یادداشت

به گزارش بازتاب آنلاین و به نقل از خبرگزاری تسنیم از ری، جنوب تهران همواره قربانی همیشگی تصمیمات بی‌عدالتی‌محور شهری بوده و روزی که از پایان ظرفیت بهشت زهرا(س) سخن گفته شد و طرح ایجاد آرامستان‌های جدید روی میز مسئولان شهری و شورای شهر تهران آمد، قرار بر جانمایی چهار آرامستان در چهار گوشه پایتخت بود؛ طرحی که هدف آن، توزیع عادلانه بار ترافیکی، زیست‌محیطی و خدماتی مرگ در پهنه تهران بزرگ عنوان شده بود.

در سایه توسعه بی‌برنامه و بی‌عدالتی‌های آشکار در مدیریت کلانشهر تهران، یک‌بار دیگر بار سنگین مشکلات پایتخت، بر دوش جنوب تهران و به‌ویژه شهرستان ری انداخته شده است؛ شهری که نه‌فقط مهد تمدن 8 هزار ساله ایران است، بلکه امروز به قربانگاه خاموش تصمیمات پنهانی بدل شده است.

شهرداری تهران اعلام کرده که به دلیل تکمیل ظرفیت بهشت زهرا (س) تا پایان سال آینده و نیاز 50 سال آینده شهر به 7 میلیون قبر جدید، پنج نقطه برای احداث آرامستان‌های جدید تعیین شده که سه نقطه از آن در شهرستان ری جانمایی شده‌اند. این سه آرامستان شامل کلاغایه در جنوب ری، اراضی بی‌بی مریم در غرب ری، محدوده کوه‌های راگا، بی‌بی شهربانو و خاوران در شرق شهرستان ری است و این در حالی است که دو محل دیگر جهت احداث آرامستان در ورودی‌های غربی و شرقی تهران قرار داشتند، به دلیل «نیاز به مطالعات ترافیکی» و اعتراض نمایندگان و فرمانداران، از دستور کار خارج شدند. به عبارت ساده‌تر، غرب و شرق تهران به بهانه‌ی ترافیک نجات یافتند و ری، قربانی شد.

اما آیا جنوب تهران و شهرستان ری از معضل ترافیک و کمبود زیرساخت رنج نمی‌برد؟ مسیرهایی همچون خاوران، جاده ساوه، سه‌راه سیمان و کمربندی‌های اطراف، سال‌هاست که با ترافیک مزمن و دسترسی‌های محدود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. چگونه است که برای مناطق برخوردار مطالعات ترافیکی مانع اجرای پروژه می‌شود، اما برای مناطق کم‌برخوردارتر، همین مسائل نادیده گرفته می‌شود؟

کافی‌ست فهرستی از زیرساخت‌های پرهزینه، آلاینده و پرمسئله‌ تهران را در ری مرور کنیم. زندان تهران بزرگ، کمپ‌های معتادان متجاهر، آرامستان هندوها و محل دفن موسوم به مرده‌سوزی، دو آرامستان ارامنه و مسیحیان، مرکز دفن زباله آرادکوه، مرکز پسماند ویژه و صنعتی تهران و حالا قرار است سه آرامستان جدید در نقاط مختلف ری ساخته شود.

آیا هیچ نقطه‌ای از تهران شایستگی تحمل بخشی از این بار ندارد؟ چرا مناطق شمالی، غربی و شرقی پایتخت از این مسئولیت معاف‌اند؟ آیا این تصمیم‌ها مرتبط با سکوت نمایندگان و مسئولان ری یا نادیده‌گرفته‌شدن مطالبات مردم است؟

مسئولان شهری و استانی باید پاسخ دهند که چرا ری، به جای احیای تاریخی کهن و سرمایه فرهنگی غنی، همواره با پروژه‌هایی مواجه می‌شود که جز آسیب، هیچ آورده‌ای برای مردمش ندارند؟ در کدام منطق برنامه‌ریزی، بار زباله، اعتیاد، جرم و اکنون مرگ، همگی باید به دوش یک شهر گذاشته شود؟

بی‌تردید، توسعه زیرساخت‌های شهری از جمله آرامستان، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است، اما نه به بهای نابودی هویت تاریخی یک شهر. ری، فقط قطعه‌ای از نقشه تهران نیست؛ اینجا شهری است با تاریخی کهن، میراث فرهنگی بی‌بدیل و ظرفیت‌های مغفول‌مانده است و اینکه اکنون در برابر چشمان بسته مسئولان، تبدیل به گورستان تهران می‌شود، نشانه‌ای آشکار از سیاست‌گذاری معیوب، تمرکزگرایانه و ناعادلانه است.

تبدیل ری به پایتخت اموات تهران، نه تصمیمی کارشناسی است، نه منطبق بر اصول عدالت شهری و نه پذیرفتنی برای مردمی که سال‌هاست با مشکلات زیست‌محیطی، آلودگی، تراکم صنایع آلاینده و کمبود خدمات مواجه هستند.

یادداشت از مریم باحور

 

 

گردآوری شده از:تسنیم

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما