پسرکی که با قلمش به جنگ نازی‌ها رفت/نگاهی به روایت مطیع متیو ویتاکر از مقاومت

مقاله در ساعت 2025-10-20 09:00:00 در بازتاب آنلاین منتشر شده است که با موضوع
پسرکی که با قلمش به جنگ نازی‌ها رفت/نگاهی به روایت مطیع متیو ویتاکر از مقاومت میباشد و مسئولیت این مقاله به عهده ما نیست

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فیلم «حقیقت و خیانت»  ساخته‌ی متیو ویتاکر در سال ۲۰۲۵، با بازی ایوان هاروکس، روپرت اونز و نای اکومور، تلاش دارد از دل واقعیت‌های تلخ جنگ جهانی دوم، تصویری از ایمان، شجاعت و وجدان انسانی ارائه کند. این فیلم با حمایت استودیوی مذهبی «ای‌نجل استودیوز» ساخته شده و در جشنواره‌های سینمایی با محوریت آثار الهام‌بخش به نمایش درآمده است.

اما نتیجه نهایی، اثری است که بیش از حد آشنا و محافظه‌کارانه به نظر می‌رسد. فیلم هرچند ساختار منسجمی دارد، اما در هیچ‌یک از لحظاتش شگفتی تازه‌ای خلق نمی‌کند و فاقد نگاه یا امضای هنری متمایز است.

تمام عناصر آشنای این‌گونه آثار تاریخی در فیلم حضور دارند: قهرمان درستکار، ضدقهرمان متزلزل، خشونت سیستماتیک، سخنرانی‌های پرشور و صحنه‌های تعقیب و گریز. با این حال، «حقیقت و خیانت» بیش از آن‌که روایتی تازه از دوران تاریک اروپا باشد، یادآور ده‌ها فیلم مشابه درباره جنگ است.

ایمان در برابر دروغ

در این فیلم، ایوان هاروکس نقش نوجوانی مذهبی به نام هلموت هیوبنر را بازی می‌کند؛ پسر هفده‌ساله‌ای که در هامبورگ با خانواده‌اش زندگی می‌کند و در بحبوحه جنگ جهانی، کم‌کم شروع به پرسش از واقعیت‌های اطرافش می‌کند. کلیسایی که او به آن می‌رود در حمایت از آدولف هیتلر خطبه می‌خواند و حتی ورود یهودیان را ممنوع می‌کند. تا این‌که یکی از دوستانش، سولومون شوارتز (نای اکومور)، تنها به جرم یهودی بودن ربوده می‌شود.

وقتی برادر بزرگ‌ترش رادیویی به خانه می‌آورد که امواج بی‌بی‌سی را پخش می‌کند، هلموت درمی‌یابد بسیاری از گفته‌های رسمی حکومت، دروغ و تبلیغات است. او با تکیه بر علاقه‌اش به مطالعه و مهارتش در نویسندگی، اعلامیه‌هایی در دفاع از حقیقت و علیه دروغ‌های نازی‌ها می‌نویسد و با کمک دو دوستش، کارل-هاینتس اشنیبه (فردیناند مک‌کی) و رودی ووبه (داف توماس)، آن‌ها را در سراسر هامبورگ پخش می‌کند.

 از تعلیق تا تکرار

ویتاکر که فیلمنامه را با همکاری اتان وینسنت نوشته، در نیمه نخست فیلم موفق می‌شود تعلیق و انرژی خوبی ایجاد کند. صحنه‌های اولیه پرتحرک‌اند و وحشت ناپیدای رژیم را از خلال ترس و سکوت نشان می‌دهند، بدون آن‌که خشونت را بیش از حد نمایش دهد. با این حال، در نیمه دوم، وقتی هیوبنر توسط گشتاپو دستگیر می‌شود، روایت به بازجویی‌ها و شکنجه‌های تکراری فرو می‌غلتد.

در این بخش، نقش روپرت اونز به‌عنوان بازپرس اصلی پررنگ‌تر می‌شود. رابطه میان بازجو و نوجوان اسیرش لحظاتی از کشمکش احساسی دارد، اما انرژی اولیه فیلم کاهش می‌یابد. بازی ایوان هاروکس و اونز قابل توجه است، اما روایت دیگر پیش نمی‌رود و به تکرار می‌افتد.

در نهایت، «حقیقت و خیانت» اثری است خوش‌ساخت اما محافظه‌کار؛ با موسیقی پرطمطراق و بیش‌ازحد مداخله‌گر که سعی دارد در هر لحظه به تماشاگر بگوید چه احساسی باید داشته باشد. لهجه انگلیسی بازیگران در روایتی که قرار است در آلمان بگذرد نیز بر بی‌باوری مخاطب می‌افزاید.

ویتاکر با نگاهی صادقانه و احترام‌آمیز به شجاعت هیوبنر فیلمش را ساخته، اما این صداقت به‌تنهایی نمی‌تواند ضعف داستان‌گویی کلیشه‌ای را جبران کند. در نهایت، «حقیقت و خیانت» فیلمی محترم اما فاقد تازگی است؛ روایتی وظیفه‌شناسانه از زندگی نوجوانی قهرمان که بیش از آن‌که تأثیرگذار باشد، صرفاً درست و بی‌خطر است.

مترجم: ریحانه اسکندری

منبع: ورایتی

۵۹۲۴۴

گردآوری شده از:خبرآنلاین

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما