مقاله در ساعت 2025-10-06 12:00:00 در بازتاب آنلاین منتشر شده است که با موضوع
ضابطیان: مدیران عافیتاندیش خلاقیت را قربانی کردند/ مرور نگفتنها، ننوشتنها و نساختنها میباشد و مسئولیت این مقاله به عهده ما نیست
ریحانه اسکندری: منصور ضابطیان مجری، نویسنده و برنامهساز شناختهشدهای که در سالهای اخیر اجرای برنامههای گفتگومحور موفقی در رادیو و تلویزیون را به عهده داشته، مدتی است که اجرای برنامهای در همین قالب با عنوان «ساطور» را به عهده گرفته است که با کارگردانی محمد صوفی، در بستر فضای مجازی پخش میشود. این برنامه به گفتگو با هنرمندان پیشکسوت، اهالی فرهنگ و فعالان حوزه رسانه پرداخته و به بیان تجربههای آنان در برخورد با پدیده سانسور اختصاص دارد.
ضابطیان درباره انتخاب نام «ساطور» برای این برنامه به خبرآنلاین گفت: فرم و محتوای یک اثر باید با همدیگر همخوانی داشته باشد. ما برنامهای داریم که وجوه مختلف سانسور در فضای فرهنگی و حال و روز کسانی را که با این فضا درگیر بوده و هستند روایت میکند. طبیعی است که باید نوعی خشونت و تداعی ضربه و بریدن و… در انتخاب نام برنامه لحاظ میشد تا آن فضا را برای مخاطب تداعی کند. ضمن اینکه نوعی بازی زبانی بین دو واژه «سانسور» و «ساطور» هم مدنظر بود.
گفتن از نگفتنها و ننوشتنها
این مجری و برنامهساز عنوان کرد: همانطور که در شعار برنامه آمده است، ما از «نگفتنها، ننوشتنها، نساختنها و نسرودنها» میگوییم و به نوعی خاطرات محدودیتها برای هنرمندان را مرور میکنیم. بیشتر هنرمندان در خاطرات خود با جنبههای مختلف سانسور درگیر بودهاند که بخش عمده آن جنبه قانونی و شرعی نداشت و ناشی از اعمال سلیقه بود. گاهی پدیدهای که خط قرمز محسوب میشد، چند سال بعد آنقدر عادی بود که اصلاً توجه کسی را جلب نمیکرد و اگر کسی از سابقه این پدیده می گفت، باعث تعجب بود.
ضابطیان یادآور شد: تجربههای پیشین و گذشت زمان هم ثابت کرده که این سانسورها هیچ سودی برای کشور نداشته و زیانبار بوده است؛ یعنی اگر آن حذف و تعدیل رقم نمیخورد، هیچ ضربهای به فرهنگ، اخلاق، دین و حاکمیت کشور وارد نمیشد؛ در این بین، فقط آدمهایی کاسه داغتر از آش بودند و روی مسائلی انگشت میگذاشتند که هیچ مبنای قانونی، شرعی و منطقی نداشت و فقط با هزینهسازی، خلاقیت هنرمندان را قربانی میکردند. هنرمندی که باید تمام وقت، ذهنیت و خلاقیتش را برای خلق یک اثر جذاب میگذاشت، درگیر جزئیات و برداشتهایی میشد که اصلاً به آنها فکر نکرده بود. حالا بخش عمده این خاطرات در برنامه «ساطور» روایت خواهد شد.
روایتهایی از سانسور که هم کمدی و هم تراژدی هستند
وی افزود: همانطور که در این چند قسمت هم دیدید گاهی این روایتها خندهدار و غیرقابل باور میشوند، اما از آنجایی که خود من سالهاست که در حوزه روزنامهنگاری، برنامهسازی، اجرای رادیویی و تلویزیونی و نوشتن کتاب فعال بودم، این اتفاقات برایم آشنا است. گاهی مهمان برنامه خاطرهای تعریف میکند که برای من یادآور همین اتفاقات است و دوست دارم خاطره خودم را هم تعریف کنم، اما خب به واسطه اینکه میزبان و مجری این برنامه هستم باید بیشتر شنونده صحبت مهمانان باشم. این روایتها، در زمان وقوع بیشتر جنبه تراژدی داشتند، اما اکنون جنبه کمدی آنها برجستهتر است.
