وداع با فرمانده صبور جبهه‌ها/ شهید سلامی تا آخر پای مردم ماند

یادداشت ـ مریم باحور| حوالی ساعت 9 صبح، قبله تهران آرام آرام رنگ حماسه گرفت. آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، سنگینی پیکری را به دوش می‌کشید که سال‌ها در میدان‌های جهاد و عزت، با قامت استوار ایستاده بود. سپهبد شهید حسین سلامی، حالا پس از تشییعی پرشور در پایتخت، به آغوش خاک سپرده می‌شد؛ نه در غربت که در دل مردمی که دوستش داشتند، به او اعتماد کرده بودند و فرماندهی‌اش را نشانه امنیت می‌دانستند.

دیروز در تهران، جمعیت از میدان انقلاب تا آزادی موج می‌زد. فریادهای «مرگ بر اسرائیل» و «سلام بر شهید» لابه‌لای اشک‌های فروخورده مردم، آسمان را در بر گرفته بود. تابوتی که لبخند آرام شهید سلامی را بر خود حمل می‌کرد، در میان صدای گریه کودکان، زمزمه مادران و نگاه‌های خیره جانبازان، تا مرز جاودانگی بدرقه شد.

اما امروز خاک ری میزبان مردی شد که نه‌فقط فرمانده میدان‌های نظامی، بلکه فرمانده قلب‌ها بود. سلامی اگرچه از هرمزگان برآمده بود، اما جنوب تهران نیز او را از خود می‌دانست. آخرین حضورش در این قبله تاریخی، مثل همیشه آرام و بی‌ادعا بود و حالا در شبستان نورانی حرم عبدالعظیم(ع)، ابدیت را در آغوش گرفته است.

سلامی فقط یک نظامی نبود بلکه او چهره‌ای مردمی، پدری مهربان برای فرزندان وطن و تکیه‌گاهی برای مردم مناطق محروم بود که با صدای رسایش گفته بود: ما با قطره‌های خون‌مان عهد بسته‌ایم که تا آخر پای این مردم بمانیم.

حالا مردم از سراسر کشور، اشکشان را با مردم جنوب تهران گره زده‌اند. امروز در شهرری، کودکانی از کهریزک، نوجوانانی از دولت‌آباد، زنان و مردانی از دیلمان‌ و صفائیه آمده بودند تا با فرمانده‌شان وداع کنند. همان فرماندهی که تا آخرین روز حیات، میدان را ترک نکرد، صدایش، نگاهش و وفاداری‌اش برای بسیاری از آن‌ها الگو بود.

شهید سلامی رفت، اما خاطره صلابتش در دل‌های جهادگران، ماندگار شد.

او در حرم عبدالعظیم آرام گرفت؛ اما وجدان بیدار این مردم، همچنان صدای پای فرمانده را خواهد شنید. همان صدایی که در روزگار زلزله، محرومیت، تحریم و تهدید، در کنار مردم ایستاد ..

گردآوری شده از:تسنیم

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما