هایش را قرمز کرد و دستمال سبزی بر صورتش انداخت.
داماد معمولاً قبل از غسل به زیارتگاهی می رفت که پدر یا مادرش برایش نذر کرده بودند. سپس پارچه سبزی دور سر داماد انداختند; خواهران یا خالههایش لباسهایش را در چمدان سبز رنگ بستهاند و داماد را به توالت فرستادند.
در حمام یک تخم مرغ با سوزن می گذاشتند و داماد باید پای راستش را روی سوزن می گذاشت و تخم مرغ را می شکست. سپس بخور می افروختند و از سمت راست به داماد جامه تبرک می پوشیدند.
با شروع مراسم اصلی میهمانی و پایکوبی، رقص های محلی، آوازخوانی، نمایش و بازی های ویژه در جماعت زنانه و مردانه آغاز می شد که گاه تا شام و حتی تا پاسی از شب ادامه داشت. کشتی در علی آباد، کتول، تنکابن، قوچان، چالوس و در بین ترکمن ها نیز رواج داشت. در شب و روز عروسی نیز نمایش هایی اجرا می شد.
در عروسیهای بزرگ تهران باستان، نمایشهایی با داستان یوسف و زلیخا، شیرین و فرهاد، زال و رودابه اجرا میشد و سپس بسته به اینکه خانوادههای عروس و داماد از کدام شهر آمدهاند، نمایشهای انتقادی مانند وکیل و موکل را اجرا میکردند. عروسی کاشیها و… بازی های تخته ای و حتی طناب بازی در برخی شهرها رایج بود.
پذیرایی از مهمانان یکی یکی از مهم ترین بخش های هر عروسی است که امروزه با غذاهای ثابت برگزار می شود، اما در گذشته در هر منطقه با توجه به فرهنگ آن مکان برگزار می شد. در کردستان، خانواده داماد ظهر سومین سالگرد ازدواج ناهار را صرف کردند. خانواده های ثروتمند آبگوشتی و خانواده هایی که توان مالی کمتری داشتند در بهار آش دخا و در پاییز و زمستان آش پیازاو اهدا می کردند.
غذای سنتی عروسی در یزد شامل نان، پنیر، سبزیجات و تخم مرغ رنگ شده بود. در هرمزگان برای شام عروسی خورش سبزی با برنج یا خورش گوشت و مرغ و شام استانبولی پلو و مخلفات از میهمانان سرو می کردند. در کاشان گوشت اسفناج و لپه پیلوخورش از غذاهای رایج عروسی بود.
در پایان این مراسم خانواده داماد با آلات موسیقی و آواز عروس را تا خانه جدید همراهی کردند. در بیشتر مناطق این قسمت از مراسم عروس کاشان نامیده می شود و بسته به فرهنگ هر مکان به روش های مختلف اجرا می شود. مثلاً در برخی از مناطق فارس، عروس در تنور خانه پدری می چرخید و قبل از رفتن، دستانش را پر از گندم و برنج می کرد و بعد از زیر آینه و قرآن به او می داد.
در سایر نقاط این استان عروس هنگام گریه دست خود را در ظرفی پر از آرد می گذاشت و مادر از این آرد حلوا می پخت و فردای آن روز برای عروس و داماد می فرستاد. در بروجرد و اراک عروس حتی هدیه ای به نام توکفشی نگرفت و کفشش را برای رفتن نپوشید.
پس از رفتن مهمانان مراسم دست دادن عروس و داماد برگزار شد. این کار را معمولاً پدر عروس انجام می داد، البته اگر پدر هنوز زنده باشد نبود مادر، پدربزرگ، مادربزرگ داماد یا یکی در دوران محارم عروس این کار را می کرد.