مجری برنامه «ساطور» اظهار کرد: هیچکس با چارچوبهای مشخص در قالب اخلاق، قانون و شرع مخالف نیست؛ همانطور که در شرایطی که کشور مثلاً درگیر جنگ یا بحران است هم برخی محدودیتهای موقت شکل میگیرد و خودِ برنامهسازان و هنرمندان هم میدانند که باید حساسیت بیشتری به خرج بدهند. اما گاهی آدمها در جایگاههای مختلف مته به خشخاش میگذارند و محدودیتهای غیرمنطقی خلق میکنند. البته ما به اشخاص کاری نداریم و عملکردها را نقد میکنیم. در صحبت مهمانان هم شنیدیم که بسیاری از دوستانی که الان در دایره منتقد وضع موجود تعریف میشوند و یا داعیه آزاداندیشی دارند، خودشان در ابتدای انقلاب در نهادهایی مثل وزارت ارشاد یا صداوسیما، سانسورچیهای بزرگی بودند!
سانسور و مدیران محافظهکار و منفعل
ضابطیان با بیان اینکه در طول این سالها، اغلب مدیران فرهنگی ما قدرت لازم برای اقدامات موثر را نداشتند، تأکید کرد: شاید چون در جای درستی قرار نگرفته بودند، از کارهای متفاوت میترسیدند؛ فقط میخواستند دوران مدیریت بدون سرو صدایی داشته باشند. وقتی شما در جایگاهی هستی که شایستگی آن را نداری و میدانی که این جایگاه مال تو نیست، برای حفظ آن حاضری هر کاری بکنی؛ این موضوع باعث میشود که محافظهکار و عافیتاندیش بشوید. در نتیجه جسارت انجام کارهای تازه را ندارید. مدیرانی موفق و خطشکن هستند که به جز کاری که به آنها سپرده شده، تخصصهای دیگر را هم دارند و دودستی به آن جایگاه و میز نچسبیدهاند.
برای همین می توانند با هنرمندان تعامل کنند و کاری را که فکر میکنند درست است انجام میدهند. بله، گاهی هم هزینه دادهاند و حتی کنار رفتهاند اما کارهایی که انجام دادند ماندگار و جریانساز شده است.
ادعای عبرتآموزی نداریم
این مجری و برنامهساز عنوان کرد: «ساطور» ادعای عبرتآموزی یا افشاگری ندارد، بلکه یک نوع تاریخنگاری از فرهنگ و هنر کشورمان است. این برنامه مبتنی بر خاطرات افراد درگیر با «سانسور» است که سعی کردهایم در فرم و محتوا تا جایی که امکان دارد در فضایی جذاب و با چاشنی طنز ارائه شود. به نظر من اگر این خاطرات مثل یک سند تاریخ شفاهی باقی بماند، «ساطور» به هدفش رسیده است. ما میخواهیم در فضایی سرگرمکننده و در عینحال فاخر، بدون اینکه به کسی توهین کنیم یا یک طرفه به قاضی برویم این خاطرات را ثبت کنیم.
نخواستیم با پخش از پلتفرمها «ساطور» هم دچار سانسور شود
وی درباره این که چرا از بستر پلتفرمها برای پخش این برنامه بهره نبردهاند نیز گفت: توافق اولیهای با یکی از پلتفرمها داشتیم اما به هرحال پلتفرمها هم شرایط و چارچوبهای مالی و محتوایی خاصی داشتند که دست و پای ما را میبست و برنامهریزی ما برای پخش را به هم میزد. ضمن اینکه برخی شرایطی که مطرح شد به گونهای بود که اگر آنها را اجرا میکردیم، «ساطور» خودش هم دچار سانسور میشد. درنتیجه، ترجیح دادیم که در فضای یوتیوب باشیم. البته بعد از پخش چند قسمت، یکی دو پلتفرم ابراز تمایل کردند تا ادامه برنامه را پخش کنند، امّا فعلاً تصمیمی دراینباره نگرفتهایم.
ضابطیان در پایان گفت: مخاطبان «ساطور» در قسمتهای آینده هم میتوانند شاهد گفتگوهای جذاب و روایت اتفاقات عجیبی باشند که برای خود من هم هیجانانگیز است. گاهی با گروه سازنده برنامه صحبت میکردیم که مگر ممکن است چنین اتفاقاتی در ساحت فرهنگ و هنر این مملکت بیفتد، امّا ظاهراً این اتفاقات افتاده و خیلیها را درگیر خودش کرده است.
5959
گردآوری شده از:خبرآنلاین