فلاپی سقوط از آثار ادبی یکی از اعتقادات قدیمی این مرز است. با گذشت زمان ، ساکنان این سرزمین حق داشتند از ادبیات تفکر بهره مند شوند. با این حال ، با گذشت زمان ، فقط در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

چون من می توانم گوشت.
قلبم را به من بگو تا قلبم را بچرخاند.

رنگین کمان خود را به همه مانند گل می دهد
دوباره پوشش من را بگویید.

من به او گفتم که نظر خود را در چشمانش ببینید.
او گفت که می خواهد بریزد مگر اینکه من خون داشته باشم

او کنجد خون من است و من روی لب او هستم
از آن یا به من می آید

اگر چو فرهاد دردناک نیست ، هیچ تانک نیست
شوخی های شیرین برای من باز است

اگر او به غم و اندوه چی بخندد
سیاه

دوستانی که من مردم
کو برای چیزی کوتاه می ماند زیرا می ماند.

صبر کنید تا غمگین شود
او عشق را در هر گوشه افسانه من می خواند

توضیحات فرهنگ لغت: هیچ کلمه ای برای این غزل وجود ندارد.

نظرات عرفانی:

فرقی نمی کند که او به شما توجه نکند. شما پایدار هستید ، زیرا موفقیت با شما خواهد بود. بنابراین نگران نباشید ، زیرا موفقیت و سعادت هاوکس در تلاشند خانه ای در اطراف خانه شما ایجاد کنند. مراقب باشید

او نمی خواهد شما را ناراحت کند ، اما می خواهد مطمئن شود که شما او را دوست دارید. بنابراین نباید زودتر از میدان خارج شوید. من به شما پیشنهاد می کنم پایه های تجارت را برای پذیرش هدف بسازید.

نظر غزل:

شما به کسی نه تنها نادان ، بلکه سرسختانه به شما قلب خود را با خود داده اید ، اما تنها چیزی که می بینید یک نگاه است. حتی اگر به نظر می رسد دشمن است و به نظر می رسد دیگران را به شما ترجیح می دهد ، او شما را به سمت داخل می خواهد. این فرار از غم و اندوه و مشکلات عشق نیست و باید تحمل شود ، اما ارزش یک پایان شیرین را دارد.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما