مجتبی سلطانی، کارشناس علوم سیاسی فارس به تشریح این موضوع پرداخته است که در ادامه می خوانید؛
طی دو روز گذشته انتشار اطلاعاتی مبنی بر کودتا یا باطل شدن عنوان کودتا در حادثه 28 مرداد، شور و هیجان زیادی را در فضای مجازی به وجود آورده است، به همین دلیل چند نکته به سرعت ذکر می شود. اقدام مصدق برای انحلال مجلس غیرقانونی بود. همهپرسی انحلال مجلس (28 مرداد 1332) نیز غیرقانونی بود. اعلام انحلال مجلس (4 مرداد 1332) نیز غیرقانونی بود. اما تصویب و تصویب بعدی انحلال مجلس توسط شاه (آذر 1332) بر اساس قانون اساسی وقت که به شاه اجازه انحلال مجلس را می داد، غیرقانونی نبود.
آیت الله کاشانی با سقوط مصدق آیا موافق بودید / ماجرای نامه ای مهم به محمدرضا شاه
تصاویری از تهران در روز کودتای بیست و هشتم مرداد
همچنین برکناری مصدق و انتصاب زاهدی (23 مرداد 1332)، در زمان تعطیلی مجلس به دلیل استعفای اکثریت و در دوران انتقال، غیرقانونی نبود. قانونی به نظر می رسید. اما این امر عملی نبود و به دلیل حمایت مردمی از نهضت ملی، امکان تغییر حکومت با یک برگه انتصاب شاه وجود نداشت. اجرای انتصاب زاهدی قانونی نبود، شاه به خارج، به آمریکا و انگلیس گریخت و عوامل داخلی او کودتا کردند. در نتیجه این کودتای غیرقانونی، شاه و زاهدی به طور غیرقانونی قدرت را به دست گرفتند.
اما اقدام غیرقانونی مصدق برای انحلال مجلس در زمان خود، قبل و بعد از کودتا، زمینه مساعدی سیاسی، روانی و تبلیغاتی را برای توجیه بیشتر اقدام شاه فراهم کرد. کودتای 28 مرداد، غیرقانونی و برخلاف تمامی قوانین ملی و بین المللی، اقدامی مداخله جویانه و استعماری و نقض استقلال و حاکمیت ملی ایران، بر اساس یک سری اقدامات غیرقانونی از سوی بازیگران اصلی صورت گرفت.
هم مصدق، هم زاهدی و هم شاه، هر سه در ماجرای کودتای نامشروع، جنایتکار و غیرقانونی آمریکا، انگلیسی 28 مرداد رفتار غیرقانونی داشتند. محکومیت نقش استعماری آمریکا و انگلیس در کودتا مستلزم تبرئه مصدق از اقدامات و اشتباهات غیرقانونی خود نیست.
مصدق هم قربانی کودتا بود و هم مقصری مؤثر و آگاهانه یا آگاهانه در زمینه سازی آن کودتای شوم. مصدق فریفته، طلسم و طلسم دشمنانی شده بود که خواسته یا ناخواسته، ناآگاهانه یا عمدا با او همراهی و همکاری می کردند. گویی با دستان خود طناب را بر گردن نهضت ملی و حکومتش انداخت و آنها را محکم کرد. توضیح علل، چرایی، چیستی و پیچیدگی این فاجعه البته مفصل است و نیاز به توضیحات زیادی دارد.
شرح این هجرت و این خون جگر
این بار یک بار دیگر ترک کنید
در مورد اشاره به سخنان امام خمینی (ره) مبنی بر «راه حل قانونی» برای شاه در نتیجه انحلال مجلس، باید توجه داشت که امام در این سخنرانی به وضوح به رفراندوم غیرقانونی انحلال اشاره دارند. مربوط به مجلسی است که قانونی شدن آن نیازمند مراحل قانونی و تصویب است. او پادشاه بود، به آن اشاره و اشاره نکرد.
بلکه امام به صراحت و مستقیم به استعفای اجباری نمایندگان و تعطیلی و «انحلال عملی» مجلس اشاره کردند.
در غیاب مجلس و دوره انتقالی، راه قانونی برای عزل و نصب نخست وزیر بر اساس عرف حقوقی و سیاسی در قانون اساسی، همانطور که امام به درستی فرمودند، برای شاه باز شد. متن بیانات امام خمینی در سال 16 آبان در سال 1357 نوفل لوشاتو به انتقاد از این موضوع پرداخت: «قدرت به دست دکتر رسید. مصدق، اما اشتباهاتی هم داشت.» او می خواست به کشور خدمت کند، اما اشتباه کرد. یکی از اشتباهات این بود که وقتی به قدرت رسید این اتفاق افتاد[ قدرت شاه] او را خفه نکرد تا همه چیز را تمام کند. آن موقع اهمیتی نمی داد، اهمیتی نمی داد، چون ارتش در دست او بود، تمام قدرت در دست او بود و اینها[ شاه] اون موقع ارزشش رو نداشت اینطور نبود که او در آن زمان آدم قدرتمندی بود که بعدها تبدیل شد. در آن زمان او ضعیف و تحت کنترل او بود، اما مورد غفلت قرار می گرفت. غفلت دیگر این است که مجلس را منحل کرد و یکی یکی وکلا را مجبور به استعفا کرد. زمانی که آنها استعفا دادند، یک راه قانونی برای شاه پیدا شد که پس از نبود مجلس، در تعیین نخست وزیر با شاه همراه شود. شاه نخست وزیر را منصوب کرد. اشتباه دکتر بود[مصدق] واقع شده. و به دنبال این مرد[شاه] به ایران بازگردانده شدند. به قول بعضی ها «محمدرضا شاه رفت و رضاشاه آمد»! برخی این را به دکتر گفته بودند[مصدق] اتفاقی که برای شما افتاد این بود که محمدرضا شاه رفت. خوب محمدرضا در آن زمان آدم بی رحمی بود و زیر دست او رفت و رضاشاه آمد، یعنی ظالمی آمد.» (صحیفه امام، ج 4، ص 370).
۲۷۲۲۰